مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Contentsشناسنامه11111878110.22092/ijfpr.2018.118781FAJournal Article20190407مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222The effect of tree diameter class on cambium phenology and radial growth of hornbeam (Carpinus betulus L.) in Kheiroud forest, Nowshahrتأثیر اندازه قطر درخت بر فنولوژی کامبیوم و رویش شعاعی ممرز (Carpinus betulus) در جنگل خیرود نوشهر44745811857610.22092/ijfpr.2018.118576FAعباسعلی نوریصادقدانشجوی دکتری بیولوژی و آناتومی چوب، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانرضا اولادینویسنده مسئول، استادیار، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-8522-7321کامبیز پورطهماسیاستاد، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-1858-7765وحید اعتماددانشیار، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20170711 According to the importance of hornbeam (<em>Carpinus betulus</em> L.) in Hyrcanian forests, studying cambium activity and tree-ring growth of this species with respect to different tree diameter classes can present information about the growth of these trees. Therefore, the beginning, the end, and the duration of cambium activity (growth period) as well as growth rate were studied in three different breath height diameter classes i.e. 25-35, 36-50 and 60-90 cm in 2016 growing season in Kheiroud forest. The study method was consecutive extracting of 1080 micro-cores from trees and further microscopic investigations. Results showed that the cambium activity of trees belonging to the first and second diameter classes started in late April and, respectively, continued until early and mid-October. In the third diameter class, cambium activity began with a significant delay compared to the first and second ones (late May) and ended earlier (late September). In addition, this class had the shortest duration of growth among classes resulting in much narrower tree rings. Younger trees (class one) showed a higher synchronization in the terms of daily growth rate while with increasing age and reaching the longevity, homogeneity in growth decreased. Overall, it seems that trees in the first and second diameter class were in the phase of maturity and thus the timing of their growth were similar, but old trees of the third diameter class, reaching the longevity of hornbeam, were very different from two other ones. با توجه به اهمیت ممرز (L. <em>Carpinus betulus</em>)در جنگلهای هیرکانی، بررسی فعالیت کامبیوم و تشکیل حلقه رویش در طبقههای قطری مختلف این گونه درختی میتواند اطلاعات بیشتری در مورد مقدار و چگونگی رشد آن فراهم کند. در این راستا، زمان آغاز، پایان و طول دوره فعالیت کامبیوم (دوره رویش) و نیز نرخ رشد قطری در سه طبقه قطری مختلف (25 تا 35، 36 تا 50 و 60 تا 90 سانتیمتر) در جنگل خیرود نوشهر طی فصل رویشی 1395 مطالعه شد. شیوه مورد استفاده در این پژوهش، انتخاب 1080 ریزنمونه از ارتفاع قطر برابر سینه درختان و بررسی میکروسکوپی بود. نتایج نشان داد که فعالیت کامبیوم در طبقه قطری نخست و دوم در اوایل اردیبهشتماه آغاز شد و بهترتیب تا اواخر و اواسط مهرماه ادامه داشت. در طبقه قطری سوم، فعالیت کامبیوم با تأخیر قابل ملاحظهای نسبت به طبقههای قطری نخست و دوم آغاز شد (اواخر اردیبهشتماه) و زودتر از آنها (در اوایل مهرماه) به پایان رسید. علاوهبراین، رشد قطری طبقه سوم بهمراتب کمتر از دو طبقه دیگر بود. در بین درختان جوان و کمقطر، هماهنگی و رفتار مشابهی از نظر مقدار رشد روزانه مشاهده شد و با افزایش سن درخت و نزدیک شدن به سن دیرزیستی، همگنی رشد درون توده جنگلی کاهش یافت. در مجموع بهنظر میرسد که درختان طبقه قطری نخست و دوم در مرحله بلوغ بودند و در نتیجه زمانبندی رویش آنها بههم شبیه بود، اما درختان طبقه قطری سوم که نزدیک به سن دیرزیستی بودند، تفاوت قابل ملاحظهای با دو طبقه قطری دیگر داشتند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222The relationship between ectomycorrhizal fungi and some soil chemical properties in beech stands of Farim, Mazandaran provinceرابطه قارچهای اکتومیکوریز با برخی ویژگیهای شیمی خاک در راشستانهای فریم، استان مازندران45947011857710.22092/ijfpr.2018.118577FAحامد آقاجانیدکترای جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، گروه جنگلداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0003-3013-1776سیدمحمد حجتیدانشیار، گروه جنگلداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحمدعلی تاجیکقنبریدانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحمدرضا پورمجیدیاندانشیار، گروه جنگلداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانعلی برهانیاستادیار، ایستگاه تحقیقات جنگل و مرتع پاسند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بهشهر، ایرانJournal Article20180225 According to the positive role and symbiosis of ectomycorrhizal fungi for absorbing water and nutrition and transferring to trees, identification of them are of great importance. The aim of this study was to investigate the relationship between recognized ectomycorrhizal fungi and some soil chemical properties in the Flourd series of Farim forests, Mazandaran province. Forty five beech trees were measured in three elevation classes (1200-1500, 1500-1800, and 1800-2100m a.s.l.) and samples were taken from the root tips at a depth of 10 cm. ITS nrDNA was replicated and sequenced using ITS1F and ITS4B or ITS4 primer pairs, then was corrected by BioEdit software and studied in NCBI. After specified the desired tree for sampling root tips, a sample was taken next to the same tree at a depth of 10 cm to examine of soil chemical properties. The results of this study showed that 10 different families were identified that the most symbiosis was in the Russulaceae and Cortinariaceae families. The results showed that edaphic factors such as soil pH, N, P, K, and C in the first elevation were higher than two other elevations. Moreover, the results of statistical analysis showed that P, K, and pH had a significant difference. Our results suggested that forest site conditions and tree diversity can influence on soil properties and the richness of ectomycorrhizal fungi and consequently on forest ecosystem dynamic.با توجه به نقش مثبت قارچهای اکتومیکوریز در جذب آب و مواد غذایی و انتقال به درختان، شناسایی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع قارچهای اکتومیکوریز شناساییشده با برخی ویژگیهای شیمی خاک در سری فلورد جنگلهای فریم استان مازندران انجام شد. در سه دامنه ارتفاعی 300 متری (1200 تا 1500، 1500 تا 1800 و 1800 تا 2100)، 45 درخت راش (<em>Fagus orientalis</em> Lipsky) (در هر طبقه ارتفاعی 15 درخت) انتخاب و نمونهبرداری از ریزریشههای آنها بهعمق 10 سانتیمتر انجام شد. در کنار محل مورد نظر برای برداشت ریشه، یک نمونه به عمق 10 سانتیمتر برای بررسی ویژگیهای شیمیایی خاک نیز برداشت شد. نمونههای ریشه در آزمایشگاه قارچشناسی از طریق استخراج DNA ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگرهای ITS1F و ITS4B یا ITS4 تکثیر و توالییابی شده و با نرمافزار BioEdit اصلاح و در NCBI بررسی شدند. نمونههای خاک نیز پس از انتقال به آزمایشگاه، بهمدت دو هفته در هوای آزاد خشک شده و پس از عبور از الکهای دو میلیمتری، مشخصههای شیمی خاک بررسی شدند. بر اساس نتایج بررسی همزیستی اکتومیکوریزی، 10 خانواده مختلف شناسایی شدند و بیشترین همزیستی مربوط به Russulaceae و Cortinariaceae بود. مقدار مشخصههای خاک مانند pH، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن در طبقه ارتفاعی اول بیشتر از دو طبقه دیگر بود. همچنین، نتایج تجزیه واریانس و مقایسههای میانگین متغیرهای خاکی در منطقه مورد مطالعه نشان داد که بین طبقههای ارتفاعی از نظر مقدار فسفر، پتاسیم و اسیدیته تفاوت معنیداری وجود داشت. یافتههای این پژوهش مؤید آن است که شرایط رویشگاهی و تنوع گونهای تودههای جنگلی میتوانند بر ویژگیهای خاک و غنای گونهای اکتومیکوریزها و پیرو آن، پویایی بومسازگان جنگل مؤثر باشند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Investigation on adaptation and growth characteristics of different closed-crown poplar clones under climatical conditions of Khorram Abadارزیابی سازگاری و مشخصات رویشی ارقام مختلف صنوبر تاجبسته در شرایط آبوهوایی خرمآباد47148211857810.22092/ijfpr.2018.118578FAفرهاد جهانپورپژوهشگر، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، ایرانآرش دریکوندیپژوهشگر، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، ایرانپروین رامکاستادیار، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، ایران0000-0003-2943-7532رفعتاله قاسمیمربی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحسن کلاگریدانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانرضا کرمیانپژوهشگر، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، ایرانJournal Article20180722 In order to identify the most productive and adaptable clones to local climate and introduce them to people for mass wood production, ten clones of <em>Populus nigra</em> L. were selected and were planted in Khorram Abad Agricultural Garden Station for five years (2010-2014). Variance analysis showed that the year and cologne factors had a significant impact on height, diameter, and volume increment. The result of mean comparisons showed that the highest (2.05 m) and lowest (0.14 m) of height increment were dedicated to <em>P. nigra </em>63/135 clone in the fourth year and <em>P. nigra</em> 56/48 clone in the second year, respectively. Also the <em>P. nigra </em>63/135 clone had the maximum diameter increment (2.57 cm) in the fifth year (2014) and <em>P. nigra</em> 56/48 clone had the minimum diameter increment in the second year. The <em>P. nigra </em>63/135 and <em>P. nigra</em> 62/154 clones had the highest (7.18 cm) and lowest (0.4 cm) of volume increment in the fifth year, respectively. The qualitative study of different <em>P. nigra</em> clones showed that except for the <em>P. nigra </em>56/72 and <em>P. nigra </em>49/23clones which had low and moderate <em>curved trunks</em>, respectively, the other clones had smooth and straight trunks.بهمنظور دستیابی به کلنهای پرمحصول و سازگار با شرایط آبوهوایی خرمآباد و معرفی آنها برای کشت و تولید انبوه، 10 کلن صنوبر (Populus nigra L.) تاجبسته در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و فاصله کاشت ٣×٣ متر در ایستگاه باغ کشاورزی خرمآباد در یک دوره پنجساله (1393-1389) ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر عاملهای سال و کلن بر صفات رویش جاری ارتفاع، رویش جاری قطر برابر سینه و رویش جاری حجم در هکتارمعنیدار بود. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین (2/05 متر) و کمترین رویش ارتفاعی (0/14 متر) بهترتیب به <em>P. nigra</em> 135/63 در سال چهارم آزمایش و <em>P. nigra</em> 48/56 در سال دوم آزمایش اختصاص داشت. همچنین، <em>P. nigra </em>135/63 دارای بیشترین رویش قطر برابر سینه (2/57 سانتیمتر) در سال پنجم و <em>P. nigra</em> 48/56 دارای کمترین رویش قطر برابر سینه (0/26 سانتیمتر) در سال دوم آزمایش بودند. <em>P. nigra</em> 135/63 و <em>P. nigra</em> 154/62 نیز در سال پنجم آزمایش بهترتیب بیشترین (7/17 متر مکعب در هکتار) و کمترین مقدار رویش جاری حجم (0/4 متر مکعب در هکتار) را داشتند. بررسی کیفی کلنهای مختلف صنوبر نشان داد که بهاستثنای <em>P. nigra </em>72/56 و <em>P. nigra </em>23/49 که بهترتیب دارای انحنای تنه کم و متوسط بودند، کلنهای دیگر، تنه صاف و مستقیم داشتند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Effects of cow manure and vermicompost on growth characteristics of smoke tree (Cotinus coggygria Scop.) under salt stress under greenhouseاثر کود دامی و ورمیکمپوست بر ویژگیهای رشدی درختچه پر (Cotinus coggygria) تحت تنش شوری در شرایط گلخانه48349511857910.22092/ijfpr.2018.118579FAعلی مقیمی بنادکوکیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، اردکان ، ایرانمریم دهستانی اردکانیاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، اردکان، ایرانمصطفی شیرمردیاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، اردکان ، ایرانعلی مؤمنپوراستادیار، مرکز ملی تحقیقات شوری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، یزد، ایرانJournal Article20180805 Smoke tree (<em>Cotinus coggygria</em> Scop.) is an attractive ornamental species that has medicinal properties. In this study, the effects of different levels of salt on plant growth and cow manure and vermicompost on increasing the salt tolerance of plant were investigated. In a factorial experiment and completely randomized design (CRD), three levels of organic amendments (1- soil, 2- 80% v/v soil + 20% v/v vermicompost, 3- 80% v/v soil + 20% v/v cow manure) and three levels of salinity (1, 4 and 7 dS.m<sup>-1</sup>) with three replications per treatments were applied. In this experiment, media without organic amendment was considered as control. Results showed that increasing soil salinity levels progressively decreased the growth characteristics and fresh and dry weight of plant. The highest height and diameter were observed in control plants and in 1 dS.m<sup>-1 </sup>salinity. Vermicompost treatment better than control and cow manure increased fresh and dry weight of shoot. The highest fresh and dry weight of shoots by 230.8 and 123.36 g respectively, were obtained in the highest salinity level (7 dS.m<sup>-1</sup>) and vermicompost treatment. In moderate and high levels of salt stress (4 and 7 dS.m<sup>-1</sup>) vermicompost better than cow manure could increase leaf area. Cow manure and vermicompost could reduce sodium and chloride of leaf to control and increase its potassium. Generally, the use of cow manure and vermicompost could improve the growth characteristics and nutrient absorption of plant under salt condition compare to the control.درختچه پر (<em>Cotinus coggygria </em>Scop.) از گونههای جذاب زینتی است که خواص دارویی فراوانی دارد. در پژوهش پیشرو، اثر سطوح مختلف شوری بر رشد این گیاه و تأثیر کود گاوی و ورمیکمپوست بر افزایش مقاومت به شوری گیاه بهصورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی، شامل سه سطح مواد اصلاحی بهصورت 1) خاک زراعی، 2) 80 درصد خاک زراعی + 20 درصد ورمیکمپوست و 3) 80 درصد خاک زراعی + 20 درصد کود گاوی کاملاً پوسیده و شوری آب آبیاری در سه سطح (یک، چهار و هفت دسیزیمنس بر متر) در سه تکرار بررسی شد. در این آزمایش، بستر بدون کود بهعنوان شاهد درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری، شاخصهای رشد و زیتوده تر و خشک گیاه بهطور معنیداری کاهش یافتند. بیشترین ارتفاع و قطر در گیاهان شاهد و در سطح شوری یک دسیزیمنس بر متر بهدست آمد. تیمار ورمیکمپوست بهتر از شاهد و کود گاوی منجر به افزایش زیتوده تر و خشک ساقه شد. بیشترین زیتوده تر و خشک ساقه بهترتیب با 230/8 و 123/36 گرم در بیشترین سطح شوری (هفت دسیزیمنس بر متر) و در تیمار ورمیکمپوست بهدست آمد. در سطوح متوسط و زیاد شوری (چهار و هفت دسیزیمنس بر متر) کود ورمیکمپوست بهتر از کود گاوی منجر به افزایش سطح برگ شد. استفاده از کود دامی و ورمیکمپوست توانست سدیم و کلر برگ را نسبت به شاهد کاهش دهد و باعث افزایش مقدار پتاسیم شود. بهطور کلی، استفاده از کود گاوی و ورمیکمپوست توانست ویژگیهای رشدی درختچه پر و جذب عناصر غذایی را در شرایط شور نسبت به شاهد بهبود دهد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Litter ash chemical properties of wildfire in forest floor of Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.) in Darehvaran area, Marivanکیفیت شیمیایی خاکستر لاشریزه ناشی از آتشسوزی کف جنگل برودار (Quercus brantii Lindl) در منطقه درهوران مریوان49650511858010.22092/ijfpr.2018.118580FAوحید حسینیاستادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانکیومرث محمدی سمانیاستادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000-0001-9874-9543لیلا مراد میروانیدانشجوی کارشناسی ارشد جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانJournal Article20181024 Wildfire leads to accumulation of ash in the surface soil, which it can have effect on the biochemical cycle of elements in the ecosystem. The goal of this study was to investigate some ash chemical properties of wildfire in litter of the Brant`s oak (<em>Quercus brantii</em> Lindl.) and vegetation of forest floor and determination gradiant from beneath of tree crown to the outside of the tree crown. Ash samples were collected immediately after forest wildfire in the summer 2016 in the Darehvaran area in Marivan. One transect was installed on a couner line with 300 m long on burnt slope. Ten Brant`s oak trees were selected at 30 meters intervals. Three samples of ash were collected in each tree. The 3 positions of ash samples including: at a distance of 1.5 meters from the base trunk, tree crown border and five-meters far from tree crown. Chemical properties of ash samples were measured in laboratory. The results showed that the content of C, N and P of ash increased significantly with movement from tree trunk to outside. The content of Ca and Mg of ash decreased signifcanly by moving from tree trunks toward the spaces between them, but the amount of K increased signifcantly. The EC and the pH of the ash decreased from the trunk side to the outside of the tree crown. In general, it seems that intensity of the wildfire decreased by moving from the tree trunk to the space between the trees because of the difference in the amount of litter accumulated. آتش منجر به تجمع خاکستر در خاک سطحی میشود که میتواند اثرات عمیقی بر چرخه بیوشیمیایی عناصر در بومسازگان برجای بگذارد. هدف این پژوهش، بررسی برخی ویژگیهای شیمیایی خاکستر لاشریزه درختی و پوشش علفی حاصل از آتشسوزی در کف جنگل و تعیین روند تغییرات این ویژگیها از زیر تاج درختان برودار (<em>Querucs brantii</em> Lindl.) بهسمت خارج تاج بود. برای این منظور، بلافاصله پس از رخداد آتش در تابستان سال 1395 در منطقه درهوران شهرستان مریوان، از خاکستر بهجایمانده نمونهبرداری شد. خطنمونهای به طول 300 متر در روی خط تراز پیاده شد و در هر 30 متر، نزدیکترین درخت برودار انتخاب شد. در مورد هر درخت انتخابی، سه نمونه خاکستر بهترتیب در فاصله 1/5 متری از تنه، مرز تاج و پنج متری تاج (در جایی که بین درختان قرار میگرفت) برداشت و پس از انتقال به آزمایشگاه، ویژگیهای شیمیایی آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش فاصله از تنه درخت، مقدار کربن، نیتروژن و فسفر خاکستر بهطور معنیداری افزایش یافت. کلسیم و منیزیم خاکستر با حرکت بهسمت فضای بین درختان، کاهشی معنیدار داشتند، اما پتاسیم بهطور معنیداری افزایش یافت. هدایت الکتریکی و اسیدیته خاکستر نیز از سمت تنه به خارج تاج درختان کاهش پیدا کرد. بهطور کلی، میتوان گفت که بهدلیل تفاوت در مقدار بقایای گیاهی تجمعیافته، با حرکت از تنه درخت بهسمت فضای بین درختان، شدت آتش رخداده کمتر شده و در نتیجه اثرات متفاوتی بر ویژگیهای خاکستر بهجای گذاشته است.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Autecology of Tecomella undulata (Roxb.) Seem. in southern Iranآتاکولوژی انارشیطان (Tecomella undulata (Roxb.) Seem) در جنوب ایران50651911858110.22092/ijfpr.2018.118581FAایرج امیریدانشجوی دکتری بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایرانحمید سوداییزادهدانشیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایراناصغر مصلح آرانیدانشیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایرانجواد طایی سمیرمیدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایرانمحمدعلی حکیمزادهدانشیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایرانJournal Article20181113This study aimed to identify the silvicultural characteristics, geological structure, soil and climatic characteristics, and to form a table for the ecological needs of the <em>Tecomella undulata</em> (Roxb.) Seem.. Six <em>T. undulata</em> habitats in southern Iran were selected following specification of their range of occurrence. The results indicated the distribution of <em>T. undulata</em> in warm and southern Iran, from the coast of Persian Gulf at a height of 10 meters a.s.l in Moqdan (Bushehr) to 1612 meters a.s.l in Esfandaghe (Jiroft). Annual rainfall of the study area is 100 to 200 mm with an average annual temperature of 5 to 50 °C. The habitats had mostly light to moderate and more sandy to loamy sandy soil texture with low water storage capacity. The soil was rich in potassium, yet very poor in nitrogen and organic matter, the average acidity of saturated sand was 7 to 8 and its conductivity was 0.5 mm/m, which predominantly lie on sediments of the Quaternary and Tertiary periods. The average density of <em>T. undulata</em> per ha in the six habitats was 75. In addition, results showed the maximum height of 10.2 m and the mean diameter of 47.35 cm. The mean canopy area was 13.2 m<sup>2</sup> (ranging between 1 and 20.5 m<sup>2</sup>). The flowering stage of <em>T. undulata</em> species usually starts in late march to the middle of May. Furthermore, seed ripening occurs in late June and early May in the habitats associated with the best acorn production (Dasht-e kooch- Jiroft). Natural propagation of <em>T. undulata</em> is carried out through the seeds and roots sprouts. The results of this study provided useful information about autecology of <em>T. undulata</em>.در پژوهش پیشرو، پس از مشخص کردن محدوده رویشگاههای درخت انارشیطان (<em>Tecomella undulate </em>(Roxb.) Seem.)درسه استان کرمان، هرمزگان و بوشهر، شش رویشگاه انتخاب شدند. هدف از این پژوهش، تعیین و شناسایی نیازهای بومشناختی، ویژگیهای جنگلشناسی، ساختار زمینشناسی، ویژگیهای خاک و اقلیمی و تعیین جدول نیازهای بومشناختی گونه مذکور بود. نتایج نشان داد که انارشیطان در نواحی گرم جنوب ایران از نزدیکی ساحل دریا (ارتفاع 10 متری از سطح دریا) در مغدان بوشهر تا ارتفاع 1612 متری از سطح دریا در اسفندقه جیرفت با میانگین بارندگی سالانه 100 تا 200 میلیمتر و درجه حرارت سالانه پنج تا 55 درجه سانتیگراد پراکنش داشت. بافت خاک در بیشتر رویشگاهها، سبک تا متوسط و شنی تا شنی- لومی بود. خاک رویشگاهها از نظر پتاسیم غنی، اما از نظر نیتروژن و ماده آلی بسیار فقیر بود. میانگین اسیدیته گل اشباع بین 6/72 تا 7/61 و هدایت الکتریکی آن 0/5 میلیموس بر متر بود که بیشتر بر روی رسوبات دوران کواترنری و ترشیاری حضور داشتند. متوسط تراکم تودههای انارشیطان در شش رویشگاه مورد مطالعه، 75 پایه در هکتار، بیشترین ارتفاع 10/2 متر، متوسط قطر تنه 47/35 سانتیمتر و میانگین سطح تاج 9/6 متر مربع محاسبه شد. زمان گلدهی در بیشتر رویشگاهها از اواخر اسفندماه تا نیمه اردیبهشتماه بود. زمان رسیدن بذرها در تنها رویشگاه بذرده کشور (دشتکوچ جیرفت) از ابتدا تا اواخر اردیبهشتماه ثبت شد. تکثیر طبیعی انارشیطان از طریق بذر و ریشهجوش انجام میشود. نتایج این پژوهش اطلاعات سودمندی را در مورد آتاکولوژی انارشیطان ارائه داد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Evaluation of 3P and 100% renewal volume methods (Case study: Parchiva forestry plan)ارزیابی روشهای تجدید حجم 3P و صددرصد (مطالعه موردی: طرح جنگلداری پرچیوا)52052911858210.22092/ijfpr.2018.118582FAرامین منصورسمائیدانشجوی دکترای جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانزهره خلیلی اردلیدانشجوی دکترای جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایرانیداله رسانهکارشناس، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، تهران، ایرانJournal Article20180916Renewal of wood volume by 3P method has been suggested to replace the 100% renewal method to reduce field work and costs. In this method and following selection of sample trees from marked trees, the volume of industrial trunks and firewood in trees are field-measured. In order to evaluate and compare the full and 3P renewal methods in the Parchiva forestry plan in Mazandaran province, 1184 maple, ironwood, alder, beech and hornbeam were selected. The trees were first measured by 100% renewal method, followed by separate allocation of actual volume to industrial, cordwood and total volumes according to the procedure of 3P method. Estimation of tree volume was done by 3P method in 10 replications. The results of paired samples t-test showed a significant difference between 100% and 3P renewal methods for maple, ironwood and alder, while no significant difference was observed for beech and hornbeam (<em>p</em> < 0.05). An independent samples t-test also showed that volume estimation by 3P method did not reveal any significant difference on maximum and minimum error levels. The results of this study suggested the 3P method as a cost- and time-effective alternative to the full renewal method.تجدید حجم بهروش 3P بهمنظور کاهش کار میدانی و کاهش هزینهها، جایگزین تجدید حجم صددرصد شده است. هدف از این پژوهش، مقایسه روش تجدید حجم 3P با روش صددرصد، شناخت بهتر و ارائه روش مناسب در بخش اجرا است. برای این منظور، در طرح جنگلداری پرچیوا در استان مازندران، 1184 اصله درخت از گونههای افرا، انجیلی، توسکای ییلاقی، راش و ممرز بررسی شد. حجم درختان ابتدا بهروش تجدید حجم صددرصد، سپس بهتفکیک حجم صنعتی، هیزمی و کل بر اساس شیوهنامه روش 3P اندازهگیری شد. برآورد حجم درختان از طریق تجدید حجم 3P در 10 تکرار انجام شد. نتایج آزمون t جفتی نشان داد که در حجم برآوردشده برای افرا، انجیلی و توسکای ییلاقی، تفاوت معنیداری در سطح اطمینان 95 درصد بین روش تجدید حجم صددرصد و روش 3P وجود داشت، در حالیکه این اختلاف برای راش و ممرز، معنیداری نبود. همچنین، آزمون t مستقل نشان داد که برآورد حجم بهروش 3P در دو حالت بیشترین خطا و کمترین خطا با مقادیر واقعی، تفاوت معنیداری در سطح اطمینان 95 درصد نداشت. با توجه به نتایج این پژوهش مشخص شد که تجدید حجم بهروش 3P نسبت بهروش صددرصد روشی کمهزینه است و زمان کمتری را میطلبد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Phytosociological study of Dalab Park protected area in Ilamجامعهشناسی گیاهی منطقه حفاظتشده پارک دالاب در استان ایلام53054111858310.22092/ijfpr.2018.118583FAحمیدرضا میرداودیاستادیار، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اراک، ایرانیونس عصریدانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانجعفر حسینزادهدانشیار، گروه علوم جنگل، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانماشااله محمدپورمربی، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ایلام، ایرانJournal Article20181113 Study of plant communities and analysis of the relationship between plants and environmental factors has always been considered as a fundamental issue in ecological studies. The vegetation of Dalab Park in the protected area of Manesht and Qalarang in Ilam province was studied using the Braun-Blanquet method. The study of the plant communities was carried out based on 44 phytosociological relevés. Data collection was analyzed by Factorielle Correspondence Analysis (FCA) and Cluster Analysis (CA) methods. In general, there were five different plant associations, including: <em>Teucrio polii-Quercetum brantii</em>,<em> Aceri monspesulani-Quercetum brantii</em>,<em> Quercetum brantii</em>,<em> Acantholimono blakelochkii-Astragaletum veri </em>and <em>Celtido tournefortii-Aceretum monspesulani</em>. These plant associations belong to <em>Quercetea persica</em> class and <em>Quercetalia persica</em> order. Analysis of environmental variables in vegetation communities showed that soil factors (clay%, sand%, T.N.V%, phosphorus, potassium and pH), topographic factors (altitude and percentage of slope), as well as the percentage of cover in the overstory of the forest were explained most variation in plant communities in this area.در دانش بومشناسی، مطالعه جوامع گیاهی و تجزیه و تحلیل روابط بین گیاهان و عوامل محیطی حائز اهمیت فراوانی است. در این رابطه، پوشش گیاهی پارک دالاب در منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ در استان ایلام با استفاده از روش براون- بلانکه مطالعه شد. دادههای جامعهشناسی از 44 قطعهنمونه جمعآوری شد. برای رستهبندی از روش تجزیه و تحلیل ارتباطهای عاملی و برای طبقهبندی از روش تحلیل خوشهبندی استفاده شد. نتایج تحلیلهای جدولی جامعهشناختی بهروش براون- بلانکه منجر به معرفی جوامع <em>Teucrio polii-Quercetum brantii</em>، <em>Aceri monspesulani-Quercetum brantii</em>، <em>Quercetum brantii</em>، <em>Acantholimono blakelochkii-Astragaletum veri</em> و <em>Celtido tournefortii-Aceretum monspesulani</em> در منطقه مورد مطالعه شد. این جوامع گیاهی به راسته <em>Quercetalia persicae</em> و رده <em>Quercetea persicae</em> تعلق دارند. تجزیه و تحلیل متغیرهای محیطی در جوامع گیاهی نشان داد که عوامل خاکی (درصد رس و شن، درصد آهک، فسفر، پتاسیم و اسیدیته)، عوامل توپوگرافی (ارتفاع از سطح دریا و درصد شیب) و نیز درصد پوشش تاجی طبقههای فوقانی جنگل، در پراکنش جوامع گیاهی در منطقه مؤثر بودند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222The effect of botanical pesticide Azadirachtin and its combination with Henna on bux moth, Cydalima perspectalis Walker (Lep.: Crambidae)تأثیر حشرهکش گیاهی آزادیراختین و اختلاط آن با پودر حنا بر شبپره شمشاد Walker (Lep.: Crambidae) Cydalima perspectalis54255011858410.22092/ijfpr.2018.118584FAمینا کوهجانی گرجیاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحمدابراهیم فراشیانیاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانسمیرا فراهانیاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانفرزانه کازرانیاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانیزدانفر آهنگرانکارشناس گیاهپزشکی، دفتر حفاظت و حمایت، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، چالوس، ایرانJournal Article20180822The bux moth<em>, Cydalima perspectalis</em> Walker (Lep.: Crambidae), has been identified as the most important pest of the genus <em>Buxus</em> in the world. This pest was introduced into Iran in 2016 and became highly invasive and destructive on <em>Buxus hyrcana</em> Pojark in the Northern Forests of Iran. The aim of this study was the evaluation of botanical pesticide Azadirachtin (Neem Azal<sup>®</sup>) to control of the bux moth and its combination with Henna as a synergist. Experiments were performed in a completely randomized design and were evaluated on second instar larvae of <em>C. perspectalis</em> under laboratory conditions (27±1°C, 65±10 R.H. and 16:8 L:D). At first, the mortality rate of the three concentrations of the Azadirachtin (1500, 1000 and 250 ppm) with control (water) was analyzed in six replications, then the effect of combination of three concentrations of Neem Azal<sup>®</sup> + Henna powder were investigated with three replications. The mortality was recorded after 24, 48 and 72 h. Our findings indicated that the application of Neem Azal<sup>®</sup> + Henna powder as an inexpensive and available adjuvant compound in spray tank could reduce the recommended concentration up to 50% and become more affordable to control <em>C. perspectalis</em>. This synergistic effect was similar when the dose of insecticide becomes doubles.شبپره شمشاد با نام علمی <em>Cydalima perspectalis</em> Walker (Lep.: Crambidae) بهعنوان مهمترین آفت گیاهان جنس شمشاد در جهان معرفی شده است. این آفت از زمان ورود به ایران در سال 1395، بهطور بسیار تهاجمی و مخرب بر روی شمشادهای جنگلهای هیرکانی فعالیت میکند. هدف از پژوهش پیشرو، ارزیابی اثر آفتکش گیاهی آزادیراختین (نیمآزال<sup>®</sup>) بهتنهایی و در اختلاط با پودر حنا (بهعنوان سینرژیست) برای کنترل شبپره شمشاد بود. آزمایشها در قالب طرح کامل تصادفی بر روی لاروهای سن دوم <em>C. perspectalis</em> در شرایط آزمایشگاهی (°C1±27، 10±60 درصد رطوبت نسبی، 16 ساعت روشنایی و هشت ساعت تاریکی) انجام شد. در ابتدا میزان مرگومیر در سه غلظت از ترکیب گیاهی نیمآزال (1500، 1000 و 250 پیپیام) بههمراه تیمار شاهد (آب) در شش تکرار ارزیابی شد. سپس میزان مرگومیر لارو سن دوم این آفت با سه غلظت از نیمآزالدر ترکیب با پودر حنا در سه تکرار بررسی شد. مرگومیر لاروها پس از 24، 48 و 72 ساعت ثبت شد. نتایج نشان داد که اگر پودر حنا که ماده گیاهی ارزانقیمت و در دسترس است، بهعنوان ماده همراه به سمپاش حاوی نیم اضافه شود، میتواند غلظت پیشنهادی نیمآزالرا تا 50 درصد کاهش دهد تا استفاده از این ترکیب برای کنترل شبپره شمشاد مقرونبهصرفه شود. این اثر سینرژیستی مشابه با زمانی بود که غلظت این آفتکش بهمیزان دو برابر استفاده شد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Providing a model for designing the criteria and markers for sustainable management of Zagros forest (Case study: Firouzabad forests of Kermanshah)ارائه مدلی برای طراحی نمایهها و نشانگرهای مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس (مطالعه موردی: جنگلهای بخش فیروزآباد استان کرمانشاه)55156411858510.22092/ijfpr.2018.118585FAمرتضی تشکری قوژدیعضو هیئت علمی، دانشگاه جامع علمی- کاربردی، واحد استانی خراسان رضوی، مشهد، ایرانمازیار حیدریاستادیار، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سنندج، ایران0000-0002-9248-2224علی معصومیان کلشتریعضو هیئت علمی، دانشگاه جامع علمی- کاربردی، تهران، ایرانJournal Article20180818 According to the importance of Zagros forests and their sustainability, it is necessary to introduce sustainability management indicators being appropriate to these forests. For this purpose, forests of Firoozabad district belonging to Kermanshah were selected. The study area was screened and analyzed by <em>DPSIR</em> method to obtain a complete understanding of the relationship between phenomena and subjects. Then, based on the TOP Down method, the series of criteria and markers in different regions of the world were investigated. Indicator Reporting on the Integration of Environmental Concerns into Agricultural Policy (IRENA) was used to design the criteria and markers for sustainable management of Zagros forests. The initial list of markers and criteria was prepared by local stakeholders (A total of 30 people) using Likert scale. After calculating the mean and relative weight of scores, the final list of criteria and markers was prepared. The results of <em>DPSIR</em> process showed that the most important driving forces in the studied area were: poverty, inadequate job opportunities and loss of access to new knowledge and technologies. In our study, 5 criteria and 30 markers were introduced. Results showed the most important and the least important criteria in study area were legal and customary frameworks for forest management (with relative weight of 0.819) and extent and area percent of regional ecosystems (with relative weight of 0.65). The most important markers of the 5th criteria (the most important criteria) were the existence of solutions for eliminating disparities between farmers regarding grazing livestock, harvesting non-wood products and the rate of compliance with local customs in the exploitation of land and natural resources in the area.با توجه به اهمیت جنگلهای زاگرس و لزوم پایداری آنها، ضرورت دارد تا نمایهها و نشانگرهای مدیریت پایدار متناسب با این جنگلها معرفی شوند. برای اجرای این پژوهش، جنگلهای بخش فیروزآباد در محدوده شهرستان کرمانشاه انتخاب شد. منطقه مورد مطالعه بهروش علت- معلولی دیپیسیر (<em>DPSIR</em>) پیمایش و تحلیل شد تا شناخت کاملتری از روابط پدیدهها و موضوعات بهدست آید. سپس، بر اساس روش بالا به پایین، سریهای نمایهها و نشانگرهای موجود در مناطق مختلف جهان بررسی شد و از فرآیند <em>IRENA</em> در طراحی نمایهها و نشانگرهای مدیریت پایدار استفاده شد. لیست اولیه نمایهها و نشانگرها در اختیار 30 نفر از دستاندرکاران حوزه منابع طبیعی و محیط زیست قرار گرفت و نشانگرها بر اساس مقیاس لیکرت امتیازدهی شدند. پس از محاسبه میانگین و وزن نسبی امتیازات، لیست نهایی نمایهها و نشانگرها تهیه شد. نتایج فرآیند دیپیسیر نشان داد که مهمترین نیروهای پیشران در جنگلهای مورد مطالعه بهترتیب عبارت بودند از فقر، ناکافی بودن فرصتهای شغلی و عدم دسترسی به دانش و فناوریهای جدید. در این پژوهش، پنج نمایه و 30 نشانگر معرفی شدند. نتایج امتیازدهی دستاندرکاران نشان داد که مهمترین و کماهمیتترین نمایهها بهترتیب چهارچوبهای قانونی، تشکیلاتی و عرفی برای مدیریت جنگلها (با وزن نسبی 0/819) و وسعت و درصد سطح بومسازگانهای منطقه (با وزن نسبی 0/65) بودند. مهمترین نشانگرهای منطقه در نمایه پنج (مهمترین نمایه)، وجود راهکارهایی برای رفع اختلافات بین بهرهبرداران در مورد چرای دام، برداشت محصولات غیرچوبی و غیره، میزان پیروی از عرف و رسوم محلی در بهرهبرداری از زمینها و منابع طبیعی منطقه بودند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222The effect of fertilizer on vegetative traits of Populus deltoides Marsh. saplings and the rate of their resistance to pests and diseases in Kiashshahr nurseryتأثیر کود بر صفات رویشی نهالهای صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides Marsh) و میزان ابتلا به آفات و بیماریهای آنها در نهالستان کیاشهر56557611858610.22092/ijfpr.2018.118586FAمسعود امیناملشیاستادیار، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایرانJournal Article20181208In addition to industrially-compatible wood characteristics and resistance to pests and other threatening factors, plantation and development of the poplar saplings is important for production of wood products. Providing a suitable bed for feeding saplings is the next step that will be commonly achieved by fertilization in the nurseries. The purpose of this study was to determine the amount of chemical fertilizer needed for poplar nurseries, which was evaluated in complete (NPK) and incomplete (N) forms and by examining vegetative traits, as well as their resistance and sensitivity to biological disturbance agents at the end of the growth season. For this purpose, the study investigated 663 individuals of <em>Populus</em> <em>deltoides</em> 69/55 clone in randomized complete block design by five treatments in a nursery in Kiashahr, Guilan province. Statistical analysis showed that despite increasing sapling growth, fertilizer also increased the incidence of leaf spot disease. There was no disagreement on the prevalence of pests as a result of the use of fertilizers. Therefore, given the adverse consequences of the use of fertilizer, fertilizer in those nurseries is not recommended.کاشت و توسعه نهالهای تندرشد صنوبر که علاوهبر ویژگیهای مناسب چوبی در برابر عوامل خسارتزای زنده نیز مقاومت نشان دهند، گامی مهم در تولید چوب و فراوردههای چوبی است. فراهم کردن بستر مناسب برای تغذیه نهالها در خزانه، گام بعدی است که با حاصلخیز کردن خاک تحقق مییابد. هدف از پژوهش پیشرو، مشخص کردن مقدار مناسب کود شیمیایی موردنیاز خزانههای صنوبر بود که به دو صورت کامل (NPK) و ناقص (N) و با بررسی صفات رویشی و نیز مقاومت نهالها در برابر عوامل خسارتزای زنده در پایان فصل رویش ارزیابی شد. این پژوهش در یکی از نهالستانهای شهرستان کیاشهر در مورد 663 نهال از کلن <em>Populus deltoides </em>69/55 در قالب بلوکهای کامل تصادفی در پنج تیمار انجام شد. براساس نتایج، کوددهی بهرغم افزایش رشد ارتفاعی نهالها، سبب افزایش شیوع بیماری لکهبرگی نیز شده بود. در مورد شیوع آفات نیز هیچگونه اختلافی بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد، بنابراین با توجه به عواقب نامناسب مصرف بیرویه کود شیمیایی، کودپاشی در چنین نهالستانهایی توصیه نمیشود.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-088326420181222Effect of elevation gradient on morphological and physiological responses of Fagus orientalis Lipsky leaves in Guilan forestsتأثیر ارتفاع از سطح دریا بر پاسخهای ریختشناسی و فیزیولوژیکی برگ راش (Fagus orientalis Lipsky) در جنگلهای گیلان57759011858710.22092/ijfpr.2018.118587FAمحبوبه محبی بیجارپسیدانشجوی دکترای جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایرانتیمور رستمی شاهراجیاستاد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایرانحبیبالله سمیعزاده لاهیجیاستاد، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20181114Assessing the changes in plant functional traits along the gradients is useful to understand their adaptation and response to the global and local environmental drivers. In order to determine the effect of elevation on morphological and physiological responses of oriental beech (<em>Fagus orientalis</em> Lipsky), samples of leaves were collected from southern and northern parts of trees crown at 700 m, 1200 m and 1700 m a.s.l in Masal forests of Guilan province. Analysis of variance showed a significant difference among the morphological and physiological characteristics between the populations (<em>p</em> < 0.05). The results also showed that the leaf area, specific leaf area and relative water content of the samples collected from the two parts of crowns increased with the increasing elevation and decreased from 1200m to 1700m. Furthermore, Chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll and carotenoid content in three different altitudes were higher in northern part of the crown of the trees. The results of the mean comparison of carotenoid contents showed that with increasing altitude (from low to high altitude), the amount of carotenoid in both parts of the crown increased. Moreover, the plasticity in northern and southern directions of the crowns suggested that highest plasticity on the northern direction was observed for carotenoids (0.6), whereas it was 0.84 in the southern half for the ratio of Chl a/Chl b. In terms of morphological properties, the highest average impact of the plasticity in the northern and southern parts of the crown were observed in the relative water content (respectively, 0.81 and 0.9). The average physiological plasticity increased among elevation gradients and showed higher values than morphological traits. Conclusively, the results of this study showed that beach populations respond to environmental changes by changing in leaf traits at different altitudes.ارزیابی تغییرات صفات کاربردی گیاه در طول گرادیان ارتفاعی برای درک سازگاری جوامع و پاسخ آنها به تغییرات اقلیمی بسیار مفید است. بهمنظور بررسی تأثیر این تغییرات بر پاسخهای ریختشناسی و فیزیولوژیکی راش (<em>Fagus orientalis</em>Lipsky)، نمونهبرداری برگ در نیمی از جهتهای شمالی و جنوبی تاج درختان این گونه در سه ارتفاع 700، 1200 و 1700 متری از سطح دریا در جنگلهای ماسال استان گیلان انجام شد. نتایج نشان داد که ویژگیهای ریختشناسی برگ در بین جمعیتها و ویژگیهای فیزیولوژیکی برگ در بین و درون جمعیتها، اختلاف معنیداری داشتند. با افزایش ارتفاع از سطح دریا، مقدار سطح برگ، سطح ویژه برگ و محتوای آب نسبی نمونههای جمعآوریشده از دو نیمه تاج درختان افزایش یافت، اما از ارتفاع دوم به بعد، از مقدار این ویژگیها کاسته شد. مقدار کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در سه ارتفاع مختلف در نیمه شمالی تاج درختان از نیمه جنوبی بیشتر بود. مقدار کاروتنوئید نیز با افزایش ارتفاع (از ارتفاع پایین تا ارتفاع بالا) در هر دو نیمه تاج درختان افزایش یافت. میانگین بیشترین تأثیرپذیری از محیط برای ویژگیهای فیزیولوژیکی در نیمه شمالی به کاروتنوئید (0/6) و در نیمه جنوبی به نسبت کلروفیل a/b (0/84) اختصاص یافت. در بین ویژگیهای ریختشناسی، بیشترین میانگین تأثیرپذیری از محیط در نیمههای شمالی و جنوبی تاج درختان در محتوای آب نسبی مشاهده شد (بهترتیب 0/81 و 0/9). میانگین تأثیرپذیری ویژگیهای فیزیولوژیکی در طول گرادیان ارتفاعی، روند افزایشی داشت و نیز مقدار بیشتری نسبت به ویژگیهای ریختشناسی نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که جمعیتهای راش با تغییر در ویژگیهای برگ در ارتفاعات مختلف به تغییرات محیطی پاسخ میدهند.