Presentation of management solutions for firefighting, using the decision support system at Northern Zagros forests (Case study: Marivan forests)

Document Type : Research article

Authors

1 MSc ‎ْGraduate, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. Iran.‎

2 Associate Professor, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. ‎Iran.‎

3 Assistant Professor, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Northern Zagros Forestry Research & ‎Development Center, Kurdistan University, Baneh, I.R. Iran.‎

4 PhD Student, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. Iran‎

5 Senior Forest Expert, Natural Resources Office of Marivan Township, Kurdistan, I.R. Iran‎

Abstract

Intentional and unintentional fire occurrences are known as main threat factors of Zagros forests which destructed wide areas of these forests in recent years. Investigating and offering management solutions in this respect can play a controller role in tackling this crisis. The aim of the study was to identify and evaluate the most important factors influencing forest firefighting techniques in Marivan forests, using SWOT technique. Due to variation of fire control management solutions, they were classified into two categories, risk and crisis management. Identification and specification of the affecting criteria on fire control was employed, using an open answer-sheet method, based on stockholder analysis. Then the obtained results of SWOT technique were quantified by AHP approach. Results showed that employment generation and income, on-time accessibility and staff efficiency (overall weight of 0.106, 0.069 and 0.068, respectively) were identified as the most important factors affecting crisis management solutions. Furthermore, prevention of fire expanse in forest, action speed and possibility of job generation (overall weight of 0.123, 0.120 and 0.118, respectively) were identified as the most important solutions for risk management. It is recommended to: 1- reconstruct and improve the local societies morale to their surrounding environment, 2- develop the villagers culture, 3- develop national decision for natural resources conservation and finally 4- avoid absolute governmental management and administration for appropriate and scientific control of forest fire.

Keywords


فصلنامة علمی - پژوهشی تحقیقات جنگل و صنوبر ایران

جلد 21  شمارة 4، صفحة 755-742، (1392)

 

ارائه راهکارهای مدیریتی مقابله با آتش­سوزی با استفاده از سامانه پشتیبانی تصمیم­گیری در جنگل­های زاگرس شمالی­ (مطالعه موردی جنگل­های حوزه شهرستان مریوان)

 

مژده میرکی1، مسلم اکبری­نیا2*، هدایت غضنفری3، ستار عزتی4  و ارکان حیدری5

1- کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور

2*- نویسنده مسئول، دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور. پست‌الکترونیک: akbarim@modares.ac.ir

3- استادیار، مرکز پژوهش و توسعه جنگلداری زاگرس شمالی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج

4- دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور

5- کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، اداره منابع طبیعی شهرستان مریوان

تاریخ دریافت: 13/12/91                                                              تاریخ پذیرش: 13/4/92

 

چکیده

یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده جنگل­های زاگرس، آتش­سوزی­های عمدی و غیرعمدی است که در چند سال اخیر منجر به تخریب بخش وسیعی از این جنگل­ها شده است. مطالعه و ارائه تدابیر مدیریتی می­تواند نقش کنترل‌کننده­ای را برای مقابله با این بحران ایفا کند. بدین منظور مطالعه حاضر به منظور شناسایی و ارزیابی مهمترین فاکتورهای تاًثیر­گذار بر روش­های مهار آتش­سوزی در جنگل­های مریوان با روش تجزیه و تحلیل سوات (SWOT) طراحی شد. با توجه به متفاوت بودن راهبردهای مدیریتی در مهار آتش­سوزی، این راهکارها به دو دسته مدیریت بحران و مدیریت خطر تفکیک شدند. شناسایی و تعیین معیارهای مؤثر با استفاده از روش پرسشنامه باز و شناسایی ذینفعان دخیل در این امر با استفاده از تحلیل دست­اندرکاران انجام شد و در نهایت ارزش معیارهای مؤثر بر این فرایند از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) کمی گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که معیار اشتغال­زایی و درآمد با وزن نهایی 106/0 و دسترسی به هنگام با وزن نهایی 069/0 و کارایی با وزن نهایی 068/0 به‌عنوان مهمترین عوامل تأثیر­گذار بر راهکارهای مدیریت بحران و معیار جلوگیری از گسترش آتش در جنگل با وزن نهایی 123/0، سرعت عمل با وزن نهایی 120/0 و امکان ایجاد اشتغال با وزن نهایی 118/0 به‌عنوان مهمترین راهکارهای مدیریت خطر در منطقه تشخیص داده شد. در این راستا بازسازی و بهبود روحیه­ جوامع محلی نسبت به محیط پیرامون خود، فرهنگ­سازی در بین روستاییان، زمینه­سازی ایجاد عزم ملی در حفاظت از منابع ملی و دوری از مدیریت فقط دولتی در مدیریت و کنترل بهتر و علمی­تر آتش­سوزی در جنگل در این مناطق پیشنهاد می­گردد.

 

واژه‌های کلیدی: تحلیل سوات، تحلیل سلسله مراتبی، مهار آتش، مدیریت خطر، مدیریت بحران، پرسشنامه

 


مقدمه

بحران موقعیتی است که افراد، گروه­ها و سازمان­ها با آن مواجه شده و با استفاده از رویه­های مورد عمل معمول قادر به مقابله با آن نیستند (Booth, 1993). مراحل جلوگیری از بحران شامل پیش­بینی و پیشگیری از وقوع بحران است و هزینه­های پیشگیری از وقوع هر نوع حادثه مقرون به صرفه­تر از مبارزه با آن می­باشد. پیشگیری از وقوع آتش‌سوزی در جنگل نیز از مصادیق بحران­های طبیعی است و مقابله با آن مدیریت بحران (Crisis management) خوانده می­شود (Hosseinali, 2007). به همین دلیل است که شناسایی مهمترین عوامل بروز بحران آتش­سوزی در جنگل از اهمیت بالایی برخوردار است (Gorte & Bracmort, 2012 ). به‌طورکلی در مدیریت بحران آتش­سوزی در جنگل دو اصطلاح مطرح می­باشد؛ مدیریت بحران، شامل فرایند پیش­بینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد، مداخله و سالم­سازی بعد از وقوع بحران است. به عبارتی دیگر، مدیریت بحران علمی است کاربردی که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران و تجزیه و تحلیل آن در جستجوی یافتن ابزاری است که بتوان از بروز بحران پیشگیری نمود، مانند نقش بومیان محلی، همکاری با شوراهای محلی روستاها و استفاده از گروه­های پیمانکاری، که به منظور جلوگیری از بحران آتش­سوزی در جنگل مطرح می­باشد. اصطلاح دیگر مدیریت خطر است، که در اینجا مدیر به دنبال شناسایی موارد مدیریتی است که به هنگام بروز بحران روی می­دهد تا بتواند اثر آن­ را تقلیل دهد، مانند بررسی نقش آتش­بر در منطقه و یا مهار آتش در منطقه که به‌عنوان راهکارهای مدیریت خطر در بحث آتش­سوزی جنگل مطرح می‌باشند (Taleai, 2009; Rivera et al., 2010; Barlow et al., 2012).

جنگل­های زاگرس به دلیل موقعیت مکانی خاص خود و نزدیکی به کشور عراق، ساختار معیشتی ساکنان این جنگل و وابستگی شدید آنها به این منابع، به خصوص در نواحی روستایی آن، عوامل تخریب زیادی ازجمله وقوع آتش­سوزی طبیعی (کمتر از 15%) و غیرطبیعی (حدود 85-90%)، توسعه اراضی کشاورزی، تعلیف دام، تأمین سوخت، بهره­برداری محصولات فرعی و آفات متوجه آن می­باشد (Fattahi et al., 2000). در دهه‌های اخیر تعداد و شدت آتش‌سوزی رو به افزایش بوده، به نحوی که طبق گزارش‌های منتشر شده از طرف سازمان خواروبار جهانی سالانه حدود 8/16 هکتار از جنگل­های دنیا در معرض آتش­سوزی قرار دارد، که این نتایج برای جنگل­های ایران خوشبختانه حدود 06/0 می­باشد. بررسی داده­های مربوط به وقوع آتش­سوزی در سطح جنگل­های شهرستان مریوان نشان می­دهد که بیشترین سطح آتش­سوزی در 6 سال اخیر مربوط به سال 1386 (1196 هکتار) و بیشترین تعداد آن در سال 1389 (151 فقره) بوده است و حداقل شدت و سطح آتش­سوزی در سال 1390 مشاهده گردید (92 هکتار و 35 فقره). آتش به‌عنوان مهمترین عامل تخریب در این جنگل­ها محسوب می­شود که سهم عمده آن ناشی از خشک­سالی­های متعدد است که در این مناطق بروز کرده ­است. میزان خسارت وارده توسط آن بر حسب شرایط اقلیمی، بهره­برداری افراد محلی­ به منظور تأمین سوخت و تعلیف دام، آفات برگ­خوار و چوب­خوار متفاوت می‌باشد (Nazari, 2009). شایان ذکر است که عمده تأثیر آتش بر روی تنوع زیستی، سلامت و اقتصاد جامعه می‌باشد (Van wagner, 1970). مؤثرترین راه برای کاهش خسارت به جنگل­ها، تشخیص به­هنگام آتش­سوزی (Gorte & Bracmort, 2012) و پیش­بینی اقدامات لازم برای مقابله با آن می­باشد (Alonso-Betanzos et al., 2003 و Bernabeu et al., 2004). در مواجه با آتش­سوزی جنگل آنچه که از اهمیت زیادی برخوردار است فراهم بودن تجهیزات و زیر­ساخت­های مهار آتش است (Clément, 2001). همچنین Vakalis et al. (2004) به‌منظور طراحی یک ابزار شبیه­ساز آتش­سوزی در جنگل دریافتند که عواملی مانند ویژگی­های زمین، نوع پوشش و تراکم شرایط هوا­شناسی مهمترین عامل در گسترش آتش بوده است. علاوه براین،2008) ) Huyen & Tuan, به‌منظور ناحیه­بندی آتش­سوزی با استفاده از روش ترکیبی تجزیه و تحلیل مکانی و ارزیابی چند­معیاره در شمال‌غربی ویتنام نشان دادند که بالا بودن دما در فصل خشک مهمترین عامل ایجاد آتش­سوزی در منطقه بوده است. به علاوه، Rivera et al. (2010) در تحقیق خود در جنگل­های خزان­کننده جنوب هند با الگوریتم تصمیم‌سازی (Decision-making algorithm) و بررسی داده‌های اقتصادی- اجتماعی با رویکرد تصمیم­گیری مشارکتی چندمعیاره (Multi criteria participatory decision- making) برای آتش­سوزی نشان دادند که اطلاع­رسانی و آموزش مردم، انتشار نقشه­های خطر و توصیه­های منطقه­ای به مقامات در توجه به مدیریت بحران و آماده­سازی برنامه­های احتمالی، نقش مؤثری در مدیریت بحران داشته ­است. این پژوهشگر Arianoutsou et al. (2011) در پارک ملی Cape Sounion یونان، رویکرد تصمیم‌گیری چند­معیاره را برای تحلیل شاخص­های زیستی (پوشش چوبی و پوشش کف) و زمینی (تاریخچه وقوع آتش، سنگ مادری و گرادیان شیب) به‌منظور رتبه­بندی اجزای چشم­انداز مورد استفاده قرار دادند، و در نهایت با تلفیق هریک از قضاوت­ها، نقشه شاخص خطر در تشخیص نقاط پرخطر آتش­سوزی را ارائه دادند. آقایMohammadi et al (2010)  با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اقدام به شناسایی عوامل مؤثر در بروز و انتشار آتش­سوزی نمودند و نشان دادند که نقشه بدست آمده تطبیق زیادی با مکان­های واقعی آتش­سوزی داشته ­است.

در زمینه تأثیر آتش­سوزی بر اکوسیستم جنگل در جنگل­های حوزه زاگرس شمالی، مطالعات اندکی از سوی (Hematboland et al., 2009 و Pourreza et al., 2009) ، انجام شده است، اما بررسی جنبه­های اقتصادی- اجتماعی و ارائه راهکارهای مدیریتی مقابله با این پدیده کمتر مورد توجه محققان بخش منابع طبیعی بوده ­است. در این میان مردم محلی به‌عنوان جزء لاینفک سیستم جنگل و اکوسیستم مربوط به آن بوده و به‌عنوان یک رکن اساسی در مدیریت این جنگل­ها محسوب می­شود. عدم توجه به این مهم، دستیابی به اهداف طرح را ناممکن ساخته و باعث ایجاد دید منفی­تر نسبت به جنگل، منابع طبیعی و در نهایت ناکامی در طرح­های مدیریت مشارکتی می­گردد (Ghazanfari, 2003). توافق عمومی به‌عنوان مهمترین جنبه در فرایند مدیریت جنگل محسوب می­شود که هسته مرکزی آن را افراد و گروه­های فعال دست­اندرکار دخیل در پروژه تشکیل می­دهند (Race & Buchy, 1999 و Ananda & Herath, 2003). به‌طوریکه Kirkpatrick (1998) نتیجه گرفت که دخیل­کردن گروه­های ذینفع در فرایند تصمیم­سازی، مدیریت منابع جنگلی را تسهیل نموده و دستیابی به اطلاعات بیشتر و با ارزش را فراهم می‌نماید. مرور مطالعات نشان می­دهد که در زمینه ارائه راهکارهای مقابله با آتش­سوزی در جنگل گزارش‌های کمی در دنیا وجود دارد و در استفاده از تکنیک­های تصمیم­گیری چندمعیاره به منظور مهار آتش­سوزی هیچ مطالعه­ای مشاهده نشده و چنین تحقیقاتی در ایران مسبوق به سابقه تحقیق نیست. ضمن اینکه در هنگام بروز بحران آتش‌سوزی در این منطقه هیچ راهکار مدیریتی مدونی تا به حال از سوی ارگان­های ذیربط گزارش نشده و بیشتر روشهایی که در این منطقه به منظور اطفاء آتش بکار می­رود، روشهای سنتی است که بومیان محلی فقط براساس تجربه بدست آورده­اند. بنابراین مطالعه حاضر به‌عنوان اولین تحقیق علمی در این زمینه به شناسایی این روش­ها و راهکارهای مدیریتی در مبارزه با بحران آتش­سوزی در جنگل می­پردازد. در واقع انتخاب مناسب­ترین روش مهار حریق در منطقه، با توجه به وضعیت اقتصادی - اجتماعی مردم بوده و وابستگی دوطرفه درآمد، سطح معیشت مردم و طبیعت در این مناطق (Ebrahimi rostaghi, 2003)، جایگاه راهبردی و دشوار بودن منطقه پیچیده بوده و نیازمند استفاده از ابزار علمی جامع و تجارب افراد متخصص می­باشد، تا بتوان با رجوع به خرد جمعی، تصمیم مناسبی را در این زمینه اتخاذ نمود. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار برای مقابله با آتش­سوزی در جنگل از داخل سازمان (قوت­ها و ضعف­ها) و یا خارج آن (فرصت­ها و تهدیدها)، به‌عنوان اولین تحقیق علمی در کشور با استفاده از روش ترکیبی تصمیم­گیری چندمعیاره (Strength, Weakness, Opportunity, Treat-Analytical Hierarchy Process (SWAT-AHP ) به‌منظور ارائه راهکار علمی در این زمینه می­باشد.

 

مواد و روش­ها

مشخصات منطقه مورد مطالعه

منطقه مورد مطالعه در این پژوهش جنگل­های شهرستان مریوان در استان کردستان، در محدوده جغرافیای  ²9¢32°35 تا  ²00¢40 و°35 عرض شمالی و ²21¢6°46 تا ²5¢18°46 طول شرقی واقع شده است. جایی که آتش‌سوزی­های مکرر در چند سال اخیر در آنجا اتفاق افتاده ­است. وضعیت آب و هوایی منطقه عمدتاً متأثر از جبهه­ هوای مدیترانه‌ای بوده و قسمت عمده بارش منطقه در اواخر زمستان و اوایل بهار و کمترین آن در فصل تابستان است. متوسط بارندگی منطقه بر اساس آمار ایستگاه باران­سنجی گاران - سرچشمه، 7/756 میلی­متر و متوسط دمای سالانه 3/14 درجه سانتی­گراد است. حداقل و حداکثر درجه حرارت سالیانه به‌ترتیب 16- در دی­ماه و 16/9  در مردادماه است (Hematboland et al., 2009). حداقل و حداکثر ارتفاع منطقه مورد مطالعه به‌ترتیب 1400 تا 2650 متر می­باشد. پوشش گیاهی منطقه عمدتا متشکل از درختان بلوط وی­ول (Quercus Libani) و برودار (Q. branti) به صورت توده­های خالص و آمیخته می­باشد.

 

 

 

شکل1- نمایی از منطقه مورد مطالعه در مریوان

 


روش کار

به‌منظور تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید روش­های اطفاء حریق در جنگل­های زاگرس شمالی از آنالیز جدول سوات (SWOT) استفاده شد که به‌منظور رسیدن به این هدف، ابتدا طی تحلیل دست‌اندرکاران(Stockholders Analysis) ، مهمترین دست­اندرکاران از نتایج این تحقیق مشخص گردید. ارائه و شناسایی معیارهای لازم برای انجام این تحقیق با همکاری این گروه تکمیل شد. فاکتورهای ورودی در دو بخش (راهکارهای مدیریت بحران و مدیریت خطر) در شکل2 و 3 ارائه گردید. در نهایت برای کمی کردن این فاکتورها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد (2005 Suh & Emtage,).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تیم تحلیل­گر مسئله در این پژوهش متشکل از کارشناسان انتخابی شامل اعضای دهیاری روستاهای شهرستان مریوان، هیئت علمی دانشگاه و مؤسسات پژوهشی، کارشناسان سازمان جنگل­ها، سازمان حفاظت محیط‌زیست، منابع طبیعی و اعضای سازمان­های غیر­دولتی بوده است (23 نفر)، که در این تحقیق تنها نظرات 18 نفر از آنها ملاک عمل قرار گرفت (جدول1) (Zandbasiri & Ghazanfari, 2010).

انتخاب این تعداد افراد با استفاده از تحلیل دست­اندرکاران انجام شد. این تحلیل ریشه در حوزه مدیریت دارد، که هدف آن داشتن توزیع و عدالت در طراحی پروژه­ها و سیاست­هاست و به شناسایی افراد دست­اندرکار در یک پروژه خاص می­پردازد (Abdusalam & Noguchi, 2006). به‌نحوی‌که در تحقیق حاضر این افراد نیز بر طبق این تئوری انتخاب و مورد هدف در طراحی پرسشنامه و پاسخ به سئوالات بوده­اند. میزان پایایی پرسش­نامه­ها در تحقیق حاضر بر اساس آزمون کرونباخ 78 درصد بوده است.


جدول1- افراد شرکت کننده در تهیه عناصر ماتریس سوات

افراد شرکت کننده

فراوانی

درصد

دهیار روستاهای شهرستان مریوان

5

78/27

سازمان غیر دولتی

1

56/5

اعضاء هیئت علمی دانشگاه و مؤسسات پژوهشی

5

78/27

کارشناس سازمان جنگل­ها

6

33/33

کارشناس یگان حفاظت محیط‌زیست و  منابع­طبیعی  

1

56/5

کل

18

100

 


تحلیل سنوات

تحلیل بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید می­باشد که به ارزیابی وضعیت یک سازمان و یا برنامه­های آن می­پردازد. قوت­ها، عوامل یا فاکتورهای پشتیبانی از سازمان یا برنامه­های آن هستند که باعث برتری رقابتی آن می‌شوند. ضعف­ها، عدم مهارت و ناتوانایی­هایی هستند که موانع جدی برای عملکرد موفقیت­آمیز یک سازمان ایجاد می­کنند. فرصت­ها، موقعیت­های مطلوب و منافع حاصل از اجرای برنامه در خارج از سازمان هستند و تهدیدها، موقعیت­های نامطلوب و موانع اجرای برنامه در خارج از سازمان هستند که موانع اساسی برای موقعیت جاری یا آینده سازمان را ایجاد می­کنند. به عبارت دیگر، بررسی قوت­ها و ضعف­ها، ارائه سیمای داخلی سازمان هستند و بررسی فرصت­ها و تهدیدها، سیمای محیط خارجی سازمان هستند (Schwerini, 2004).

در تجزیه و تحلیل سوات، اینکه در بین گروه­های تشکیل­دهنده چهارگانه (قوت، ضعف، فرصت و تهدید)، کدام گروه از بقیه اهمیت بیشتری دارد، مشخص نیست. همچنین در این گروه­ها، فقط مهمترین عوامل چهارگانه شناسایی می­شوند، بدون اینکه برتری هریک از این عوامل یا معیارها نسبت به همدیگر مشخص شود (Kurtilla et al., 2000). به عبارت دیگر تحلیل سوات ماهیت کیفی دارد اما استفاده از آن به شکل کیفی نمی­تواند ارزیابی جامعی از وضعیت راهبردی سیستم را نشان دهد. اینکه اهمیت هر فاکتور معیار را برای تصمیم­گیری نمی­تواند به صورت کمیتی اندازه­گیری نماید به‌عنوان محدودیت اصلی تحلیل سوات تلقی می­شود (Zandbasiri & Ghazanfari, 2010)، بنابراین به منظور ارتقاء این سیستم تصمیم­گیری، از فریند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به‌منظور مقایسه فاکتورهای درون هر دسته از گروه­های چهار­گانه استفاده گردید. به عبارت دیگر تمام نقاط ضعف و قوت، تهدید و فرصت­ سازمان براساس مقایسه نقش هریک از فاکتورها در کارکرد برنامه سازمان باهم مقایسه زوجی شدند (Kahraman, 2008). به‌منظور مقایسه زوجی فاکتورهای جدول سنوات به جای استفاده از کمیت تصمیم­سازان، خبره­ترین کارشناسان (در این مرحله پرسشنامه برای 13 کارشناس ارسال شد که تنها 8 نفر از آنها به تمام سئوالات جواب کامل داده بودند) دست‌اندرکار مورد توجه قرار گرفتند (Kajanus et al., 2004).

 

فاکتور معیار

به‌منظور استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در تحلیل سوات، لازم است تا از هر گروه (قوت، ضعف، فرصت و تهدید) یک نماینده انتخاب شود (kahraman, 2008). فاکتوری که دارای بیشترین وزن نسبی در گروه خود باشد، به‌عنوان نمایندة آن گروه شناسایی و تحت عنوان فاکتور معیار(Scaling Factor) خوانده می­شود (Kurtilla et al., 2000). با انجام مقایسات زوجی توسط تیم تحلیل­گر مسئله در گام قبل، یک ارجحیت نسبی برای هریک از فاکتورها در درون گروه­ها بدست آمد (وزن نسبی فاکتور درون گروه) و به همین ترتیب چهار فاکتور معیار از نتیجه مقایسه زوجی در این مرحله مشخص ­گردید. به‌منظور تعیین میزان اثرگذاری هر یک از فاکتورها در کارکردهای سازمان و برنامه­های آن، فاکتورهای معیار چهارگانه نیز مورد مقایسه زوجی قرار گرفت. در گام آخر وزن نهایی هر یک از فاکتورها، از ضرب وزن نسبی هر فاکتور در وزن هر یک از گروه­های چهارگانه، به‌دست آمد. این وزن نهایی به دلیل در نظر گرفتن وزن کل گروه، قابلیت مقایسه کردن را داراست (Kurtilla et al, 2000). در نهایت وزن نهایی هر فاکتور در تحلیل سوات بدست آمد. انجام مقایسه زوجی معیارها با همدیگر و استخراج وزن نسبی، نهایی و ضریب ناسازگاری در نرم‌افزار (Expert Choice V. 11) انجام شد.

 

نتایج

اولویت­بندی و وزن نسبی هریک از فاکتورهای گروه­های چهار­گانه سوات بر پایه مقایسات زوجی، در راهکارهای مدیریت بحران، در جدول 2 ارائه شده است. بر این اساس، مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار در راهکارهای مربوط به مدیریت بحران شامل، معیار دسترسی به هنگام با وزن نسبی (259/0) در گروه قوت، معیار هزینه (201/0) در گروه ضعف، معیار اشتغال­زایی و درآمد (251/0) در گروه فرصت و معیار تضاد اجتماعی (282/0) در گروه تهدید، به‌ترتیب بوده است. همچنین چهار معیار اشتغال­زایی و درآمد ( 106/0) در گروه فرصت، معیار دسترسی به هنگام (069/0)، معیار کارایی ( 068/0) در گروه قوت و معیار احساس خودگردانی، مالکیت عرفی و مدیریت بر اراضی اجدادی (065/0) در گروه فرصت، دارای بالاترین وزن نهایی در بین سایر معیارها بوده و به‌عنوان مهمترین معیارهای تأثیر­گذار بر راهکارهای مدیریت بحران شناسایی شدند.

بررسی نتایج مقایسه زوجی مربوط به راهکارهای مدیریت خطر در جدول3 نشان داد که معیار جلوگیری از گسترش آتش در جنگل (401/0) در گروه قوت، معیار هزینه (296/0) در گروه ضعف، معیار امکان ایجاد اشتغال (392/0) در گروه فرصت و معیار از دست رفتن روحیه و انگیزه پرسنل اجرایی (428/0) در گروه تهدید، به‌ترتیب دارای بیشترین وزن نسبی بوده­اند. همچنین معیارهای جلوگیری از گسترش آتش در جنگل (123/0)، سرعت عمل (120/0) در گروه قوت، امکان ایجاد اشتغال (118/0) و صرفه­جویی در زمان و انرژی در مواقع وجود بحران (113/0) دارای بالاترین وزن نهایی بوده و به‌عنوان مهمترین معیارهای تأثیر­گذار بر راهکارهای مدیریت بحران تمیز داده شد. درجه اهمیت نهایی هریک از معیارها در کل سلسله مراتبی به همراه میزان ناسازگاری آنها در جداول2 و 3 به‌ترتیب ارائه شده است.

 


 




جدول2- نتایج وزن نهایی فاکتورها (راهکارهای مدیریت بحران)

گروه سنوات

   فاکتورهای هر گروه

وزن نسبی

میزان سازگاری

وزن گروه

وزن نهایی

رتبه

 

:S1 دسترسی به هنگام

0/259

 

 

069/0

2

 

:S2 کارایی

0/257

 

 

068/0

3

قوت

:S3 سهولت انجام کار

0/189

016/0

266/0

05/0

6

 

:S4 مشارکت مردمی

0/172

 

 

046/0

9

 

:S5 در دسترس بودن نیروهای انسانی

0/123

 

 

033/0

15

 

:W1 هزینه

0/201

 

 

037/0

10

 

:W2 محدودیت زمان انجام کار

0/169

 

 

031/0

17

 

:W3 عدم دسترسی به منبع کار

0/135

 

 

025/0

18

ضعف

:W4 نیاز به نیروی متخصص

0/133

01/0

183/0

024/0

20

 

:W5 زمان دستیابی

0/105

 

 

019/0

22

 

 :W6عدم نظارت درست منابع طبیعی

0/091

 

 

017/0

23

 

:W7 عدم هماهنگی مؤلفه­ها

0/087

 

 

016/0

24

 

:W8 نبود پیشینه و مهارت

0/079

 

 

014/0

26

 

:O1 اشتغال­زایی و درآمد

0/251

 

 

106/0

1

 

:O2 احساس خودگردانی و مالکیت عرفی و مدیریت بر اراضی اجدادی

0/154

 

 

065/0

4

 

:O3 نهادینه شدن حضور نیروهای غیر مردمی در مدیریت منابع جنگلی

0/122

 

 

051/0

5

فرصت

:O4 ارتقاء کیفیت کارهای جنگل

0/116

01/0

422/0

049/0

7

 

 :O5امکان بکارگیری و پرورش افراد متخصص

0/115

 

 

049/0

8

 

 :O6ارتقاء جایگاه نیروهای دولتی نزد مردم

0/084

 

 

035/0

12

 

 :O7ارتقاء جایگاه منابع طبیعی در نظام اداری

0/084

 

 

035/0

13

 

 :O8استفاده بهینه از پتانسیل­های موجود

0/075

 

 

032/0

16

 

:T1 تضاد اجتماعی

0/282

 

 

036/0

11

 

:T2 انحراف از هدف مدیریت بحران

0/263

 

 

034/0

14

تهدید

:T3 عدم آمادگی عملیاتی در برخی زمان­ها

0/189

014/0

129/0

024/0

19

 

 :T4کمبود اعتبارات لازم

0/151

 

 

019/0

21

 

:T5 فقدان تجربه نهادینه

0/115

 

 

015/0

25

اعداد پررنگ شده در جدول، بیانگر بیشترین وزن نسبی در بین فاکتورهای معیار می­باشد.

 


 

جدول3- نتایج وزن نهایی فاکتورها (راهکارهای مدیریت خطر)

گروه سوات

فاکتورهای هر گروه

وزن نسبی

میزان سازگاری

وزن گروه

وزن نهایی

رتبه

 

S1: جلوگیری از گسترش آتش در جنگل

0/401

 

 

123/0

1

قوت

S2: سرعت عمل

0/391

001/0

307/0

120/0

2

 

:s3 تشخیص بحرانی­ترین نقاط

0/207

 

 

064/0

7

 

W1: هزینه

0/296

 

 

087/0

5

 

W2: مشکل بودن تأمین پرسنل آموزش‌دیده

0/187

 

 

055/0

8

ضعف

W3:عدم هم­خوانی آتش­برها با شرایط اکولوژیکی و رویشگاهی

0/185

01/0

293/0

054/0

9

 

W4: کاهش مشارکت مردمی با تصور حضور نیروی انسانی

0/183

 

 

054/0

10

 

W5: مشکلات مربوط به استقرار افراد در منطقه

0/149

 

 

044/0

11

 

O1: امکان ایجاد اشتغال

0/392

 

 

118/0

3

فرصت

O2: صرفه­جویی در زمان و انرژی در مواقع وجود بحران

0/377

03/0

300/0

113/0

4

 

O3: در دسترس بودن فاکتور زمان جهت شناسایی

0/231

 

 

069/0

6

 

T1: از دست رفتن روحیه و انگیزه پرسنل اجرایی

0/428

 

 

043/0

12

تهدید

T2: کاهش بهره­برداران بومی عرصه­های جنگلی

0/331

002/0

101/0

033/0

13

 

T3:کاهش تعلق مردم جنگل­نشین به مناطق مجاور

0/242

 

 

024/0

14

اعداد پررنگ شده در جدول، بیانگر بیشترین وزن نسبی در بین فاکتورهای معیار می­باشد.

 


بحث

با توجه به نتایج بدست‌آمده از تحقیق حاضر، معیارهای اشتغال­زایی، درآمد و دسترسی به هنگام در راهکارهای مدیریت بحران، در بین 26 معیار در نظر گرفته شده دارای بالاترین اهمیت بوده ­است، این موضوع بیانگر این مطلب است که موضوع اشتغال در منطقه مورد مطالعه به دلیل نبودن عرصه­های کار و تولید نسبت به دیگر نقاط کشور بسیار حائز اهمیت است، زیرا مردم محلی برای رفع نیازهای خود ناچارند با طبیعت سخت و خشن دست و پنچه نرم کنند تا معاش ناچیز خود را با تلاش بیش از حد فراهم کنند (Fattahi et al., 2000). فاکتور دسترسی به هنگام به دلیل حضور سریع در محل حریق، به لحاظ انتقال سریع حمل پرسنل اطفاء حریق و دسترسی سریع به مناطق صعب­العبور و دور افتاده در اطفاء آتش می­تواند نقش مهمی داشته باشد. با توجه به مشکل اشتغال در منطقه و توجه به اینکه هرقدر آتش زودتر شناسایی شود، عمل سرکوب و مهار آن زودتر آغاز شده و سطح عمل آن کوچک­تر خواهد بود (Gorte & Bracmort, 2012)، شاید گفت که با گرو نهادن منافع فردی خانوار­های جنگل­نشین در منافع جنگل، بتوان از این راهکار، به خصوص در این مناطق استفاده بیشتری نمود (Namiranian et al., 2008 وShrestha et al., 2004). همچنان که در کشورهای سوریه و ترکیه استفاده از کارگران غیرماهر در فصل آتش­سوزی، بسیار مقرون­ به­صرفه­تر از استفاده از ابزارهایی مانند هلی­کوپتر و هواپیما در مهار آتش بوده است (Clément, 2001 وGorte & Bracmort, 2012 ). طوری‌که در کشورهای حوزه مدیترانه نیز به‌منظور کنترل حریق، علاوه بر کاهش پوشش علفی کف جنگل، استفاده از روشهای مانند آتش­بر (Fuel break) از طریق روش­های مکانیکی و دستی، سوزاندن پوشش گیاهی با استفاده از بکارگیری کارگران غیرماهر به‌عنوان ارزانترین و بهترین روش مقابله با آتش­سوزی معرفی شده است (Clement, 2001).

معیارهای کارایی، احساس خودگردانی و مالکیت عرفی و مدیریت بر اراضی اجدادی در رتبه­های بعدی راهکارهای مدیریت بحران قرار گرفته­اند. کارآیی بالا در خاموش کردن آتش، کنترل آن در بازه زمانی کوتاه، دسترسی سریع به مواد خاموش­کننده آتش (Fire retard materials)، آمادگی حرفه­ای در مقابله با آتش، برخورداری از ادوات مهار آتش، بیشتر بودن ضمانت اجرایی کار، حضور دائمی نیروهای فیزیکی کنترل آتش در محل، دسترسی سریع به موقعیت آن، آشنایی با سریع­ترین راه­های دسترسی به محل و حضور به موقع در محل آتش، در دسترس بودن امکانات انفرادی و جمعی وهمچنین وجود نظم در مواقع بحران در استفاده از روش­های مختلف مهار آتش از اهمیت بسزایی برخوردار است. لازم به ذکر است، زمانی که در روش­های مهار آتش نقش افراد محلی نادیده گرفته می­شود با مشکلاتی ازجمله عدم همکاری جوامع محلی با پیمانکاران غیرمنتخب، تقویت روحیه جدا افتادگی جوامع محلی و تفرق بین مردم و منابع طبیعی، بی­انگیزه بودن بهره­برداران محلی نسبت به آتش­سوزی جنگل­ها، عدم تعامل احتمالی جوامع محلی با پیمانکاران غیرمحلی، کاهش انگیزه نیروهای مردمی و جنگل­نشینان در خاموش کردن آتش و احساس مسئولیت کمتر مردم در جلوگیری و کنترل آتش مواجه خواهیم شد (Anonymous, 2011). در راهکارهای مدیریت خطر، معیار جلوگیری از گسترش آتش در جنگل با وزن نهایی (123/0)، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده ­است، زیرا به­عنوان مؤثرترین راهکار برای کاهش خسارت به جنگل­ها، تشخیص سریع آتش­سوزی و مهار آتش در دقایق اولیه آتش­ شناخته شده است (Gorte & Bracmort, 2012). دو فاکتور مهم دیگر در این زمینه، سرعت عمل و امکان ایجاد اشتغال می­باشد که از دلایل عمده اهمیت آن می­توان به فاکتور زمان در مهار آتش و کاهش خود به خودی سطح آتش­سوزی بدون نیاز به نیروهای انسانی در زمینه احداث آتش­بر و مهار آتش در دقایق اولیه گسترش آتش­ و حضور به هنگام نیروهای امدادی در زمینه مستقر کردن و مهار آتش اشاره داشت. موضوع اشتغال نیز همچنان که در راهکارهای مدیریت بحران اشاره شد در منطقه مورد مطالعه بسیار حائز اهمیت است، زیرا تشدید نیازهای معیشتی، مسئله فقر و  بیکاری و در نهایت وارد آمدن ضربات اقتصادی و روحی فراوان، افزایش دادن تعداد دام و خسارت به جنگل از طریق گلازنی و سرشاخه­زنی­های پیوسته درختان موجود در منطقه و درنهایت گسستن حریم و مقررات قانونی را به دنبال دارد.

در نهایت با توجه به موارد ذکر شده می­توان چنین اذعان کرد، شیوه­هایی که فقط از طریق بخش اجرایی و ادارات منابع طبیعی برای مبارزه با آتش­سوزی در جنگل ارائه می­شود کارایی لازم را نداشته و ندارند (Namiranian et al, 2008) و استفاده از راهکار همانند سهیم­کردن نقش افراد محلی، می­تواند کمک بسزایی را در مهار و کاهش سطح عمل آتش­ در جنگل­های منطقه داشته باشد، زیرا زندگی این افراد به جنگل وابسته بوده و در حفاظت از آن کوتاهی نخواهند کرد. همچنین استفاده از دانش بومی مردم در مدیریت جنگل، با وجود ضعف در مدیریت­های مدون قبلی (Fattahi et al., 2000) بهترین، ارزان­ترین و راحت­ترین راه‌حل ممکن در حال حاضر است (Ghazanfari, 2003 و Mohammadi et al., 2010). در این راستا بازسازی و بهبود روحیه جوامع محلی به محیط پیرامون خود، ایجاد فرهنگ­سازی در بین روستاییان، زمینه­سازی ایجاد عزم ملی در حفاظت از منابع ملی و دوری از مدیریت فقط دولتی در مدیریت منابع طبیعی، پیشنهاد می­گردد.

در تحلیل سلسله مراتبی فرض بر این­است که اهمیت نسبی معیارهای مؤثر در کارایی گزینه­ها قطعی است، در صورتی که هنگام فرایند تصمیم­سازی، اولویت و انتخاب تصمیم­سازان توصیفی بوده و بر روابط غیرقطعی و نادقیق بین معیارها و گزینه‌ها و در نهایت بر نتایج ارزیابی تأثیر منفی می­گذارد (Kahraman et al., 2008). بنابراین در چنین شرایط ابهام و عدم شفافیت بر تصمیم­گیری، به‌منظور رفع عدم قطعیت­های موجود در نظردهی افراد و مدل نمودن آن روشهای مبتنی بر منطق فازی در چند دهه اخیر توسعه یافته است. به همین دلیل در مطالعات آینده استفاده از روشهای ترکیبی سوات با منطق فازی (FAHP-SWAT: FANP-SWAT) به‌منظور یکسان­­سازی نمره‌دهی­ها در این زمینه پیشنهاد می‌شود.

 

سپاسگزاری

نویسندگان برخود لازم می­دانند که از تمامی یگان­های دست­اندرکار این تحقیق، ازجمله دهیاری روستاهای نژمار، باغان، گماره­لنگ و دویسه، اعضاء هیئت علمی دانشگاه و مؤسسات پژوهشی، اداره کل منابع طبیعی استان کردستان، اداره منابع طبیعی شهرستان مریوان، انجمن سبز چیا و اداره محیطزیست شهرستان مریوان سپاسگزاری و قدردانی نمایند.

 

منابع مورد استفاده

References

- Abdusalam, M.D. and Noguchi, T., 2006. Evaluation capacity development for participatory forest management in Bangladesh Sal forest based on 4RS stakeholder analysis. Forest Policy and Economics, 8: 785- 796.

- Alonso-Betanzos, A., Fontenla-Romero, O., Guijarro-Berdinas, B., Hernandez-Pereira, H., Paz Andrade, M.I. and Jimenez, E., 2003. An intelligent system for forest fire risk prediction and fire fighting management in Galicia. Expert Systems with Applications, 25: 545–554. 

- Ananda, J. and Herath, G., 2003. Incorporating stakeholder values into regional planning a value function approach. Ecological Economics Forest, 45: 75-90.

- Anonymous, 2011. A technical report on fire occurrence at the bureau of natural resource at Marivan province, Natural Resources Bureau of Marivan, 120 p.

- Arianoutsou, M., Koukoulas, S. and Kazanis, D., 2011. Evaluation post fire forest resilience using GIS and multi-criteria analysis. Environmental Management, 47: 384-397.

- Barlow, J., Parry, L., Gardner, A., Ferreira, J., Aragao, L., Carmenta, R., Berenguer, E., Vieira, I., Souza, C. and Cochrane, M., 2012. The critical importance of considering fire in REDD+ programs. Biological Conservation, 154: 1–8

- Bernabeu, P., Vergara, L., Bosh, I. and Igual, J., 2004. A prediction/detection scheme for automatic forest fire surveillance. Digital Signal Processing, 14: 481–507.

- Booth, S.A. 1993. Crises management strategy: competition and change in modern enterprises. Routledge (London and New York) Press, Volume1, 313 p.

- Clément, J. 2001. International Handbook on Forest Fire Protection.FAO Forestry Department Press , 163p.

- Ebrahimi Rostaghi, M., 1994. Zagross Mountain Ranges, Life-giving of Iran plateau. Iranian Journal of Forest and Rangeland, 34: 32-36.

- Fattahi, M., Ansari, N. and Khan hassani, M., 2000. Effects of degradation on forests regeneration in the Western of Iran. Research Institute of Forests and Rangelands Press, Publication NO. 240, 471 p.

- Ghazanfari, H., 2003. An investigation of increament and changes in the diameter distribution of Quercus infectoria-libani stands to propose the model of forest structure at Bane region (case study of Havarh khvl). PhD thesis, Department of Natural Resources, Tehran University, 88 p.

- Gorte,W. and Bracmort, K., 2012. Forest fire/wildfire protection. Congressional Research Service, 27p.

- Hematboland, I., Akbarinia, M. and Shafiei, B., 2009. Fire effects on some soil properties in oak forests in Marivan. Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 18(2): 218-205.

- Hosseinali, F., 2007. Forest fire simulation system using geographic information System. MSc thesis, Faculty of Engineering, Tehran University, 82 p.

- Huyen, D.T. and Tuan, V.A., 2008. Applying GIS and multi criteria evaluation in forest fire risk zoning in Son la province, vietnam. International Conference on Geoinformation Spatial-Infrastructure Development, Hanooi, Vietnam, 9-11 December 2008: 299-304.

- Kahraman, C., 2008. Theory and applications with recent developments. Springer Science Business Media, LLC, 588 p.

- Kahraman, C., Kaya, I, Çevik, S., Ates, N.Y. and Gülbay, M., 2008. Fuzzy multi-criteria evaluation of industrial robotic systems using TOPSIS. Springer Science+Business Media, LLC, NY, USA.: 159-186.

- Kajanus, M., Kangas, J. and Kurtilla, M., 2004. The use of value focused thinking and SWOT hybrid method in tourism management. Tourism Management, 25: 499-506.

- Kirkpatrick, J.B., 1998. Nature conservation and the regional forest agreement process. Australian Journal of Environmental Management, 5: 31–37.

- Kurtilla, M., Pesonen, J., Kangas, M. and Kajanus, M., 2000. Utilizing of the analytical hierarchy process (AHP) in swot analysis- a hybrid method and its application to a forest – certification case. Fsorest Policy and Economic, 1: 41-52.

- Mohammadi, F., Shabanian, N. Pourhashemi, M. and Fatehi, P., 2010. Forest fire risk mapping using GIS and AHP in Pave forests. Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 18(4): 569-586.

- Namiranian, M., Henarh Khlyany, A., ZahediAmiri, GH. and Ghazanfari, H. 2008. An investigation of different methods of restoration and sexual reproduction in oak forests of northern Zagros (Case study: Armardeh, Bane). 15(4): 386-397.

- Nazari, F., 2009. A study of soil nutrient dynamics caused by forest fires under controles conditions. MSc thesis, University of Kurdistan, 86 p.

- Pourreza, M., safari, H., Khodakarami, Y. and Mashayekhi, SH., 2009. Preliminary results of the Quercus persica sprouting after fires in Zagros forests, Kermanshah. Journal of Forest and Poplar Research, 17(2): 236-225.

- Race, D. and Buchy, M., 1999. A role for community participation in Australian  forest management. Journal of Rural Society, 9: 405–419.

- Rivera, M., Thouret, J.C., Marino, J., Berolatti, R. and Fuentes, J. 2010. Characteristics and management of the 2006-2007 volcanic crisis at the Ubinas volcano. Journal of Volcanology and Geothermal Research, 198: 19-34.

- Schwerini, KH., 2004. Planning and Strategic management. Publication Memorial Book, 5th Edition, 624 p.

- Shrestha, R.K., Alavapati , J.R.R. and Kalmbacher, S.K., 2004. Exploring the potential for silvopasture adaptation in south-central florida: an application of SWOT-AHP method. Agricultural Systems, 81: 185-199.

- Suh, J. and Emtage, N., 2005. Identification of strengths, weaknesses, opportunities and threats of the community-based forest management program.Annals of Tropical Research, 27(1): 55-66.

- Taleai, M., Mansourian, A. and Sharifi, A., 2009. Surveying general prospects and challenges of GIS implementation in developing countries: a SWOT–AHP approach. Journal of Geographical Systems, 11: 291–310.

- Vakalis, D., Sarimveis, H., Kiranoudis, C., Alexandridis, A. and Bafas, G., 2004. A GIS based operational system for wildland fire crisis management. Applied Mathematical Modelling, 28: 389-410.

- Van Wagner, C.E., 1970. Fire and red pine. In: proceeding 10th of Annual Tall Timbers Fire Ecology Conference, April 22-23, 1971, Fredericton, New Brunswick, Canada, 336 p.

- Zandbasiri, M. and Ghazanfari, H., 2010. An identifying the major factors affecting on developing and management of Zagros forests. Iranian Journal of Natural Recourses, 2(2): 127-138.

 

 


Presentation of management solutions for firefighting, using the decision support system at Northern Zagros forests (Case study: Marivan forests)

 

M. Miraki1, M. Akbarinia2*, H. Ghazanfari3, S. Ezzati4 and A. Haidari5

1- MSc ْGraduate, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. Iran.

2*- Corresponding Author, Associate Professor, Department  of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. Iran. akbarim@modares.ac.ir.

3- Assistant Professor, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Northern Zagros Forestry Research & Development Center, Kurdistan University, Baneh, I.R. Iran.

4- PhD Student, Department of Forestry, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. Iran

5- Senior Forest Expert, Natural Resources Office of Marivan Township, Kurdistan, I.R. Iran

Received: 03.03.2013                                                        Accepted: 04.07.2013

 

Abstract

Intentional and unintentional fire occurrences are known as main threat factors of Zagros forests which destructed wide areas of these forests in recent years. Investigating and offering management solutions in this respect can play a controller role in tackling this crisis. The aim of the study was to identify and evaluate the most important factors influencing forest firefightingtechniques in Marivan forests, using SWOT technique. Due to variation of fire control management solutions, they were classified into two categories, risk and crisis management. Identification and specification of the affecting criteria on fire control was employed, using an open answer-sheet method, based on stockholder analysis. Then the obtained results of SWOT technique were quantified by AHP approach. Results showed that employment generation and income, on-time accessibility and staff efficiency (overall weight of 0.106, 0.069 and 0.068, respectively) were identified as the most important factors affecting crisis management solutions. Furthermore, prevention of fire expanse in forest, action speed and possibility of job generation (overall weight of 0.123, 0.120 and 0.118, respectively) were identified as the most important solutions for risk management. It is recommended to: 1- reconstruct and improve the local societies morale to their surrounding environment, 2- develop the villagers culture, 3- develop national decision for natural resources conservation and finally 4- avoid absolute governmental management and administration for appropriate and scientific control of forest fire.

 

Keywords: Forest fire, SWOT, Analytical Hierarchical Process, risk and crisis management, questionnaire.

- Abdusalam, M.D. and Noguchi, T., 2006. Evaluation capacity development for participatory forest management in Bangladesh Sal forest based on 4RS stakeholder analysis. Forest Policy and Economics, 8: 785- 796.
- Alonso-Betanzos, A., Fontenla-Romero, O., Guijarro-Berdinas, B., Hernandez-Pereira, H., Paz Andrade, M.I. and Jimenez, E., 2003. An intelligent system for forest fire risk prediction and fire fighting management in Galicia. Expert Systems with Applications, 25: 545–554. 
- Ananda, J. and Herath, G., 2003. Incorporating stakeholder values into regional planning a value function approach. Ecological Economics Forest, 45: 75-90.
- Anonymous, 2011. A technical report on fire occurrence at the bureau of natural resource at Marivan province, Natural Resources Bureau of Marivan, 120 p.
- Arianoutsou, M., Koukoulas, S. and Kazanis, D., 2011. Evaluation post fire forest resilience using GIS and multi-criteria analysis. Environmental Management, 47: 384-397.
- Barlow, J., Parry, L., Gardner, A., Ferreira, J., Aragao, L., Carmenta, R., Berenguer, E., Vieira, I., Souza, C. and Cochrane, M., 2012. The critical importance of considering fire in REDD+ programs. Biological Conservation, 154: 1–8
- Bernabeu, P., Vergara, L., Bosh, I. and Igual, J., 2004. A prediction/detection scheme for automatic forest fire surveillance. Digital Signal Processing, 14: 481–507.
- Booth, S.A. 1993. Crises management strategy: competition and change in modern enterprises. Routledge (London and New York) Press, Volume1, 313 p.
- Clément, J. 2001. International Handbook on Forest Fire Protection.FAO Forestry Department Press , 163p.
- Ebrahimi Rostaghi, M., 1994. Zagross Mountain Ranges, Life-giving of Iran plateau. Iranian Journal of Forest and Rangeland, 34: 32-36.
- Fattahi, M., Ansari, N. and Khan hassani, M., 2000. Effects of degradation on forests regeneration in the Western of Iran. Research Institute of Forests and Rangelands Press, Publication NO. 240, 471 p.
- Ghazanfari, H., 2003. An investigation of increament and changes in the diameter distribution of Quercus infectoria-libani stands to propose the model of forest structure at Bane region (case study of Havarh khvl). PhD thesis, Department of Natural Resources, Tehran University, 88 p.
- Gorte,W. and Bracmort, K., 2012. Forest fire/wildfire protection. Congressional Research Service, 27p.
- Hematboland, I., Akbarinia, M. and Shafiei, B., 2009. Fire effects on some soil properties in oak forests in Marivan. Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 18(2): 218-205.
- Hosseinali, F., 2007. Forest fire simulation system using geographic information System. MSc thesis, Faculty of Engineering, Tehran University, 82 p.
- Huyen, D.T. and Tuan, V.A., 2008. Applying GIS and multi criteria evaluation in forest fire risk zoning in Son la province, vietnam. International Conference on Geoinformation Spatial-Infrastructure Development, Hanooi, Vietnam, 9-11 December 2008: 299-304.
- Kahraman, C., 2008. Theory and applications with recent developments. Springer Science Business Media, LLC, 588 p.
- Kahraman, C., Kaya, I, Çevik, S., Ates, N.Y. and Gülbay, M., 2008. Fuzzy multi-criteria evaluation of industrial robotic systems using TOPSIS. Springer Science+Business Media, LLC, NY, USA.: 159-186.
- Kajanus, M., Kangas, J. and Kurtilla, M., 2004. The use of value focused thinking and SWOT hybrid method in tourism management. Tourism Management, 25: 499-506.
- Kirkpatrick, J.B., 1998. Nature conservation and the regional forest agreement process. Australian Journal of Environmental Management, 5: 31–37.
- Kurtilla, M., Pesonen, J., Kangas, M. and Kajanus, M., 2000. Utilizing of the analytical hierarchy process (AHP) in swot analysis- a hybrid method and its application to a forest – certification case. Fsorest Policy and Economic, 1: 41-52.
- Mohammadi, F., Shabanian, N. Pourhashemi, M. and Fatehi, P., 2010. Forest fire risk mapping using GIS and AHP in Pave forests. Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 18(4): 569-586.
- Namiranian, M., Henarh Khlyany, A., ZahediAmiri, GH. and Ghazanfari, H. 2008. An investigation of different methods of restoration and sexual reproduction in oak forests of northern Zagros (Case study: Armardeh, Bane). 15(4): 386-397.
- Nazari, F., 2009. A study of soil nutrient dynamics caused by forest fires under controles conditions. MSc thesis, University of Kurdistan, 86 p.
- Pourreza, M., safari, H., Khodakarami, Y. and Mashayekhi, SH., 2009. Preliminary results of the Quercus persica sprouting after fires in Zagros forests, Kermanshah. Journal of Forest and Poplar Research, 17(2): 236-225.
- Race, D. and Buchy, M., 1999. A role for community participation in Australian  forest management. Journal of Rural Society, 9: 405–419.
- Rivera, M., Thouret, J.C., Marino, J., Berolatti, R. and Fuentes, J. 2010. Characteristics and management of the 2006-2007 volcanic crisis at the Ubinas volcano. Journal of Volcanology and Geothermal Research, 198: 19-34.
- Schwerini, KH., 2004. Planning and Strategic management. Publication Memorial Book, 5th Edition, 624 p.
- Shrestha, R.K., Alavapati , J.R.R. and Kalmbacher, S.K., 2004. Exploring the potential for silvopasture adaptation in south-central florida: an application of SWOT-AHP method. Agricultural Systems, 81: 185-199.
- Suh, J. and Emtage, N., 2005. Identification of strengths, weaknesses, opportunities and threats of the community-based forest management program.Annals of Tropical Research, 27(1): 55-66.
- Taleai, M., Mansourian, A. and Sharifi, A., 2009. Surveying general prospects and challenges of GIS implementation in developing countries: a SWOT–AHP approach. Journal of Geographical Systems, 11: 291–310.
- Vakalis, D., Sarimveis, H., Kiranoudis, C., Alexandridis, A. and Bafas, G., 2004. A GIS based operational system for wildland fire crisis management. Applied Mathematical Modelling, 28: 389-410.
- Van Wagner, C.E., 1970. Fire and red pine. In: proceeding 10th of Annual Tall Timbers Fire Ecology Conference, April 22-23, 1971, Fredericton, New Brunswick, Canada, 336 p.
- Zandbasiri, M. and Ghazanfari, H., 2010. An identifying the major factors affecting on developing and management of Zagros forests. Iranian Journal of Natural Recourses, 2(2): 127-138.