مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
شناسنامه
1
9
FA
10.22092/ijfpr.2009.119431
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_119431.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_119431_635c80c3048f271f6ae35ab3f5d1b658.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
آزمایش جنگلکاری دیم پنج ژنوتیپ بادام (Amygdalus communis L.) و یک ژنوتیپ بنه (Pistacia atlantica Desf.) در استان زنجان
166
161
FA
طه
مجیدی
، کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان
taha.madjidi@gmail.com
حسین
سردابی
استادیار پژوهشی، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
hosseinsardabi@gmail.com
فرهاد
آقاجانلو
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان
سیداحمد
موسوی
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان
جواد
تاراسی
کارشناس ارشد، سازمان حفاظت محیط زیست استان زنجان
غنیسازی پوشش گیاهی حوضههای آبخیز از اهداف مهم و بلندمدت سیاستهای کلان منابع طبیعی کشور است. کاشت گونههای چندمنظوره ضمن کمک به حفظ آب و خاک با تولید محصولات فرعی راهکار مناسبی برای جلب مشارکت مردم میباشد. بهمنظور یافتن مناسبترین ژنوتیپ بادام و بنه برای کاشت دیم، تعداد 5 ژنوتیپ بادام (<em>Amygdalus communis</em>) بههمراه یک ژنوتیپ بنه (<em>Pistacia atlantica</em>) برای جنگلکاری دیم روی سه دامنه شرقی، جنوبی و غربی در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی مورد آزمایش قرار گرفت. متغیرهای مورد مطالعه، شامل درصد زندهمانی، قطر یقه، ارتفاع و قطر تاج بود. نتایج نشان داد که برای کلیه صفات تفاوت بین میانگین بادامها با بنه معنیدار بود. از نظر درصد زندهمانی تفاوت بین دامنههای جغرافیایی معنیدار بود و بر روی دامنه غربی درصد زندهمانی بیشتر بود. کاشت گونههای بادام بر روی دامنههای غربی با دو ژنوتیپ بادام 3 و 6 بهدلیل برخورداری آنها از برتری صفات رویشی قابل توصیه است. درصورتیکه جبران کمبود رطوبت در فصل تابستان میسر باشد، کاشت این ژنوتیپها بر روی دامنههای جنوبی نیز توصیه میگردد
درختان چندمنظوره,جنگلکاری دیم,بادام,بنه,زنجان
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107838.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107838_c6967a6577f850619d45cc173d7b70cd.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
بررسی و مقایسه روشهای تجدیدحجم بکار رفته در سری یک شوراب، طرح جنگلداری گلبند
173
167
FA
محمدرضا
سلمانیان چافجیری
کارشناس ارشد، اداره کل منابع طبیعی نوشهر
mohammadreza_salmanian@yahoo.com
علیرضا
سلمانیان چافجیری
کارشناس ارشد، اداره کل منابع طبیعی استان گیلان
علی
شیخ الاسلامی
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس
slamiali@yahoo.com
بهمنظور شناخت بهتر و ارائه روشهای کارآمدتر تجدیدحجم معمولی و 3p، 122 اصله درخت در سری یک شوراب (طرح جنگلداری گلبند) به هر دو روش تجدیدحجم شدند. این درختان براساس دستورالعمل نمونهبرداری روش 3p از 800 درخت نشانهگذاری شده، انتخاب شدند. نتایج آزمون برابری میانگین حجمهای صنعتی، هیزمی و کل بدست آمده از دو روش نشان داد که حجم صنعتی در روش 3p، 12 درصد بیشتر از روش معمولی و حجم هیزمی آن 15 درصد کمتر از روش معمولی است. دلایل این اختلاف معنیدار را میتوان به دو عامل نسبت داد. اول این که در روش 3p برخلاف روش معمولی، حجم قسمتهایی از تنه سالم و قطورتر از 20 سانتیمتر درخت که در اثر بهرهبرداری غیر اصولی خسارت دیدهاند، جزء حجم صنعتی محسوب میگردد و دوم آن که مجاز بودن اندازهگیری طول تنههای تا 6 متر در تجدیدحجم معمولی، در کاهش اندازهگیری حجم صنعتی در این روش تأثیرگذار است. برای بهبود بخش بهرهبرداری با تغییراتی در دستورالعمل اجرایی روش تجدیدحجم معمولی میتوان علاوه بر ارج نهادن بر اجرای علمی و اصولی امور، نسبت به بهبود روزافزون مهارتهای فردی کارکنان و وضعیت کیفی جنگل و فرآوردههای آن امیدوار بود<br />
اندازهگیری جنگل,روش تجدیدحجم معمولی,روش 3p,جنگلهای گلبند
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107839.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107839_2bbb17154a61863466e3d3d28ba9ba35.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
ارتباط بین پوششهای رستنی با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در جوامع راش (مطالعه موردی: جنگل آموزشی- پژوهشی خیرودکنار نوشهر
187
174
FA
جواد
اسحاقیراد
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه
j.eshagh@urmia.ac.ir
قوامالدین
زاهدی امیری
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
محمدرضا
مروی مهاجر
null
استاد، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
mohadjer@ut.ac.ir
اسداله
متاجی
استادیار، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
a_mataji@yahoo.com
<span>این تحقیق در جوامع </span><em>Alno-Fagetum orientalis</em><span>، </span><em>Carpino-Fagetum orientalis</em><span>، </span><em>Rusco-Fagetum orientalis</em><span> و </span><em>Fagetum oriental</em><span> بخشهای نمخانه، گرازبن و چلیر (جنگل آموزشی- پژوهشی خیرودکنار نوشهر) انجام شده است.هدف از این تحقیق</span><strong>، </strong><span>بررسی ارتباط بین پوشش کف جنگل و شرایط ادافیکی و تعیین گونه یا گروهی از گونههای معرف است که شاخصی مناسب برای پیشبینی شرایط ویژه محیطی در جوامع راش منطقه مورد مطالعه باشند. از روش نمونهبرداری طبقهبندی شده برای انتخاب محل قطعات نمونه استفاده شد و در هر جامعه گیاهی در جهتهای جغرافیایی مختلف اقدام به انتخاب قطعات نمونه گردید و در مجموع 120 قطعه نمونه از جوامع راش منطقه مورد بررسی برداشت شد. برای برداشت فلورستیک در قطعات نمونه مربعیشکل به مساحت400 متر مربع، پوشش گیاهی در آشکوبهای مختلف (درختی، درختچهای و علفی) با استفاده از جدول براون- بلانکه ثبت گردید. در مرکز قطعات نمونه، از دو عمق 0-10 و 10-30 سانتیمتر افق معدنی خاک، نمونههای خاک برداشته شد. مجموعهای از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در محل استقرار قطعات نمونه مورد اندازهگیری قرار گرفت. دو روش رستهبندی، روش آنالیز تطبیقی قوسگیری شده (Detrended Correspondence Analysis = DCA) و روش آنالیز تطبیقی متعارفی (Canonical Correspondence Analysis = CCA)برای تجزیه و تحلیل ارتباط بین پوشش گیاهی و متغیرهای محیطی بکار گرفته شد. نتایج بررسی نشان داد که پراکنش گونهها در جوامع راش منطقه مورد مطالعه عمدتاً به عوامل جهت، درصد رس، ازت کل، فسفر، درصد مواد آلی و کاتیونهای تبادلی مرتبط میباشد. گونههای</span><em>Geranium robertianum </em><span>، </span><em>Mercurialis perennis</em><span> و</span><em> Ruscus hyrcanus </em><span>معرف حاصلخیزی زیاد خاک وگونههای </span><em>Blechnum spicant</em><span>،</span><em>Festuca drymeia </em><span> و </span><em>Epimedium pinnatum</em><span> بیانگر شرایط حاصلخیزی کم (نسبت به گونههای فوق) و گونههای </span><em>Carex divulsa</em><span>، </span><em>Carex remota</em><span> و </span><em>Sanicula europaea</em><span> مبین شرایط حاصلخیزی حد وسط میباشند.</span>
راش,گونههای علفی,حاصلخیزی خاک,آنالیزهای چندمتغیره
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107841.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107841_06ae1f8b8595e7d2ca5118533db57aa6.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
تغییرات ترکیب گونهای پوشش علفی در جنگلهای دست کاشت کاج تهران (Pinus eldarica Medw.) با سنین متفاوت در کرمانشاه
199
188
FA
معصومه
خان حسنی
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
mkhanhasani@gmail.com
مظفر
شریفی
دانشیار، دانشگاه رازی کرمانشاه
احمد
توکلی
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
tavakoli.32@gmail.com
در این مطالعه تغییرات ترکیب گونهای پوشش علفی جنگلهای دستکاشت سوزنیبرگ کاج تهران (<em>Pinus eldarica</em>) با سنین متفاوت، بهروش نمونهبرداری منظم- تصادفی (سیستماتیک) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این راستا سه جنگلکاری کاج در سه طبقه سنی 8، 21 و 40 سال انتخاب شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که در جنگل کاج 40 ساله، 26 گونه گیاهی حضور دارد که با محاسبه مشخصههایی نظیر پوشش، تراکم و فراوانی برای تک تک آنها، گونه <em>Trifolium stellatum</em>با ارزش 87/61 در ردیف اول جدول ارزش اکولوژیک این منطقه قرار گرفت. جنگل کاج 21 ساله، با 61 گونه گیاهی دارای بیشترین میزان تنوع گیاهی بود و از آن میان گونه <em>Aegilops umbellulata</em> با ارزش اکولوژیک 31/29 مهمترین گونه گیاهی منطقه شناخته شد و در جنگل کاج 8 ساله از 47 گونه گیاهی موجود، <em> Astragalus verus</em>با 36/33 بیشترین ارزش اکولوژیک گونههای گیاهی منطقه را دارا بود. همچنین مقایسه سه منطقه موردنظر از لحاظ تعداد گونه، بیوماس، تراکم و پوشش نشان داد که جنگل کاج 21 ساله که سنی حد واسط دو منطقه دیگر را دارد، بیشترین تعداد گونه گیاهی، بیشترین میزان بیوماس و بیشترین میزان تراکم و پوشش گیاهی را دارا میباشد. نتیجه اندازهگیری شاخص تشابه برای جنگلهای دستکاشت مناطق مورد اشاره نشان داد که بیشترین میزان تشابه میان دو جنگل سوزنیبرگ 21 و 8 ساله وجود دارد. همچنین جنگل سوزنیبرگ 21 ساله نسبت به دو جنگل دیگر از نظر شاخصهای شانون و چیرگی در سطح بالاتری قرار داشت.<br />
: ارزش اکولوژیک,شاخص شانون,شاخص چیرگی,شاخص تشابه,کاج تهران,کرمانشاه
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107843.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107843_e10d8366a8faf757510296990dd4b954.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
اثر نمکهای کلرور سدیم و کلرور کلسیم بر صفات رویشی و تجمع عناصر در برگ چهار ژنوتیپ صنوبر
209
200
FA
حیدرعلی
دانشور
مربی پژوهشی، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
daneshvar@rifr-ac.ir
علیرضا
مدیر رحمتی
دانشیار پژوهشی، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
شوری آب و خاک از مشکلات کشت و کار در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد که با تجمع املاح در خاک بهدلیل تبخیر زیاد اتفاق میافتد. شوری در گیاهان حساس منجر به کاهش رشد و تولید محصول گشته و در شرایط حاد منجر به از بین رفتن گیاهان میشود. از آن جایی که صنوبرها از درختان سریعالرشد بوده و چوب آنها به مصارف مختلف میرسد، تعیین حد تحمل به شوری برای تعیین محدوده کاشت آنها ضروری است. در این آزمایش مقاومت به شوری چهار کلن صنوبر در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. این طرح در قالب آزمایشهای فاکتوریل (دو فاکتوره) شامل5 سطح شوری 0، 32/0، 64/0، 96/0 و 28/1 درصد از نمکهای کلرور سدیم و کلرور کلسیم به نسبت مولکولی 1 به 2 برابر با 3/1، 8/4، 6/9، 4/14 و 2/19 دسیزیمنس بر متر و کلنهای <em> </em><em>P.alba 44/9 ,P.nigra 63/135 ,P.euramericana</em> var<em>. triplo ,P.deltoides 79/51</em> با سه تکرار با طرح پایه بلوکهای کامل اجرا گردید. در این آزمایش، ارتفاع، تعداد برگ، وزن خشک (برگ، ساقه و ریشه) و درصد عناصر برگ شامل کلر، سدیم، کلسیم، منیزیم و پتاسیم اندازهگیری شدند. درصد زندهمانی از صفات دیگر مورد بررسی این طرح بوده است. عوارض سوء شوری بر روی برگها شامل ایجاد لکههای زرد در حاشیه برگها و همچنین سوختگی نوک و حاشیه برگها و در نهایت ریختن برگها در هر چهار کلن بوده است. کاهش وزن خشک (برگ، ساقه و ریشه) و ارتفاع نهالها در هر چهار کلن صنوبر مشاهده گردید. همچنین افزایش درصد سدیم، کلسیم، پتاسیم و کلر در برگ هر چهار کلن صنوبر مشاهده شد. کمترین تجمع کلر و سدیم در برگهای <em>P.alba 44/9</em> (کبوده بومی) بوده است و تحمل شوری این کلن نسبت به سه کلن دیگر بیشتر بوده است.
شوری,صنوبر,کبوده بومی,P.e. triplo؛ P.n. 63/135؛ P.d. 79/51
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107844.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107844_46c4311f50dc2a2e5b755cb661818307.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
مقایسه ویژگیهای رویشی بلندمازو در جنگلکاری های خالص و آمیخته
224
210
FA
عیناله
روحی مقدم
استادیار، دانشگاه زابل
rouhimoghaddam@yahoo.com
عزتاله
ابراهیمی
کارشناس ارشد جنگل، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
سیدمحسن
حسینی
دانشیار، دانشگاه تربیت مدرس
hosseini@modares.ac.ir
احمد
رحمانی
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
arahmani@rifr-ac.ir
مسعود
طبری
دانشیار، دانشگاه تربیت مدرس
masoudtabari@modares.ac.ir
<span style="font-size: 10px;">هدف از این مطالعه، مقایسه جنگلکاریهای خالص و آمیخته بلندمازو با بعضی از گونههای همراه در جنگلهای شمال کشور (در ایستگاه تحقیقاتی چمستان) و معرفی بهترین ترکیب جنگلکاری برای توسعه و احیاء جنگلهای بلوط شمال بوده است. بههمین منظور طرح این پژوهش در سال 1373 با کشت آزمایشی بلندمازو بهصورت خالص و آمیخته به نسبت 50 درصد به 50 درصد با هر یک از گونههای آزاد، پلت، داغداغان و ممرز در ایستگاه تحقیقات جنگل و مرتع چمستان اجرا شد. ابعاد این کرتها 25×25 متر با فاصله کاشت 1×1 متر میباشد. برای آماربرداری، دو ردیف کاشت بیرونی بهعلت اثرهای حاشیهای حذف گردیده و درختان موجود در بقیه ردیفها برای ثبت ویژگیهای رویشی بهصورت صددرصد مورد اندازهگیری قرار گرفتند. از آزمونهای تجزیه واریانس یک طرفه و توکی برای مقایسه ترکیبهای مختلف آمیختگی استفاده گردید. نتایج این طرح تاکنون نشان داده که درختان بلندمازو وضعیت رویشی بهتری در جنگلکاریهای آمیخته با گونههای ممرز (از نظر مشخصههای زندهمانی، قطر برابر سینه و ضریب قدکشیدگی) و آزاد (از نظر مشخصههای ارتفاع کل و ارتفاع هرس) داشتهاند، درحالیکه در جنگلکاری آمیخته با گونه پلت وضعیت رویشی نامطلوبتری نسبت به جنگلکاری خالص نشان میدهند.</span>
جنگلکاری خالص و آمیخته,رویش,گونههای همراه,بلندمازو
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107845.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107845_9af44f8b39e4e156fe71f47e18eed9ca.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
نتایج اولیه جستدهی بلوط ایرانی (Lindl.Quercus brantii) بعد از آتشسوزی در جنگلهای زاگرس، استان کرمانشاه
236
225
FA
مرتضی
پوررضا
کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
p_morteza@yahoo.com
هوشمند
صفری
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
hooshmand.safari@gmail.com
یحیی
خداکرمی
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
ykhodakarami@gmail.com
شهرام
مشایخی
کارشناس ارشد هواشناسی کشاورزی
بهمنظور بررسی جستدهی گونه بلوط ایرانی (Lindl<em>.</em><em>Quercus brantii</em>)بلافاصله بعد از آتشسوزی، 133 جستگروه در منطقه تنگه بزازخانه در استان کرمانشاه که در آتش سوخته بودند، بهطور کاملاً تصادفی انتخاب گردیدند. متغیرهایی که در هر جستگروه اندازهگیری و طبقهبندی شدند عبارتند از: تعداد جستهای بعد از آتشسوزی، قطر قطورترین جست در هر جستگروه در 4 طبقه، تعداد جستهای قبل از آتشسوزی در 5 طبقه و درصد سوختگی در 5 طبقه. متغیرهای مورد بررسی در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که گونه بلوط ایرانی بعد از آتشسوزی سریعاً شروع به جستدهی میکند و با افزایش درصد سوختگی میزان جستدهی آن افزایش مییابد. همچنین جستدهی رابطه مثبتی با تعداد جستهای قبل از آتشسوزی و درصد سوختگی دارد. بهعبارت دیگر، با افزایش تعداد جستهای قبل از آتشسوزی، میزان جستدهی افزایش مییابد. درحالیکه بین قطر قطورترین جست و میزان جستدهی یک رابطه منفی وجود دارد. بیشترین جستدهی مربوط به جستگروههایی بود که دارای تعداد جستهای بیشتری قبل از آتشسوزی، درصد سوختگی متوسط تا نسبتاً شدید و قطر قطورترین جست کمتری بودند.
آتشسوزی,بلوط ایرانی,جستدهی,جنگلهای زاگرس,کرمانشاه
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107847.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107847_e3c829ff21dd1afea628d2448f967af3.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
کاربرد عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای در نماسازی تغییرات پوشش جنگل در زاگرس (مطالعه موردی: جنگلهای منطقه کاکارضای استان لرستان)
249
237
FA
جواد
سوسنی
دانشجوی دکترای جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
javad_soosani@yahoo.com
محمود
زبیری
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
zobeiri@ut.ac.ir
جهانگیر
فقهی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
jfeghhi@ut.ac.ir
نماسازی یکی از مناسبترین روشهای ارائه اطلاعات مربوط به محیطهای طبیعی بهشمار میرود. در این مطالعه با استفاده از عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای، تغییرات پوشش جنگلی در بخشی از جنگلهای زاگرس به مساحت 741 هکتار نماسازی گردیده است. بدین منظور در عکسهای هوایی مربوط به سال 1376 تصحیحات هندسی و تصحیح جابهجایی ناشی از پستی و بلندی انجام شد. عکسهای هوایی مربوط به سالهای 1334 و 1348 با استفاده از روش تصحیح تقریبی تصاویر با استفاده از تصاویر زمینمرجع شده، تصحیح گردیدند. محدوده جنگل با استفاده از روشهای تفسیر بصری در تمامی تصاویر مشخص گردید؛ ولی طبقهبندی عکسهای هوایی سال 1376 و تصویر ماهوارهای موجود با استفاده از طبقهبندی کننده حداکثر احتمال، بهصورت خودکار انجام شد. در عکسهای هوایی مربوط به سالهای 1334 و 1348 برای طبقهبندی از روش شبکه نقطهچین استفاده شد. برای تصحیح خطای سایه با برداشت 74 درخت نمونه، بهعنوان واقعیت زمینی، ضریب تصحیح تعیین شده و در محاسبات اعمال گردید. دادههای زمینی با برداشت 141 قطعه نمونه 12 آری بهصورت منظم و با شبکهای به ابعاد 300×100 متر برداشت گردید و نماسازیها در مقیاسهای متفاوت در محیط نرمافزار 3DNature انجام شد. نتایج کار نشاندهنده کاهش قابل ملاحظه سطح جنگلها (37%) در 50 سال گذشته میباشد؛ بیشترین میزان افت درصد تاجپوشش بهمیزان 45% بین سالهای 1334 تا 1348 اتفاق افتاده است. درصد تاجپوشش در مناطق جنگلی از سال 1348 تا 1376 افزایش یافته (15%+) و از سال 1376 تا 1384 کاهش ملایمی (2%-) را نشان میدهد.
نماسازی,تغییرات پوشش جنگل,عکسهای هوایی,تصاویر ماهوارهای,زاگرس
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107851.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107851_105ccd94e7d4ab1feb1b115ba12df6ec.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
بررسی اثر مقدار و زمان مصرف کود ازته بر رشد نهال نوئل (Picea abies L.)
262
250
FA
علیرضا
زارع
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
alireza1103@yahoo.com
ولادیمیر
آلبرتویچ برینتسِو
استاد، دانشکده جنگل دانشگاه دولتی مسکو
بهمنظور بهبود تأثیر استفاده بهینه از کود ازته و کاهش اثرهای مخرب بر محیط زیست، در یک نهالستان در نزدیکی شهر مسکو، آزمایش تأثیر زمان کاربرد و مقدار کود ازته محلول مصرفی در پرورش نهالهای یک و دوساله نوئل (<em>Picea</em> <em>abies)</em>اجرا گردید. تیمار زمان کوددهی براساس مراحل رشد در نظر گرفته شد. آزمایش همزمان تیمار مقدار کود شامل 0 (شاهد)، 40، 110 و 180 کیلوگرم در هکتار با تیمار زمان کوددهی نهالهای دوساله طی 3 و 6 مرحله رشد بهترتیب در سالهای 2005 و 2006 (1384 و 1385) و نهالهای یکساله طی 4 مرحله رشد در سال 2005 (1384) بهاجرا درآمد. آزمایش بهصورت اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در خزانه پرورش نهال اجرا گردید. نتایج نشان دادند که زمان بکارگیری کود ازته بهمراتب نسبت به مقدار آن در افزایش ارتفاع و قطر یقه نهال تأثیر بیشتری دارد. در اولین سال رویشی، تأثیر متقابل زمان و مقدار کوددهی بر ارتفاع در دو تیمار زمانی چهاردهم تیرماه (بین تمام سطوح کودی با شاهد) و اول شهریورماه (بین سطوح کودی 110 و 40 کیلوگرم در هکتار با شاهد و 180 کیلوگرم در هکتار) به احتمال 95% تفاوت معنیداری داشت. از نظر زمانی بیشترین نیاز غذایی نهالهای دوساله در مراحل رشد مشاهده شد که مصادف با تشدید رشد و نمو نوشاخه سالجاری و تشکیل جوانه (G1-B2) بود؛ از اینرو کمترین مقدار مصرف کود در این زمان توانست تأثیر برابر یا بیشتر از حداکثر مصرف را در دیگر مراحل رشد داشته باشد.
کود ازته,زمان مصرف,نهال,نوئل,مراحل رشد
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107852.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107852_882cffa50cf538e1fbcbefb883ffb3ee.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
بررسی علل مرگ نونهالهای سوزنیبرگ در نهالستان لاکان
271
263
FA
فیروزه
حرفهدوست
دانشجوی کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
تیمور
رستمی شاهراجی
دانشیار، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
tsharaji@yahoo.co.uk
مهرداد
قدسخواه
استادیار، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
سیداکبر
خداپرست
دانشیار، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
بوتهمیری یا Damping off از بیماریهای شایع نهالستانهای جنگلی میباشد که همه ساله خسارتهای زیادی را به نهالستانها وارد میکند. از آن جا که کاهش این خسارتها مبتنی بر شناخت عوامل بیماریزا و سپس کنترل آنها میباشد، بازدیدهایی طی سالهای 1384 و 1385 از نهالستان لاکان بهعمل آمد. نهالهای بیمار پس از جمعآوری و انتقال به آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند که عوامل بیماریزای بدست آمده بعد از انجام آزمایش بیماریزایی، قارچهای <em>Pythium</em> sp., <em>Rhizoctonia solani</em> Kuhn, <em>Fusarium solani</em> (Mart.) Sacc<em>., Fusarium semitectum</em> Berk. & Rav., <em>F. oxysporum</em> Schlecht, و<em>Fusarium</em> sp. تشخیص داده شدند که در این میان گونة<em>Fusarium semitectum</em> Berk. & Rav.برای اولین بار از ایران بهعنوان عامل مرگ نونهالهای سوزنیبرگان معرفی میشود.
بوتهمیری,سوزنیبرگ,نهالستان,Pythium,fusarium,Rhizoctonia
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107853.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107853_4b08e0b450a7a4fdc3b76f5d8e105927.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
اثر سن و عمق کاشت قلمه در زندهمانی اولیه و رشد صنوبر دلتوئیدس (.Populus deltoides Bartr. ex Marsh) در استان گیلان
279
272
FA
بهمن
کیانی
دانشجوی دکتری جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس
bnkiani@hotmail.com
مسعود
طبری
دانشیار، دانشگاه تربیت مدرس
masoudtabari@modares.ac.ir
رشد سریع صنوبرهای حاصل از قلمههای خشبی برای موفقیت جنگلکاریها بسیار مهم است. بدون رشد سریع، رقابت با علفهای هرز، زندهمانی و عملکرد نهالها را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثر سن قلمه و عمق کاشت بر روی زندهمانی اولیه، رشد و بیوماس<em>Populus deltoides</em> <em>69/55</em> در گلخانه بدون منبع حرارتی مورد مطالعه قرار گرفت. قلمههای خشبی از شاخههای یکساله و دوساله جمعآوری و با دو عمق مختلف در گلدان کاشته و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل سن قلمه و عمق کاشت و در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زندهمانی اولیه، بیوماس هوایی، وزن خشک برگ و ساقه، تعداد و طول شاخهها و نسبت ریشه به ساقه بهطور معنیداری تحت تأثیر سن قلمه قرار دارند. عمق کاشت، تنها بیوماس هوایی و وزن خشک ساقه را تحت تأثیر قرار داد، اما اثر معنیداری بر روی سایر صفات نداشت. این مطالعه نشان داد که قلمههای یکساله که 2:3 طول آنها درون زمین قرار گرفته برای تکثیر غیرجنسی <em>Populus deltoides</em> مناسبتر هستند.
تکثیر غیرجنسی,صنوبر,ریشهزایی,قلمه خشبی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107854.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107854_f01e891fed556ea5340f76cb0ac878bf.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
بررسی شاخص سطح برگ اوری و ارتباط آن با شرایط فیزیوگرافی و خاک رویشگاه (مطالعه موردی: جنگلهای منطقه اندبیل خلخال)
289
280
FA
ساسان
بابایی کفاکی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
s_babaie@srbiau.ac.ir
امین
خادمی
دانشجوی دکترای مهندسی منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
khademi_54a@yahoo.com
اسداله
متاجی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
a_mataji@yahoo.com
این تحقیق با هدف بررسی شاخص سطح برگ در تودههای جنگلی شاخهزاد اوری (<em>Quercus macranthera</em>) در شمالشرقی خلخال در مساحتی حدود 278 هکتار انجام شد. تعیین شاخص سطح برگ بهروش مستقیم و با جمعآوری کلیه برگهای تعداد 60 جستگروه و توزین آنها، محاسبه سطح متوسط برگها و اندازهگیری سطح تاجپوشش در هر جستگروه انجام شد. برای تعیین ویژگیهای خاک و ارتباط آن با شاخص سطح برگ، نمونههایی از عمق 0 تا 10 و 10 تا 30 سانتیمتری خاک تهیه گردید و مشخصات فیزیکی (درصد رس، سیلت و ماسه) و شیمیایی (میزان نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کربن آلی و اسیدیته) آنها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که شاخص سطح برگ گونه اوری 33<sub>/</sub>3 و متوسط وزن خشک برگ 1864 کیلوگرم در هکتار میباشد. براساس تجزیه و تحلیلهای آماری انجام شده میان عوامل فیزیوگرافی و تراکم تاجپوشش با شاخص سطح برگ ارتباط معنیداری وجود نداشت. از میان ویژگیهای توده و خاک، بیوماس اندامهای هوایی، قطر برابرسینه، ارتفاع و نیتروژن قابل جذب بیشترین همبستگی را با شاخص سطح برگ نشان دادند.
شاخص سطح برگ,اوری,جنگل شاخهزاد,فیزیوگرافی,خاک
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107855.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107855_93e5d110c6166c393856f65cd0f3007c.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
مقایسه کاج الدار با دو شکل طبیعی بوجود آمده از آن با استفاده از صفات بیوشیمیایی و مورفولوژیک
302
290
FA
فاطمه
شایانمهر
کارشناس ارشد جنگلداری
fshayanmehr@yahoo.com
سید غلامعلی
جلالی
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس
jalali_g@modares.ac.ir
فائزه
قناتی
استادیار، گروه علوم گیاهی، دانشگاه تربیت مدرس
بهمنظور تفکیک گونه کاج الدار (<em>Pinus eldarica </em>Medw.) از دو نوع کاج بوجود آمده از آن یعنی کاج توپی و کلهقندی، تغییرات کیفی آنزیم پراکسیداز بهروش الکتروفورز ژل پلیاکریل آمید در سیستم PAGE و نیز سنجش فعالیت این آنزیم مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین محتوای لیگنین نمونههای سوزن و ساقه بههمراه 13 صفت ماکرومورفولوژیک پایهها با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج، الگوهای ایزوآنزیمی سه نوع کاج مورد مطالعه، میزان فعالیت این آنزیم و محتوای لیگنین کلیه نمونهها را مشابه نشان داد، درحالیکه نتایج مقایسه صفات مورفولوژیک بیانگر وجود تفاوتهای بارز در این کاجهاست. این نتایج حکایت از آن دارد که با وجود بروز تفاوتهای ریختاری واضح و بهرغم این که آنزیم پراکسیداز بهعنوان آنزیم غالب و مهم در تغییرات فیزیولوژیکی و مطالعات تکامل گیاهان و بررسیهای تنوع ژنتیکی و شناسایی جنس، گونه و زیرگونه کاربرد فراوان دارد، ولی بخش محلول (نوع سیتوزولی آن) برای تمایز این کاجها نشانگر مناسبی نمیباشد. همچنین استفاده از نشانگرهای مولکولی و مطالعات سیتوژنتیکی برای مشخص کردن علت این امر پیشنهاد میگردد.
کاج الدار,پراکسیداز,الکتروفورز,مورفولوژی,کاج توپی,کاج کلهقندی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107863.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107863_e26275760cbbed88860a8411deb4a5a4.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
17
2
2009
06
22
کارایی کریجینگ در برآورد و نقشهسازی موجودی جنگلکاریها (مطالعه موردی: جنگلکاری بنشکی رامسر)
318
303
FA
رضا
اخوان
0000-0003-3420-7301
استادیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
akhavan@rifr-ac.ir
کریستوف
کلاین
استاد، انستیتوی آماربرداری جنگل و سنجش از دور، دانشگاه گوتینگن
این تحقیق بهمنظور بررسی ساختار مکانی متغیرهای کمّی جنگل و امکان استفاده از روش کریجینگ زمینآمار برای برآورد و نقشهسازی از آنها در یک جنگلکاری 18 ساله پلت به مساحت 63 هکتار در شمال کشور انجام شده است. نمونهبرداری با استفاده از شبکهای منظم به ابعاد 125×50 متر و با اندازهگیری قطعات نمونه دایرهای شکل 2 آری انجام شد. پس از انجام آماربرداری، 96 قطعه نمونه در این جنگلکاری اندازهگیری و همچنین 25/14 هکتار از سطح آن بهمنظور مقایسه روشهای مختلف برآورد، آماربرداری صددرصد شد. با استفاده از دادههای زمینمرجع برداشت شده، واریوگرامهای تجربی همسانگرد برای متغیرهای رویهزمینی، تراکم و ارتفاع کل درختان محاسبه شد. نتایج واریوگرافی نشان داد که از سه متغیر مورد بررسی فقط تراکم درختان از ساختار مکانی مناسبی برخوردار نمیباشد. همچنین براساس واریوگرافی انجام شده، فاصله مناسب برای نمونهبرداری از متغیرهای رویهزمینی و ارتفاع کل درختان بهترتیب 165 متر و 350 متر بدست آمد. برآوردها با استفاده از مدل کروی برازش شده بر واریوگرامها و بهروش کریجینگ معمولی با بلوکهای 15×15 متر انجام شد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد که بهغیر از متغیر تراکم درختان، سایر برآوردها نااریب میباشد و در نتیجه میتوان نقشه توزیع مکانی متغیرهای رویهزمینی و ارتفاع کل درختان را با دقتی مناسب تولید کرد. همچنین نتیجه آماربرداری صددرصد در محدوده 25/14 هکتاری نیز نشان داد که در این منطقه، رویهزمینی برآورد شده بهروش کریجینگ با مقدار واقعی آن تفاوت معنیداری ندارد، ولی دقت برآورد کریجینگ دو برابر دقت برآورد بهروش کلاسیک است. بنابراین براساس نتایج تحقیق حاضر میتوان استفاده از روش زمینآمار را در مدیریت جنگلکاریها پیشنهاد داد.
زمینآمار,ساختار مکانی,کریجینگ,نقشهسازی,جنگلکاری
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107865.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107865_598c3a5fb8512f66bb46b8755d2924a7.pdf