مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622Contentsشناسنامه1311946110.22092/ijfpr.2001.119461FAJournal Article20190723مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622THE STUDY OF NATURAL REGENERATION STRUCTURE IN ARASBARAN FOREST (SOTANCHI REGTON)بررسی ساختار تجدید حیات طبیعی جنگلهای ارسباران در حوضه مطالعاتی ستنچای16210970610.22092/ijfpr.2001.109706FAفرهاد امیرقاسمیمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی، تبریز، ایرانخسرو ثاقبطالبیعضو هیئت علمی، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانداوود درگاهیعضو هیئت علمی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20170503Arasbaran forest (Gharadagh) that located in the north of Ahar City (eastern Azarbaijan province) are very important beacause of ecological condition and specific fauna and flora. These non commercial forests including species such as Oak, Hornbeam, Walnut, cherry, elm and maple trees. The understory species are: Cornus mas, Viburnum lantana, V. oppulus, Prunus. sp and in destructive area Paliurus spina-christi, Rosa. sp, crataegus. sp and Rubus. sp replace by main species. <br />This study was achieved in order to finding natural regeneration structure in Sotanchi experimental forest (that is one subregion of Kalibarchi watershed). In order to fulfill this research, 36 primarily circle plots (0.1 ha) was measured. After calculation of standard deviation, 139 main plots were indicated in a systematic random method. Also inside of every main plot, a qubic microplot (0.0004 ha) was measured (nested plot). All species with diameter at breast height (d.b.h) from zero to 7.5 cm was measured in the main plots and also site factors, landscape and deforestation effects recorded. <br />In every microplot, trees origin (high or coppice system) with d.b.h under 7.5 cm. Were indicated. Also the number of sprouts was counting and their average height calculated. This study indicated that regeneration structure in Arasbaran forest is in high and coppice system but coppice system is further. The main forest types that detected in this region are: Quercu-carpinetum and carpinetum. The most regeneration was occurred in north and north-west slopes under closed and semi-closed canopy because of appropriate humidity, temperature and light condition. Among all regeneration, the rate of Horn beam was 31.7%, Oak 29.3%, maple 8.2%. Cherry 1.4% and other species (Cornus mas, viburnum lantana, juniperus. spp) were 29.4%. The rate of seed regeneration was 28.7%. The average number of sprout on every stump was six their average height was 3.7 m. Oak and Hornbeam had the most regeneration power among existing species. The average height of sprouts in Maple, Hornbeam, Oak and Ash trees was very much but in Cherry trees was under 1 m.جنگلهای ارسباران یا قرهداغ که دراستان آذربایجان شرقی و در شمال اهر قرار گرفتهاند، بهدلیل شرایط اکولوژیک، فون و فلور خاص خود از اهمیت ویژهای برخودار هستند. این جنگلها جزو جنگلهای تجاری نیستند و از جوامع مختلف بلوط- ممرز با درختان غالب اوری و ممرز تشکیل شدهاند که گونههای همران آن گردو، گیلاس، ملج و افرا میباشند. زیرآشکوب تودههای جنگلی بیشتر از زغالاخته، بداغ، گوجه وحشی و هفتکول بوده و در مناطقیکه تعرضات انسان و دام باعث دگرگونی سیمای این جنگلها شده، گونههای سیاهتلو، نسترن، ولیک و تمشک جای سایر گونهها را گرفتهاند. مطالعات انجام شده در جهت بررسی تجدید حیات طبیعی این جنگلها و شناخت ساختار آن بوده که در جنگل تحقیقاتی ستنچای یکی از زیرحوضههای واحد آبخیز کلیبرچای انجام گرفته است. بدین منظور، با انجام آماربرداری مقدماتی و برداشت 36 قطعهنمونه دایرهای یک آری مقدماتی و محاسبه انحراف از معیار، تعداد 139 قطعهنمونه اصلی مشخص شد. آماربرداری به روش تصادفی سیستماتیک با نقطه شروع تصادفی بود. در آماربرداری اصلی در مرکز هر قطعهنمونه، دو قطعهنمونه یکی اصلی به شکل دایره به مساحت یک آر و دیگری فرعی به شکل مربع به مساحت 4 متر مربع بهصورت Nested برداشت شدند. در قطعات نمونه اصلی، کلیه گونهها با قطر برابر سینه صفر تا 7.5 سانتیمتر همراه عوامل رویشگاهی و نیز نمای عمومی منطقه بهصورت شماتیک و اثرات تخریبی برداشت گردیدند. در ریزقطعهنمونهها منشأ درختان (دانهزاد و شاخهزاد) با قطر کمتر از 7.5 سانتیمتر مشخص شدند که در صورت شاخهزاد بودن تعداد جستها شمارش شده و ارتفاع متوسط جستگروهها مشخص شدند. بر اساس بررسی حاضر، ساختار غالب تودههای جوان (تجدید حیات) درجنگلهای ارسباران دانه وشاخهزاد با فراوانی شاخهزادها است. چندین تیپ عمده در منطقه تشخیص داده شدهاند که از مهمترین آنها میتوان تیپ های بلوط، ممرز و بلوط- ممرز را برشمرد. بیشترین تجدید حیات درمنطقه در دامنههای شمال غربی و شمالی در شرایط برخوردار از تاجپوششهای بسته و نیمهبسته بهدلیل شرایط مناسب رطوبتی، حرارتی و نوری انجام گرفتهاند. از تعداد کل تجدید حیات، ممرز 31/7%، بلوط 29/3%، افرا 8/2%، گیلاس 1/4% و سایر گونهها مانند زغالاخته، بداغ، اردوج، چتنه و غیره 29/40% را بهخود اختصاص دادهاند. 28/7% زادآوری انجام شده در منطقه دارای منشأ بذری است. بهطور متوسط از هر کنده 6 جست تولید میشود که ارتفاع متوسط آنها به 3/7 متر میرسد. ممرز و بلوط بیشترین قدرت جستدهی را در میان گونههای موجود دارند. ارتفاع متوسط جستگروهها در افرا، ممرز، ون و بلوط زیاد است، در حالیکه ارتفاع متوسط آنها درگیلاس به یک متر هم نمیرسد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622Investigation on phenolory of different poplar clones in collection at Karaj research station during 1997 & 1998 periodبررسی فنولوژی ارقام مختلف صنوبر در کلکسیون پایه مادری ایستگاه تحقیقاتی کرج مرکز تحقیقات البرز در سالهای 1376 و 1377639410970910.22092/ijfpr.2001.109709FAرفعتاله قاسمیگروه تحقیقات صنوبر و درختان سریعالرشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور،تهران، ایرانعادل جلیلیعضو هیئت علمی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانمسلم اکبرینیاعضو هیئت علمی، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیتمدرس، نور، ایرانعلیرضا مدیر رحمتیعضو هیئت علمی، گروه تحقیقات صنوبر و درختان سریعالرشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور،تهران، ایرانJournal Article20170503The prerequist in planning and implementing any research project is possession of preliminary and basic data and information. Phenological information are required by researchers of various poplar trees research projects. The purpose of this study was to obtain and collect such essential information. In this study the phenology of 30 Poplar clones at Karaj collection during 1997 and 1998 were studied. Factors such as anthesis, foliation, seed ripeness, defoliation, daily minimum and maximum temperature at the site were considered. The results of this study may be summarized as follows: <br />Living activity of various poplar clones starts in the period between early Mars until late April and ends up between middle of November until late December. The time difference of few days up to few weeks exist in the appearance of various life phenomenas. Initiation data for poplar living activities at the start of growth season depends on the daily temperature. Therefore due to the fact that mean, minimum and maximum temperature of early period of growth season in 1998 was higher than relevant temperature for 1997, life phenomenas of this year appeared one week earlier than 1997. However defoliation is mostly influeneced by photoperiod and minimum temperature and as a result of shortening the daylight time and dropping the temperature from middle of September up to middle of October, leaf color changes and sheding of different poplar clones starts. Furtheremore time difference of the appearance of living phenomenas and period of any phenomenas in different poplar clones was shorter in 1998 compared to 1997. Investigated poplar clones were groupped based on living activities periods. These clones such as P. e. arges grandis and P. e. marilandica with short growth periods are suitable for cold regions and clones such as P. d. 69/55 and P. e. triplo with longer growth periods are suitable for planting in the warmer regions of our country.اولین گام در طراحی و اجرای طرحهای تحقیقاتی، کسب اطلاعات اولیه و زیربنایی است. انجام مطالعات فنولوژیکی ارقام مختلف صنوبر اطلاعات لازم جهت اجرای بسیاری از طرحهای تحقیقاتی صنوبر را در اختیار محققان ذیربط قرار میدهد. در این بررسی نسبت به مشاهده و ثبت زمان ظهور پدیدههای حیاتی گل، برگ، رسیدن بذر و پراکنش آن و خزان برگها در تعداد 30 رقم از صنوبرهای کلکسیون پایه مادری کرج و نیز حداکثر و حداقل دمای روزانه در طول فصل رویش سالهای 1376 و 1377 اقدام گردید. نتایج بهدست آمده ازانجام این مطالعات و بررسیها نشان میدهند که فعالیت حیاتی در انواع صنوبرها در محدوده زمانی اوایل اسفندماه یا پایان فروردینماه شروع شده و در اواسط آبانماه یا پایان آذرماه خاتمه مییابد. ظهور پدیدههای حیاتی در کلنهای مختلف صنوبر در زمانهای متفاوتی انجام میشود و اختلاف زمانی در مورد ظهور هر یک از پدیدهها از چند روز تا چند هفته متغیر میباشد. این اختلاف زمانی در ظهور پدیدهها، بین گونههای مختلف و نیز بین کلنهای یک گونه وجود داشته است. آغاز فعالیت حیاتی در ابتدای فصل رویش تابع درجه حرارت هوا میباشد و چون دمای هوا (حداکثر، متوسط و حداقل) در ماههای اولیه رویش سال 1377 نسبت به زمان مشابه در سال پیش بیشتر بوده است، بنابراین ظهور پدیدههای حیاتی در صنوبرهای مختلف در این سال یک هفته زودتر ازسال 1376 آغاز گردیده است و این در حالی است که پدیده خزان بیشتر تحت تأثیر فتوپریود و دماهای حداقل بوده و با کوتاه شدن طول روز و کاهش دما از اواسط شهریور تا اواسط مهرماه، تغییر رنگ و ریزش برگها در ارقام مختلف صنوبر آغاز شده است. بهطور کلی، اختلاف زمانی در ظهور پدیدههای حیاتی و نیز طول دوره هر پدیده در کلنهای مورد مطالعه در سال 1377 کوتاهتر از سال 1376 بوده است. ارقام مورد بررسی براساس طول دوره فعالیت حیاتی گروهبندی گردیدهاند. کلنهایی همچون <em>P.e.arges grandis</em> و <em>P.e.gelrica </em>از دوره فعالیت حیاتی کوتاهی برخوردار بودهاند و کلنهایی مانند <em>P.caspicap ،P.d69/55</em> و <em>P.n.betulifolia </em>دوره فعالیت طولانیتری داشتهاند که این مورد یکی از متغیرهای مهم جهت انتخاب کلن برای مناطق مختلف آب وهوایی کشورمان میباشد. مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622Effect of lime and chemical fertilizer application on growth and mineral uptake in Pinus sylvestris seedlingsواکنش نهالهای کاج سیلوستر به کود و مواد اصلاحکننده خاک9512410971010.22092/ijfpr.2001.109710FAاحمد رحمانیبخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانJournal Article20170503This study was conducted to determine the effects of liming and fertilizing on growth and mineral uptake of different organs of young Scote pine (Pinus sylvestris L), uder field condition. Treatments consisted of quicklime, Ca+ Mg, Ca+ Mg+ NPK and Ca+ Mg+ NPK+ microelements. After three years, the growth rate was affected by fertilization in all treatments, although liming alone did not modify significantly the height growth compared with the control. Fertilization increased the concentrations of Ca, Mg and K and decreased Mn in organs. The accumulation of macroelements was greater in all organs when they were treated with microelements, compare with other treatments. Concentration of Fe, Na and n were not affected by fertilization. There was a greater accumulation of the less mobile elements; Ca, Mn, Fe and Na, in old needles. Where as the concentration of mobile nutrients, K and mg were greater in current growing needles.موضوع این تحقیق بررسی تأثیر افزایش آهک و کودهای مختلف بر رشد و تغذیه نهالهای کاج سیلوستر در طول 3 سال آزمایش در منطقه لیموزن فرانسه می باشد. تیمارهای مورد استفاده عبارتند از: 1) آهک ( CaO%94 به میزان یک تن درهکتار)، 2) آهک منیزیمدار (10%Mgo+42%CaO به میزان یک تن درهکتار)، 3) CaMgNPK (تیمار 2 به اضافه 500 کیلوگرم در هکتار N، P، K) و 4) میکروالمنتها +<span>CaMgNPK <span>(تیمار 3+50 کیلوگرم پودر آلگ شامل ...Cu, Mn, Fe). </span></span>برای بررسی میزان رشد، ارتفاع و قطر یقه نهالها در پایان فصل رویشی هر سال اندازهگیری و تجزیه و تحلیل آماری شدند. 3 سال پس ازکاشت، تعداد 5 درخت ازهر تیمار برداشت شد و هر درخت به 11 قسمت تقسیم گردید و پس از توزین و آمادهسازی مورد تجزیه قرار گرفت و توزیع عناصر در اندامهای مختلف بررسی شد. در پایان هر سال نمونههایی از گیاهان زیراشکوب برداشت شد و تغییرات آنها در تیمارهای مختلف بررسی شد. برگها حساسترین اندام درگیاه بودند که تحت تأثیر قرار گرفتند. میزان Ca,mg,k در تمام اندامها بهخصوص برگها افزایش داشت. میزان مقدار جذب ماکروالمنتها توسط نهالها در تیمار 4 که حاوی میکروالمنتها بود، نسبت به سایر تیمارها افزایش بیشتری داشت. میزان Mn در تمام اندامها بهخصوص در برگها کاهش معنیداری داشت که میتوان بهعنوان شاخص تأثیر تیمارهای مختلف مد نظر قرار گیرد. عناصری که در گیاه تحرک کمتری دارند مانند Ca,mn,fe.k در برگهای مسنتر و عناصری که تحرک بیشتری دارند مانند Mg,k در برگهای سال جاری غلظت بیشتری دارند. رشد طولی و قطری درختان تیمارهای مختلف تشدید گردید. افزایش رشد در تیمار آهک (تیمار 1) معنیدار نبود، ولی در سایر تیمارها نسبت به شاهد معنیدار بود. بیشترین رشد در تیمار 4 مشاهده شد. گیاهان زیراشکوب بهصورت بسیار زیاد با درختان جوان رقابت داشتند، بهطوریکه عناصر موجود در واحد سطح در گیاهان زیراشکوب 20 برابر درختان بود. این عامل در کمیت مواد اصلاحکننده و کودها باید مورد توجه قرار گیرد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622Elimination trial of broad leaved and needle leaved speciesنتایج آزمایش سازگاری گونههای سوزنیبرگ و پهنبرگ در استان فارس (کامفیروز)12515610971110.22092/ijfpr.2001.109711FAمجتبی حمزهپورمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، شیراز، ایرانمحمدرضا نگهدارصابرمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، شیراز، ایرانJournal Article20170503This experiment was carried out in Fars province, in order to identify the adaptability of different needleleaved and broadleaved species in Doorodzan area of the Fars proviens of Iran. The experiment was laid out as a randomized complete block design with 10 treatments (10 tree species), each containing 49 seedlings in 4 replication. The trees were planted in the plots and trained for 6 years. The survival percentage of the tree species was the basis of the evaluation of treatments. Pinus brutia, Cupressus. S. var. horizontalis, Cupressus arizonica, and Pinus eldarica were the most promising trees. <br />The broadleaved species, namley <em>Eleagnus angustifolia</em>, <em>Robinia pseudoacacia</em>, <em>Quercus brantii</em>, <em>Ailanthus glandulosa</em> and <em>Fraxinus rotundifolia</em> showed more than 50% survival.بهمنظور بررسی امکان سازگاری و استقرار گونههای مختلف پهنبرگ و سوزنیبرگ و شناسایی و معرفی آنها، طرح سازگاری گونههای مختلف پهنبرگ و سوزنیبرگ با تعداد 10 گونه درختی شامل زربین ,Cupressus sempervirens var . horizontalis Mill، سرو نقرهای Cupressus sempervirens var.arizonica Greene، کاج سیاه Pinus nigra Arnold، کاج بروسیا Pinus btutia Elwes Henry، کاج تهران pinus eldarica Medw، آیلان Ailanthus glandulosa Desff، اقاقیا Robinia pseudacacia، بلوط Quercus brantii var.persica.Zohary، زبانگنجشک Fraxinus rotundifolia Mill و سنجد Elaeagnus angustifolia در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط دیم بهمورد اجرا گذاشته شد. در پایان اجرای طرح، متغیرهای مورد ارزیابی تجزیه و تحلیل شده و درنتیجه گونههای سازگار و موفق در این مرحله از اجرای طرح به شرح زیر معرفی می گردند:<br />1- کاج بروسیا Pinus brutia<br />2- زربین Cupressus sempervirense var horizontalis<br />3- سرو نقرهای Cupressus arizonica<br />4- کاج تهران Pinus eldarica<br /> <br /><br />مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات جنگل و صنوبر ایران1735-08836120010622Abstractsمجموعه چکیده انگلیسی مقالات162157109713FAJournal Article20170503