Study on growth and silvicultural analysis of young stand of Quercus castaneifolia C.A.M. in Neyrang forest, Nowshahr

Document Type : Research article

Authors

1 Assistant Prof., Agricultural and Natural Resources of Mazandaran Province. Nowshahr Experimental Station, I.R. Iran.

2 Senior Research Expert, Agricultural and Natural Resources of Mazandaran Province. Nowshahr Experimental Station, I.R. Iran

Abstract

Oak (Quercus castaneifolia C.A.M.) is one of the most important forest tree species in the Caspian region of Iran and every year huge lands are purely planted by it. The aim of the research was to study characteristics of an even-aged planted stand (25 years old, 1.2 ha) of the species and proper management which lead to suitable tree form in future. For this purpose, diameter at breast height (dbh) and total height of all the trees and volume of 30 sample trees were measured. Results showed that although tree plantation was made only by oak species, but the stand today consists of 10 species as follows: oak (85.2%), horn beam (7.9%), iron wood (0.7%) and other species, including velvet, Cappadocian maple, elm, alder, and lime tree (6.2%). Most of the trees were classified at three diameter classes, including 10, 15 and 20 cm. diameter and height increment for trees with average dbh and total height of 15.3 m. and 16.4 m, were 6 and 66 mm. respectively. Mean dbh and height increment rates were 0.6 and 66 cm per year, respectively. Mean volume increment was 5.13 silve per year per ha. It can be concluded that according to our findings and other similar research results that diameter growth of oak in Iran is faster than its growth in Europe and might be utilized at lower age stage for veneer industry. Furthermore, stand structure in respect to trees form and mixture rate was studied and its trend process into mixed stand was silviculturally discussed and analyzed.

Keywords


فصلنامة علمی - پژوهشی تحقیقات جنگل و صنوبر ایران

جلد 21  شمارة 3، صفحة 395-387، (1392)

 

مطالعۀ رویش و تحلیل جنگل‌شناسی توده جوان بلوط (بلندمازو) در ناحیه جنگلی نیرنگ نوشهر

 

یوسف گرجی بحری1*، روشنعلی فرجی پول2 و شهرام کیادلیری2

1*- نویسنده مسئول، استادیارپژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، ایستگاه تحقیقات نوشهر.

    پست‌الکترونیک: ygorjibahri@yahoo.com

2- مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، ایستگاه تحقیقات نوشهر

تاریخ دریافت: 25/4/91                                                                تاریخ پذیرش: 25/2/92

 

چکیده

بلوط از مهمترین درختان جنگلی شمال کشور بشمار می‌رود و هرساله اراضی وسیعی به صورت خالص با آن جنگلکاری می‌شود. هدف این تحقیق مطالعه چند و چون یکی از این توده‌ها و چگونگی مدیریت آن برای رسیدن به فرم مطلوب آینده است. به این منظور سطحی برابر 2/1 هکتار توده 25 ساله انتخاب و درختان مورد اندازه‌گیری قطر و ارتفاع قرارگرفته و تعدادی به‌عنوان نمونه حجم‌یابی شدند. تحلیل داده‌ها نشان داد اگرچه نهال‌کاری با یک گونه بلوط بود ولی ترکیب کنونی توده از 10 گونة درختی مختلف شامل 2/85 درصد بلوط، 9/7 درصد ممرز، 7/0 درصد انجیلی و 2/6 درصد از سایر گونه‌ها تشکیل شده بود. بیشتر درختان در طبقات قطری 10، 15 و20 قرارداشته و درختان با قطر میانگین 3/15 سانتی‌متر و ارتفاع میانگین 4/16 متر به طور میانگین سالیانه 6 میلی­متر رویش قطری ( 3 میلی‌متر رویش شعاعی) و 66 سانتی‌متر رویش ارتفاعی داشتند. مقدار رویش حجمی سالیانه در هکتار 13/5 سیلو به‌دست آمد. برابر این تحقیق و یافته‌های مشابه و در نظر گرفتن متوسط رویش قطری سالیانه باید گفت بلوط ایران نسبت به گونه‌های مشابه اروپایی از رویش بیشتری برخوردار بوده و در سن کمتری به قطر هدف برای صنعت روکش می‌رسد. به‌علاوه اینکه ساختار توده از نظر فرم و درصد آمیختگی بررسی و راه‌های تحول آن به توده آمیخته مورد تجزیه و تحلیل جنگل‌شناسی قرارگرفت.

 

واژه‌های کلیدی: جنگلکاری، توده خالص،آمیختگی، قطر، ارتفاع، حجم

 


مقدمه

بلوط از مرغوب­ترین درختان جنگلی شمال کشور بشمار می‌رود. از نظر تعداد (4/7 درصد) پنجمین و از نظر حجم چوب سرپا (8/7 درصد) چهارمین درخت جنگلی ناحیه هیرکانی است. مقایسه دو آماربرداری سالهای 1365 با 1375 نشان داد که حجم سرپای این درخت در دوره ده‌ساله اندکی کاهش داشته است (Rasane et al., 2001).

هرساله اراضی وسیعی در نواحی مخروبه و به طور معمول به صورت خالص با این گونه نهالکاری می‌شود. از میزان رویش و تحولات بعدی در این توده‌های جوان اطلاع زیادی در دست نیست.  نحوه اداره آنها از مسائل مهم جنگل‌شناسی و پرورش جنگل بشمارمی‌رود؛ زیرا نگهداری این جنگلها با فرم خالص هدف نیست بلکه هدایت و تغییر آنها به فرم آمیخته و با ساختار چندآشکوبه هدف نهایی است.

بلوط گونه‌ای به نسبت گرمادوست است و نواحی جلگه‌ای و ارتفاعات پائین‌بند و میان‌بند را ترجیح می دهد و از همین رو اجتماعات جنگلی آن با گونه‌هایی مثل شمشاد و یا ممرز همراه می‌باشد. مقدار و میزان رویش بلوط بستگی به شرایط فیزیوگرافی (شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا) دارد، و مجموعه این عوامل بر تولید و رویش آن مؤثر هستند. بیشترین انتشار بلوط در جنگل خیرودکنار نوشهر در دامنه‌های جنوب و جنوب‌غربی و کمترین در شمال و شمال‌شرقی بوده و در دامنه‌های غربی و شرقی بینابین بود (Gorji Bahri, 1987). میزان رشد ارتفاعی در پرووننس‌های نقاط مرتفع در استان گیلان (تا 1100 متر از سطح دریا) بیشتر است (Naghshi et al., 2007)؛ اما ارتفاع از سطح دریا در ناحیة جنگلی لوه گرگان تأثیر معنی‌داری بر استقرار نونهال نداشته ولی حداکثر تعداد نهال‌های زادآوری در جهت‌های جنوب‌غربی و شمال‌شرقی و شیب‌های کمتر از 10 درصد و تاج پوشش 75 تا 90 درصـد مشاهده شد، اما درکل ارتفاعات پائین‌تر، جهت‌های جنوبـی، جنوب‌غربـی و گــرمتر و شیب‌های ملایم‌تر بهتر است (Amiri et al., 2008).

هرس ریشه بر روی رشد قطری و طولی نهال بلوط مؤثر است و قطورترین و بلندترین نهال‌ها در تیمار هرس 20 سانتی‌متری مشاهده شد (Sagheb Talebi et al., 2009). نهالکاری بلوط در ناحیة جلگه‌ای چمستان در 24 سالگی تا 2/73 درصد زنده‌مانی داشت و درختان با ارتفاع متوسط 7/19 متر و قطرمتوسط 7/26 سانتی‌متر، رویشی حدود 5/12 سیلو در هکتار داشت (Zabihi et al., 2007). در همین ناحیه بلوط آمیخته با ممرز بیشترین رویش قطری سالیانه (6/0 سانتی‌متر) را داشت ولی بیشترین رویش ارتفاعی سالیانه را در ترکیب با آزاد (93 سانتی‌متر) نشان دادRoohimoghadam et al., 2011)  و Ebrahimi, E., 2005).

در اروپا و در دهه‌های اخیر نگاه تازه‌ای به پهن‌برگان و ازجمله بلوط‌ها شده است. بلوط Q. robur در زمین‌های کشاورزی رها شده در ایتالیا در 45 تا 50 سالگی و آمیخته با Cerasus حدود 4 تا 6 مترمکعب در هکتار و در سال رویش دارد (1993, Kenk). در رویشگاهی در یونان، بلوط Q. pubescence آمیخته با کاج سیاه در 35 سالگی دارای 5/12 سانتی‌متر قطر و 9 متر ارتفاع بوده است 2007) .(Thanasis et al.,

چوب بلوط از گرانبهاترین چوبها در بازار اروپاست که برای تهیه روکش‌های تزئینی بکار می‌رود. چوب اولیه باید عاری از گره و بدون عیب باشد. گرده بینه‌های با قطر میانه 50 تا60 سانتی‌متر برای صنایع روکش‌سازی استفاده می‌شوند. با پیشرفت فناوری در صنعت روکش‌سازی، حلقه‌های رویش با پهنای حدود 4 میلی‌متر نیز استفاده می‌شوند که در گذشته 2 میلی‌متر بود (Peters & Beckers,1995).

بلوط‌های اروپایی با قطر برابر سینه 70 تا80 سانتی‌متر دارای قطر میانه 50 تا 60 سانتی‌متر می‌باشند که در160 تا 240 سالگی به این قطر می‌رسند. به‌علاوه اینکه تنه بدون گره در یک تودة خالص به‌دست نمی‌آید، بلکه باید تراکم توده در دورة جوانی زیاد باشد و سایه دائمی روی تنة بلوط به کمک یک گونه همراه ایجاد شود تا تنه بدون گره و بدون شاخه‌های جانبی تولید شود (Peters & Beckers, 1995). در ایران بهترین گونه همراه بلوط، ممرز است.

بررسی جنگلهای بلوط- ممرز در خیرودکنار نوشهر نشان داد، میانگین رویش قطری سالیانه درختان حدود 64/0 سانتی‌متر در سال است که با قطر متوسط 60 تا80 سانتی‌متر در برابر سینه سنی حدود 110 تا 125 سال خواهند داشت و درکل، بلوط در جنگلهای شمال زودتر به قطر هدف می‌رسد (Gorji Bahri, 1987).

نهال بلوط در نیم‌سایه رشد بیشتری دارد، به‌طوری‌که در جنگل حومه شهر گوتینگن آلمان، حداکثر ارتفاع نهال‌های بلوط ده‌ساله Q. sessiliflora در شرایط نور44 درصد به‌دست آمد (Peters & Beckers, 1995). آرای پژوهشگران در مورد فاصله کاشت بلوط متفاوت بوده؛ به‌طوری‌که از 2500 (Rosenstock, 1992) تا 15000 اصله درهکتار و در آلمان شرقی پیشین پیشنهاد می‌شده است 1992) Koch,).

درکل در آغاز نهالکاری، فاصله را کمتر انتخاب می‌کنند تا نهال‌ها در اثر رقابت رشد ارتفاعی بیشتری پیدا کرده و با اجرای عملیات پرورشی و آمیختگی با گونه‌های دیگر (ممرز و سایر گونه‌ها) بر کیفیت تنه بلوط‌ها افزوده شود.  امروزه جنگل‌کاری با درختان بومی به علت تغییرات اقلیمی و بروز گرفتاری‌های محیط‌زیستی رو به افزایش است (Montagnini, 2000). در اروپا از گونه بلوط به صورت خالص و آمیخته در زمین‌های بایر و بدون پوشش جنگلی استفاده می‌شود (Johnson et al., 2002)، ولی کاشت آمیخته آن با گونه‌های پهن‌برگ همراه برتری دارد. بررسی‌ها نشان داده است که ساختار عمودی در توده‌های آمیخته برای اصلاح کیفیت تنه کارآمدتر است و اجتماع متنوع درختی می‌تواند محصول متنوع‌تر و چرخة غذایی پایدارتری تولید نماید (2003  Semwal et al.,و Montagnini, 2000 )؛ به‌علاوه اینکه توده‌های آمیخته به علت کاهش رقابت درون گونه‌ای و استفاده حداکثراز توان تولید رویشگاه، زی‌توده و رویش بیشتری دارند Montagnini & Porras, 1998)).

هدف‌های این تحقیق عبارت بودند از: 1– تعیین وضعیت آمیختگی تودة دست کاشت بلوط پس از 25 سال، 2- تعیین وضعیت کمی و رویش توده و 3– بررسی راهکار دستیابی به وضعیت مطلوب و آمیخته سازی بلوط با گونه‌های همراه.

 

مواد و روش‌ها

مواد

محل اجرای تحقیق؛ جنگلکاری 25ساله بلوط در جنوب شهرستان نوشهر و در محدوده حوضه آبخیز نیرنگ واقع شده است. دامنه شمالی، شیب 10 تا 15درصد و ارتفاع از سطح دریا 45 متر می‌باشد. مشخصات اقلیمی عبارتنداز: میانگین دمای سالیانه 4/16 درجه سانتی‌گراد، میانگین بارندگی سالیانه 5/1293 میلی‌متر و از10تیر تا10مرداد خشکی رخ می‌دهد (Gorji Bahri et al., 2011).

 

روش‌ها

پس از انتخاب جنگلکاری، عرصه مورد بازدید و بررسی قرارگرفت. مساحت 12000 مترمربع که یکنواخت و همسن بود انتخاب شد و قطر کلیه درختان اندازه‌گیری گردید. این مقاله از پروژه‌ای تحقیقاتی و ادامه‌دار که در سطح 12 پلات 1000 مترمربعی در چهار تیمار و سه تکرار بوده استخراج شده است.

با محاسبه توزیع درختان در طبقات قطری، مشخص شد که درختان به طور عمده در سه طبقه قطری 10 و 15 و 20 سانتیمتری قرار دارند. از کل درختان اندازه‌گیری شده تعداد 8 اصله با قطر حداقل 32 و حداکثر 60 سانتی‌متر وجود داشت. این درختان پیش از جنگل‌کاری در توده بودند و از محاسبات حجم و رویش حذف شده‌اند. به‌منظور برآورد حجم توده سرپا و میزان رویش، تعداد 10 اصله از هرطبقه و درکل 30 اصله درخت قطع و مورد اندازه‌گیری طول ( ازمحل قطع تاجوانه انتهایی) و حجم تا محل 5 سانتیمتری قرارگرفتند. سپس حجم توده و رویش برآورد گردید و درصدآمیختگی و نحوه مدیریت توده از خالص به آمیخته مورد تجزیه و تحلیل جنگل‌شناسی قرارگرفت.

 

نتایج

آمیختگی گونه‌ها

تعداد 1098 اصله درخت در 2/1 هکتار عرصه جنگلکاری اندازه‌گیری شدند. اگرچه نهال‌کاری با یک گونه بلوط انجام شده بود ولی ترکیب کنونی درختان توده از 10 گونة درختی مختلف تشکیل شده بود. این گونه‌ها عبارتند از: بلوط، ممرز، انجیلی، زربین (چند اصله در زمان نهالکاری کاشته شد)، پلت، ملج، توسکا، شیردار، نمدار و اوجا. بجز زربین که دست کاشت است بقیـه گونه‌ها به طور طبیعی آمیخته شده‌اند. در کل، 2/85 درصد بلوط، 9/7 درصد ممرز، 7/0 درصد انجیلی و 2/6 درصد را سایر گونه‌ها تشکیل داده‌اند (شکل1).

 

 

 

 

شکل1- درصد آمیختگی درختان برحسب گونه

 


ساختار قطری

ساختار قطری توده همسال است. حداقل قطربرابرسینه 7 و حداکثر 30 سانتی‌متر در درختان سرپا اندازه‌گیری شد. در شکل2 توزیع درختان در طبقات قطری و بیشینه فراوانی در طبقه 11 تا 15 سانتی­متری و کمینه در طبقه 26 تا 30 سانتی‌متری نشان داده شده است (شکل2).

 

 

شکل2- پراکنش درختان در طبقات قطری

 


روابط قطر- ارتفاع و قطر- حجم درختان

رابطه قطر- ارتفاع و قطر و حجم درختان در شکل‌های3 و 4 نشان داده شده است.

رویش توده

با استفاده از معادلة حجم مقدار حجم چوبی کل تودة جنگلی محاسبه و بعد برای یک هکتار برآورد گردید. مشخصات اندازه‌ای درختان توده در جدول1 درج شده است. تعداد درختان در هر هکتار 5/907 اصله و تودة موجود با قطر میانگین 3/15 سانتی‌متر و ارتفاع میانگین 4/16 متر، به طور میانگین سالیانه 6 میلی‌متر رویش قطری یا 3 میلی‌متر رویش شعاعی و سالیانه 66 سانتی‌متر رویش ارتفاعی دارد (جمله‌بندی نامفهوم است). مقدار رویش حجمی سالیانه در هکتار برابر 13/5 سیلو به‌دست آمد. سیمای توده مورد مطالعه در شکل5 نشان داده شده است.

 

 

 

شکل3- منحنی ارتفاع درختان بلوط

 

شکل4- منحنی حجم درختان بلوط

جدول1- مشخصات کمی تودة همسال بلوط در 25 سالگی

تعداد در هکتار (اصله)

قطر کمینه (سانتیمتر)

قطر بیشینه (سانتیمتر)

قطر میانگین (سانتیمتر)

رویش قطری سالیانه (میلیمتر)

ارتفاع میانگین (متر)

رویش ارتفاعی سالیانه (سانتیمتر)

سطح مقطع (مترمربع/هکتار)

 

حجم چوب سرپا (سیلو/هکتار)

رویش حجمی سالیانه

(سیلو/هکتار)

907

2/7

30

3/15

6

4/16

66

7/16

1/128

13/5

 

 

شکل5- توده بلوط در جنگل نیرنگ نوشهر

 


بحث

مطالعه تودة جنگلی دست‌کاشت بلوط نشان داد که اگر گونه متناسب با تیپ جنگلی دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورده قبلی انتخاب و به خوبی نگهداری و مراقبت شود، می‌تواند از موفقیت بسیار زیادی برخوردار باشد. تودة مورد بررسی با 25 سال سن و با حدود 907 اصله درخت سرپا در هکتار که بیش از 85 درصد آنرا بلوط تشکیل می‌دهد؛ به طور متوسط 13/5 سیلو درهکتار و در سال رویش دارد. البته بر مقدار رویش موجود باید حجم درختان برداشت شده قبلی و دخالت‌های پرورشی را افزود که متأسفانه آمار دقیقی در این ارتباط موجود نیست ولی اگر حدود  یک مترمکعب برآورد شود، ‌می‌توان رویش واقعی توده را بیش از 6 سیلو در هکتار و درسال دانست.

میانگین رویش قطری و ارتفاعی سالیانه به‌ترتیب 6/0 سانتی‌متر (6میلی‌متر) و 66 سانتی‌متر به‌دست آمد که اندکی بیشتر از بلوط‌های مشابه اروپایی است. بلوط های اروپایی در 160 تا 240 سالگی به قطر 70 تا 80 سانتی‌متر در برابر سینه ( 3 میلی‌متر رویش قطری سالیانه) می‌رسند(Peters & Beckers, 1995) ؛ درحالی‌که بلوط در جنگلهای شمال  ایران با 64/0 سانتی‌متر (Gorji Bahri, 1987) و 6/0 سانتی‌متر (Ebrahimi, 2005) متوسط رویش قطری سالیانه می‌تواند حداکثر 115 تا 135 سالگی به قطر برابرسینه 70 تا 80 سانتی‌متر برسد. این مناسب‌ترین قطر برای صنعت لوله‌بری و لایه‌بری است. البته علت افزایش رشد در شمال ایران را باید در طولانی‌تر بودن دوره رویش گیاهی نسبت به اروپا دانست؛ ازاین‌رو، تولید گرده‌بینه‌های روکشی بلوط در ایران اقتصادی‌تر از اروپاست. 

آنچه در شرایط فعلی اهمیت ویژه برای جنگل‌شناسی دارد، آمیختگی طبیعی درختان است. اگرچه توده در آغاز نهالکاری خالص بود، ولی امروز با گذشت 25 سال، گونه‌های مستقر شده به 10 گونه افزایش یافته است. پس از بلوط با 2/85 درصد آمیختگی، ممرز با 9/7 درصد قرار می‌‌گیرد، که به‌عنوان گونه همراه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

پرسش این است که آیا ترکیب فعلی مطلوب است؟ آیا جنگل آینده با ترکیب فعلی پایدار خواهد بود؟ ترکیب مطلوب آینده کدام است؟ چه نوع دخالت‌هایی برای رسیدن به ترکیب مطلوب آینده ضرورت دارد؟ به نظر می‌رسد ترکیب 60 درصد بلوط، 30 درصد ممرز و 10 درصد سایر گونه‌ها ترکیب مطلوبی برای آینده این توده‌ها باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بررسی‌های قبلی نیز نشان داد، بلوط در ترکیب با ممرز بیشترین رویش قطری را داشته است Roohimoghadam et al., 2011 ) و Ebrahimi, 2005)، و برای تولید تنه بلوط بدون گره و سالم، سایه دائمی گونه همراه (ممرز) ضرورت دارد Peters & Beckers, 1995)). پس آمیختن بلوط با گونه همراه ممرز دو مزیت دارد. نخست بر رویش جنگل می‌افزاید و دوم آنکه با هرس طبیعی شاخه‌های تنه بلوط کیفیت آن را بهبود می‌بخشد و بر مرغوبیت آن برای صنعت روکش می‌افزاید. به‌علاوه اینکه اجتماعات جنگلی متنوع‌تر، چرخة غذایی پایدارتر‌ی را تولید می‌کند (2003 Semwal et al.,، Montagnini, 2000) و زی‌توده را افزایش می‌دهد (Montagnini & Porras ,1998)، بنابر‌این آمیخته‌سازی توده‌های جنگل‌کاری خالص بلوط یک ضرورت جنگل‌شناسی است. این هدف چگونه قابل دستیابی است؟

چگونه بلوط را از 2/85 درصد به 60 درصد و ممرز را از 9/7 درصد به 30 درصد برسانیم؟ همانگونه که اشاره شد قطر متوسط درختان بلوط حدود 15 تا 20 سانتی‌متر در برابر سینه است، بنابراین در این مرحله عملیات پرورشی تنک‌کردن اجرا می‌شود. با انتخاب درختان مثبت بلوط و نگهداری پایه‌های مرغوب، تعدادی از درختان مزاحم، طی چند مرحله عملیات پرورشی تنک کردن نشانه‌گذاری، قطع و از عرصه خارج می‌شوند، به‌طوری‌که در هر مرحله حداکثر 20 تا 25 درصد تاج پوشش باز می‌شود. به‌نحوی‌که نگهداری تعداد تقریبی 350 تا 400 اصله در هکتار درخت مثبت کفایت می‌کند. بنابراین برداشت فقط در بلوط‌های مزاحم اجرا می‌گردد و در مورد ممرز هیچگونه قطعی صورت نمی‌گیرد. پس ضمن پایش و نگهداری ممرزهای موجود، از استقرار ممرزهای جوان در نقاط باز شده عرصه حمایت می‌شود و در صورت لزوم، خاک عرصه با ایجاد خراش برای استقرار طبیعی ممرز آماده و در نهایت آمیختگی مطلوب قابل دستیابی خواهدبود. نکته مهم این است که باید نقش پراهمیت ممرز در پرورش بلوط را همواره در نظر داشت و درضمن سایر گونه‌های مستقر شده مانند انجیلی، ملچ، پلت، توسکا، نمدار و غیره به هیچ‌وجه برداشت نشده و در صورت استقرار حمایت شوند.

کاشت دوباره بلوط در تیپ جنگلی ممرز یکی از اولویت‌های جنگل‌شناسی بلوط بشمارمی‌رود. این تیپ‌ در گذشته با دوآشکوب متمایز بلوط در بالا و ممرز در پایین، با برداشت سنگین بلوط به تیپ ممرز تنزل پیدا کرد. احیای بلوط در این توده‌ها با برداشت ممرزهای فرتوت و کهنسال در سطوح کوچک و پراکنده چند آری به صورت لکه‌ای پیشنهاد می‌شود. بنابریان در صورت اجرای این شیوه، سیمای آینده این توده‌ها به تدریج به بلوط- ممرز تغییر خواهدکرد.

اقدام جنگل‌شناسی مهم دیگر، مدیریت توده‌های جوان بلوط در جنگلکاری‌هاست که سطوح وسیعی را به خود اختصاص داده است. با اجرای اقدامات پرورشی تنک­کردن به تدریج فرم توده از خالص به آمیخته (بلوط و ممرز همراه سایرگونه‌ها) تحول خواهدیافت. این تحول به آرامی و در دوره 10 تا 15 سال و با اجرای عملیات پرورشی تنک­کردن رخ خواهد داد. این نوعی تنک‌کردن همراه با حمایت از زادآوری طبیعی ممرز و سایرگونه‌های پهن‌برگ مرغوب می‌باشد. نتیجه این شیوه، تغییر فرم خالص به آمیخته در جنگلکاری و احیای جامعه بلوط- ممرزستان خواهدبود.

 

سپاسگزاری

از مدیر و کارشناسان محترم جنگلداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری نوشهر که در اجرای این پژوهش صمیمانه همکاری داشتند سپاسگزاریم.

 

منابع مورد استفاده

References

- Amiri, M., Dargahi, D., Habashi, H., and Mohammadi, J., 2008. The effects of physiographic factors on natural regeneration of Quercus castaneifolia in Lowe forests, Gorgan. Pajoohesh and Sazandegi, 16(4): 116-123.

- Ebrahimi, E. 2005. Study of pure and mixed plantation of Quercus castaneifolia with some Caspian endemic species. Final Research Report. Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran, 185p.

- Gorji Bahri, Y., 1987. Quantitative and qualitative study of Quercto-carpinetum stands in Kheyroodkenar forest (Nowshahr). Journal of Natural Resources of Iran, 43: 89-100.

- Gorji Bahri, Y., Kian, A., Malekan, A., and Soori, GH., 2011. Study of irrigation regime on establishment, survival and growth of Holm oak (Quercus ilex) in Marzanabad region. Final Report of Research project, Research Institute of forests and Rangelands, Tehran, 51 p.

- Johnson, P.S., Shifley, S.R. and Rogers, R., 2002. The ecology and silviculture of Oaks. CABI Publishing, New York, 501 p.

- Kenk, G.K., 1993. New perspectives in German oak silviculture. Annals of Forest Science, 50: 563–570.

- Koch, H., 1992. Pflanzenzahlen und Pflanzverbande am Beispiel von Kiefer Eiche. und Buche. AFZ, 5: 245 – 247.

- Montagnini, F., 2000. Accumulation in above-ground biomass and soil storage of mineral nutrients in pure and mixed plantations in a humid tropical lowland. Forest Ecology and Management, 134(1-3): 257-270.

- Montagnini, F. and Porras, C., 1998. Evaluating the role of plantations as carbon sinks: an example of an integrative approach from the humid tropics. Environmental Management, 22: 459-470.

- Naghshi, S., Rostami, T., Amanzade, B., Dastmalchi, M., Siahipoor, Z., and Hemati, A., 2007. Study of 9 oak (Quercus castaneifolia) provenances performance in west of Guilan province. Iranian Journal of Forest and poplar research, 15(3): 268-277.

- Peters, S. and Becker, G., 1995. Die Holzqualität weitständig und engständig erwachsener Stieleichen. Allgemeine Forstzeitschrift, 50: 716–717.

- Rasane, Y., Moshtagh, M., and Salehi, P., 2001. Study of quantitative and qualitative characteristics of Caspian forests. National Congress on Management and sustained development of Caspian forests, 4-6 Sept. 2000, Ramsar, I.R. Iran. Iranian organization of Forests and Rangelands, Gostare Publisher, Tehran: 55-79.

-Roohimoghadam, A., Hosseni, M., Ebrahimi, A., Rahmani, A., Tabari, M. and Mahdavi, R., 2011. Study of some soil characteristics in pure and mixed Quercus castaneifolia plantation. Soil Researches (Soil and Water Sciences), 25(1): 39-48.

- Rosenstock, A., 1992. Bagger technology. AFZ, 6: 293–295.

- Sagheb Talebi, KH., Hemati, A., Khanjani Shiraz, B., Siahipoor, Z., and Akbarzade, A., 2009. Architectural model and impact of root pruning on diameter and height growth of oak (Quercus castaneifolia) seedlings (Pylambra-Guilan). Iranian Journal of Natural Resources, 61(4): 867-876.

- Semwal, R.L., Maikhuri, R.K., Rao, K.S., Sen, K.K. and Saxena, K.G., 2003. Leaf litter decomposition and nutrient release patterns of six multipurpose tree species of central Himalya, India. Biomass and Bioenergy, 24: 3-11.

- Thanasis, G., Zagas, T., Tsitsoni, T., Gantsas, P. and Papapetrou, P., 2007. Study on development and structural analysis of planted Pinus nigra stands in northern Greece. Proceedings of International Conference on Environmental Management, Engineering, Planning and Economics, Skiathos, June 24-28, 2007: 507-514.

- Zabihi, K., Espahbodi, K., and Mostafa nejad, R., 2007. Quantitative and qualitative of characteristics of oak, Nettle tree and walnut experimental plantations of Chamestan (Mazandaran). Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 15(2): 123-133.



Study on growth and silvicultural analysis of young stand of Quercus castaneifolia C.A.M. in Neyrang forest, Nowshahr.

 

Y. Gorji Bahri1*, SH. Kiadaliri2 and R.A. Faraji Poul2

1*- Corresponding author, Assistant Prof., Agricultural and Natural Resources of Mazandaran Province. Nowshahr Experimental Station, I.R. Iran. Email: ygorjibahri@yahoo.com.

2- Senior Research Expert, Agricultural and Natural Resources of Mazandaran Province. Nowshahr Experimental Station, I.R. Iran.

Received: 15.07.2012                                                        Accepted: 14.05.2013

 

Abstract

Oak (Quercus castaneifolia C.A.M.) is one of the most important forest tree species in the Caspian region of Iran and every year huge lands are purely planted by it. The aim of the research was to study characteristics of an even-aged planted stand (25 years old, 1.2 ha) of the species and proper management which lead to suitable tree form in future. For this purpose, diameter at breast height (dbh) and total height of all the trees and volume of 30 sample trees were measured. Results showed that although tree plantation was made only by oak species, but the stand today consists of 10 species as follows: oak (85.2%), horn beam (7.9%), iron wood (0.7%) and other species, including velvet, Cappadocian maple, elm, alder, and lime tree (6.2%). Most of the trees were classified at three diameter classes, including 10, 15 and 20 cm. diameter and height increment for trees with average dbh and total height of 15.3 m. and 16.4 m, were 6 and 66 mm. respectively. Mean dbh and height increment rates were 0.6 and 66 cm per year, respectively. Mean volume increment was 5.13 silve per year per ha. It can be concluded that according to our findings and other similar research results that diameter growth of oak in Iran is faster than its growth in Europe and might be utilized at lower age stage for veneer industry. Furthermore, stand structure in respect to trees form and mixture rate was studied and its trend process into mixed stand was silviculturally discussed and analyzed.

 

Key words: Plantation, pure stand, mixture, dbh, total height, volume.

- Amiri, M., Dargahi, D., Habashi, H., and Mohammadi, J., 2008. The effects of physiographic factors on natural regeneration of Quercus castaneifolia in Lowe forests, Gorgan. Pajoohesh and Sazandegi, 16(4): 116-123.
- Ebrahimi, E. 2005. Study of pure and mixed plantation of Quercus castaneifolia with some Caspian endemic species. Final Research Report. Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran, 185p.
- Gorji Bahri, Y., 1987. Quantitative and qualitative study of Quercto-carpinetum stands in Kheyroodkenar forest (Nowshahr). Journal of Natural Resources of Iran, 43: 89-100.
- Gorji Bahri, Y., Kian, A., Malekan, A., and Soori, GH., 2011. Study of irrigation regime on establishment, survival and growth of Holm oak (Quercus ilex) in Marzanabad region. Final Report of Research project, Research Institute of forests and Rangelands, Tehran, 51 p.
- Johnson, P.S., Shifley, S.R. and Rogers, R., 2002. The ecology and silviculture of Oaks. CABI Publishing, New York, 501 p.
- Kenk, G.K., 1993. New perspectives in German oak silviculture. Annals of Forest Science, 50: 563–570.
- Koch, H., 1992. Pflanzenzahlen und Pflanzverbande am Beispiel von Kiefer Eiche. und Buche. AFZ, 5: 245 – 247.
- Montagnini, F., 2000. Accumulation in above-ground biomass and soil storage of mineral nutrients in pure and mixed plantations in a humid tropical lowland. Forest Ecology and Management, 134(1-3): 257-270.
- Montagnini, F. and Porras, C., 1998. Evaluating the role of plantations as carbon sinks: an example of an integrative approach from the humid tropics. Environmental Management, 22: 459-470.
- Naghshi, S., Rostami, T., Amanzade, B., Dastmalchi, M., Siahipoor, Z., and Hemati, A., 2007. Study of 9 oak (Quercus castaneifolia) provenances performance in west of Guilan province. Iranian Journal of Forest and poplar research, 15(3): 268-277.
- Peters, S. and Becker, G., 1995. Die Holzqualität weitständig und engständig erwachsener Stieleichen. Allgemeine Forstzeitschrift, 50: 716–717.
- Rasane, Y., Moshtagh, M., and Salehi, P., 2001. Study of quantitative and qualitative characteristics of Caspian forests. National Congress on Management and sustained development of Caspian forests, 4-6 Sept. 2000, Ramsar, I.R. Iran. Iranian organization of Forests and Rangelands, Gostare Publisher, Tehran: 55-79.
-Roohimoghadam, A., Hosseni, M., Ebrahimi, A., Rahmani, A., Tabari, M. and Mahdavi, R., 2011. Study of some soil characteristics in pure and mixed Quercus castaneifolia plantation. Soil Researches (Soil and Water Sciences), 25(1): 39-48.
- Rosenstock, A., 1992. Bagger technology. AFZ, 6: 293–295.
- Sagheb Talebi, KH., Hemati, A., Khanjani Shiraz, B., Siahipoor, Z., and Akbarzade, A., 2009. Architectural model and impact of root pruning on diameter and height growth of oak (Quercus castaneifolia) seedlings (Pylambra-Guilan). Iranian Journal of Natural Resources, 61(4): 867-876.
- Semwal, R.L., Maikhuri, R.K., Rao, K.S., Sen, K.K. and Saxena, K.G., 2003. Leaf litter decomposition and nutrient release patterns of six multipurpose tree species of central Himalya, India. Biomass and Bioenergy, 24: 3-11.
- Thanasis, G., Zagas, T., Tsitsoni, T., Gantsas, P. and Papapetrou, P., 2007. Study on development and structural analysis of planted Pinus nigra stands in northern Greece. Proceedings of International Conference on Environmental Management, Engineering, Planning and Economics, Skiathos, June 24-28, 2007: 507-514.
- Zabihi, K., Espahbodi, K., and Mostafa nejad, R., 2007. Quantitative and qualitative of characteristics of oak, Nettle tree and walnut experimental plantations of Chamestan (Mazandaran). Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 15(2): 123-133.