مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
شناسنامه
1
9
FA
10.22092/ijfpr.2011.119422
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_119422.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_119422_778c532f576f83bf8186e8071f11e91f.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
بررسی مقاومت به شوری در نهال چهار گونه درختی مناسب جنگلداری شهری
282
265
FA
پروانه
عبدالهی
کارشناس ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
علی
سلطانی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
soltani@agr.sku.ac.ir
حبیبالله
بیگی هرچقانی
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
10.22092/ijfpr.2011.107538
کشت گونههای مقاوم گیاهی یکی از کم هزینهترین روشهای مقابله با مشکل شوری آب و خاک در مناطق شهری است. پژوهش حاضر واکنش چهار گونه از متداولترین درختان شهری شامل اقاقیای چتری (<em>Robinia pseudoacacia </em>var<em>. umbraculifera</em>)، سرو خمرهای (<em>Thuja</em><em> orientalis</em>)،افرای سیاه (<em>Acer negundo</em>) و زبانگنجشک (<em>Fraxinus angustifolia</em>) را پس از کشت در محیطهای شور، مورد مطالعه قرار داده است. نهالهای این چهار گونه طی یک آزمایش گلدانی- گلخانهای با محلولهای مختلف نمک طعام در پنج سطح شوری صفر، ٤٠، ٨٠، ١٢٠ و ١٦٠ میلیمول در لیتر (م.م.ل) بهمدت سه ماه از طول دوره رشدشان آبیاری شدند و مشخصههای مختلف رشدی و فیزیولوژیک آنها اندازهگیری شد. نتایج تفاوتی را در افزایش رشد قطری و وزن ساقه در گونه اقاقیای چتری نشان نداد، در حالیکه هر دوی این مشخصهها در زبانگنجشک و سرو خمرهای از شوری 40 م.م.ل و بیشتر کاهش یافتند. در افرای سیاه نیز رشد قطری از شوری 120 م.م.ل و افزایش وزن ساقه از شوری 40 م.م.ل کاهش نشان دادند. برخلاف سه گونة دیگر، با افزایش شوری تنها در برگهای اقاقیای چتری میزان سدیم تغییر نکرد، در حالیکه افزایش مقدار پتاسیم تنها در برگهای اقاقیای چتری از شوری 160 م.م.ل مشاهده شد. برخی از نتایج نیز در گونههای مختلف، متفاوت بود، بهطوری که مثلاً با وجود ارتفاع بیشتر نهالهای افرای سیاه و سرو خمرهای، با افزایش شوری، کاهش رشد طولی در این گونهها اتفاق افتاد. نسبت سدیم به پتاسیم نیز تنها برای دو گونه زبانگنجشک و سرو خمرهای افزایش یافت و با افزایش شوری (از 80 م.م.ل)، میزان کلسیم تنها در برگهای افرای سیاه افزایش یافت، ولی میزان منیزیم در برگهای هیچ گونهای تغییر نکرد. در تمام گونههای پهنبرگ با افزایش شوری بر میزان زرد شدن برگها افزوده شد.
مقاومت به شوری,جنگلداری شهری,افرای سیاه,زبانگنجشک,اقاقیای چتری,سرو خمرهای
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107538.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107538_688f9dab097f4ce830b241244898fb03.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
بررسی سازگاری و عملکرد چوب ارقام صنوبر تاجبسته (Populus nigra) در پوپولتوم مقایسهای سنندج (مرحله نهایی)
299
283
FA
بایزید
یوسفی
نویسنده مسئول، استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان
bayzidyousefi@yahoo.com
علیرضا
مدیررحمتی
دانشیار پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
modirrahmati@rifr-ac.ir
10.22092/ijfpr.2011.107539
این آزمایش با 14 کلن تاجبسته<strong>(</strong><em>Populus nigra</em><strong>)</strong> با فاصله کاشت 5×5 متر از سال 1380 بهمدت 7 سال در اراضی حاشیه رودخانه قشلاق سنندج با هدف بررسی سازگاری و تولید چوب آنها اجرا شد. انتقال و کاشت نهال کلنها در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در فروردینماه 1381 انجام شد. عملیات داشت از جمله آبیاری، وجین و هرس بهصورت یکنواخت برای مزرعه اعمال گردید. اندازهگیری صفات مورد بررسی (رشد قطری و ارتفاعی و قطر تاج) بهصورت یکنواخت بهتفکیک کرت، تکرار، کلن و سال انجام شد. نتایج نشان داد که سهم سالهای اول و دوم پس از کاشت در رشد قطری، ارتفاعی و حجمی ناچیز و سنوات مذکور مرحله استقرار نسبی نهال بوده است. میانگین صفات قطر تنه، ارتفاع و حجم چوب در هکتار کلنها در پایان سال 1386 بهترتیب 2/15سانتیمتر، 82/9 متر و 55/107 مترمکعب بود. تجزیه واریانس سالانه بیانگر وجود اختلاف بسیار معنیدار در بین کلنها از لحاظ کلیه صفات مورد بررسی و در تمام سالها بود. نتیجه مقایسه میانگین صفات مورد بررسی در ارقام با آزمون دانکن (01/0 p≤) نشان داد که در پایان سال 1386 چهار کلن <em>Populus nigra</em> <em>56/52</em>،<em> </em><em>P.n 56/75</em><em>، </em><em>P.n. 62/140</em>و <em>P.n. 63/135</em> بهترتیب با میانگین قطر برابرسینه 9/17، 3/18، 7/15 و 16 سانتیمتر، ارتفاع 61/10، 94/9، 53/10 و 01/10 متر و میانگین رویش حجمی سالانه در هر هکتار 61/25، 80/24، 98/19 و 70/19 مترمکعب، وضعیت شادابی عمومی متوسط تا خوب، عدم آلودگی به آفات و تنه نسبتاً صاف و بهطور عمده یک یا دوشاخه بهعنوان کلنهای سازگارتر و برتر از لحاظ تولید چوب بوده در شرایط مشابه سنندج معرفی میگردند. البته نوع و حتی ترتیب کلنهای برتر در شرایط عادی آزمایش (1382 تا 1385) ثابت بود و تنش خشکی سال 1386 نیز بدون تغییر در ترکیب فقط ترتیب آنها را تغییر داد. بنابراین میتوان تعیین کلنهای برتر را حداکثر در 5 ساله اول طرحهای سازگاری انجام و با این کار علاوه بر صرفهجویی در زمان و هزینههای تحقیقات موجب تسریع در معرفی کلن و توسعه صنوبر گردید.
سازگاری,صنوبر,تاج بسته,حجم چوب
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107539.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107539_5a21c8a81f3b282d08b0538284ca3068.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
مقایسه ویژگیهای مورفولوژیک و کمی درختان راش قطور در دو رویشگاه سیستان گیلان و خیرود مازندران
311
300
FA
محمدرضا
مروی مهاجر
null
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
mohadjer@ut.ac.ir
مصطفی
مرادی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
moradi4@gmail.com
10.22092/ijfpr.2011.107540
درخت راش بومی جنگلهای شمال ایران (<em>Fagus orientalis</em> Lipsky) جزء با ارزشترین گونههای جنگلی محسوب میشود. با توجه به این که درختان راش قطور از اهمیت اکولوژیک زیادی برخوردارند و تعداد آنها در جنگلهای تحت مدیریت در حال کاهش است، بنابراین بررسی ویژگیهای این درختان از اهمیت ویژهای برخوردار است و اطلاعات با ارزشی برای آیندگان ارائه مینماید. بدین منظور راشستانهای بخش نمخانه از جنگل خیرود واقع در نوشهر و طرح سیستان واقع در حوضه 23 استان گیلان مورد مطالعه قرار گرفتند. هدف این مطالعه بررسی خصوصیات مورفولوژیک و اندازهای درختان راش قطورتر از یک متر و مقایسه آنها در این دو رویشگاه میباشد. برای این منظور در هر یک از دو رویشگاه، 33 درخت راش قطورتر از یک متر انتخاب و خصوصیات مورفولوژیک و اندازهای آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که فراوانی شکل تاج منشعب در رویشگاه خیرود بیشتر از رویشگاه سیستان بود و اختلاف معنیداری (1% =α) در دو رویشگاه وجود داشت، اما در مورد فراوانی گرههای کمانیشکل و پیچیدگی تنه اختلاف معنیداری در دو رویشگاه بدست نیامد، در حالیکه درختان مورد بررسی از نظر ارتفاع تاج، ارتفاع درخت (5% =α) و ارتفاع تنه بدون شاخه (1% =α) دارای اختلاف معنیداری در دو رویشگاه بودند. بدین صورت که ارتفاع تاج و ارتفاع درخت در رویشگاه خیرود بیشتر از رویشگاه سیستان گیلان بود و ارتفاع تنه بدون شاخه در رویشگاه سیستان بیشتر از رویشگاه خیرود در مازندران بود. ضریب قدکشیدگی درختان در دو رویشگاه اختلاف معنیداری را نشان ندادند.
ویژگیهای مورفولوژیک,راش,خیرود مازندران,سیستان گیلان,ضریب قدکشیدگی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107540.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107540_b3aa3d505fed940f0791edd35b19f4bc.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
تأثیر فاصله و ترکیب کاشت بر عملکرد زیستتوده هوایی سه گونه نیامدار کشت شده در تپههای ماسهای خوزستان
326
312
FA
محمدحسن
صالحه شوشتری
کارشناس، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان
mh_saleheh@yahoo.co.uk
کورش
بهنامفر
دانشجوی دکترای زراعت، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین و محقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان
ko_behnamfar@gemail.com
پدرام
غدیریپور
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان
pghpur@gmail.com
10.22092/ijfpr.2011.107541
بهمنظور تثبیت بیولوژیکی عرصههای ماسهزار استان خوزستان، عملکرد زیستتوده هوایی سه گونه از نیامداران درختی و درختچهای در فواصل کاشت مختلف و در حالتهای خالص و آمیخته از سال 1379 تا 1385 در شرایط بدون آبیاری مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب گونهها با توجه به چندمنظوره بودن آنها از نظر تغذیه دام، تقویت و حفاظت خاک و در عین حال سازگاری با شرایط دیم انجام شد. در این راستا سه گونه درختی و درختچهای شامل <em>Acacia victoriae</em><strong><em>، </em></strong><em>A. farnesiana</em> و سُمر (<em>Prosopis juliflora</em>) انتخاب و در یک طرح آماری کرتهای یکبار خرد شده، در قالب بلوکهای کامل تصادفی کشت شدند. فواصل کاشت گونهها در سه سطح 3×3، 4×4 و 5×5 متر بهعنوان تیمار اصلی و ترکیب کاشت گونهها بهصورت خالص و آمیخته 50 درصد در شش سطح بهعنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. نتایج بررسیها پس از 7 سال نشان داد که بیشترین میزان زیستتوده کل (خشبی+ علفی) و خشبی در واحد سطح مربوط به کشت خالص گونه سُمر در هر سه فاصله کاشت بود، در حالیکه بیشترین میزان زیستتوده علفی در واحد سطح مربوط به گونه <em>A.victoriae</em> در فواصل کاشت سه متری با حدود 67/1719 کیلوگرم در هکتار و کمترین مقدار تولید این مؤلفه مربوط به گونه <em>A. farnesiana</em> با 33/191 کیلوگرم در هکتار در فواصل کاشت پنج متری بود.
تثبیت ماسههای روان,فاصله کاشت,زیستتوده,نیامداران درختی و درختچهای,خوزستان
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107541.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107541_714d139af568af4168f07531731a4e61.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
بررسی ارتباط برخی از عوامل اکولوژیکی بر پراکنش سرخدار (Taxus baccata L.) در جنگل های ارسباران (مطالعه موردی: حوضههای ایلگنهچای و هوراند)
339
327
FA
آیدین
عبادی
نویسنده مسئول، کارشناس ارشد جنگل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان
aydinebadi@yahoo.com
آریان
امیدوار
کارشناس ارشد جنگل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان
10.22092/ijfpr.2011.107542
بهمنظور بررسی اثر برخی از عوامل اکولوژیکی در چگونگی پراکنش درختان سرخدار و نحوه زادآوری این گونه در جنگلهای ارسباران، دو رویشگاه کلاله در حوزه ایلگنهچای و رویشگاه کوران در حوزه هوراند مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور پراکنش مناسب قطعات نمونه، برای هر منطقه سه طبقه ارتفاعی از سطح دریای آزاد (1100 تا 1200 متر، 1200 تا 1300 متر و 1300 تا 1400 متر) در رویشگاههای موردنظر انتخاب گردید. بر این اساس 43 قطعه نمونه 10 آری به شکل دایره و بهصورت انتخابی (Selective sampling) برداشت شدند. بهمنظور مطالعه وضعیت تجدید حیات نیز از قطعات نمونه کوچک (میکروپلات) 1 آری دایرهای شکل به شعاع 64/5 متر استفاده شد. مشخصههایی مانند، ارتفاع از سطح دریا، شیب منطقه، جهت منطقه، درصد تاجپوشش، قطر برابرسینه و ارتفاع کل برای تمامی گونههای درختی و زادآوری در این قطعات مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرخدار، دامنه ارتفاعی 1200 تا 1300 متر، شیبهای 51 تا 75 درصد و جهتهای شمالی را بیشتر ترجیح داده و از تراکم بیشتری برخوردار میباشد. مطالعه زادآوریها نیز نشان داد که رویشگاه کلاله با داشتن 53 درصد نهالهای سرخدار با منشأ دانهزاد نسبت به رویشگاه کوران با 35 درصد در وضعیت مطلوبتری قرار دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که حضور پایههای سرخدار در تودههای دخالت نشده (کلاله) بیشتر از تودههای بهرهبرداری شده (کوران) میباشد.
اکولوژی,سرخدار,ارسباران,زادآوری,نمونهبرداری انتخابی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107542.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107542_767107445eecbf90dccdd4b99de0d17f.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
واکنش نهال سفیدپلت (.Populus caspica Bornm) به تنش غرقابی
355
340
FA
سید احسان
ساداتی
دانشجوی دکترای جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
sadati10@yahoo.com
مسعود
طبری
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
masoudtabari@yahoo.com
محمدحسن
عصاره
استاد پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
حسین
حیدری شریفآباد
استاد پژوهش، مؤسسه ثبت و گواهی بذر و نهال
پیام
فیاض
pfayyaz@yu.ac.ir
استادیار، دانشگاه یاسوج
pfayyaz@yu.ac.ir
10.22092/ijfpr.2011.107545
در این تحقیق قلمههای سفیدپلت از سه مبدأ گلستان (اقلیم نیمهمرطوب)، مازندران (اقلیم مرطوب) و گیلان (اقلیم خیلی مرطوب) تهیه و نهالهای بازکاشتی آن در نهالستان کلوده تحت آزمایش غرقابی قرار گرفتند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در پایه بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) در 2 تیمار (غرقابی و شاهد) و 3 مبدأ یادشده در 4 تکرار در گلدانهای 5 لیتری محتوی خاک لومی- رسی- شنی بهمدت 150 روز (تیر- آبان 1388) اجرا گردید. براساس نتایج در نهالهای شاهد، زندهمانی بین مبدأها فرقی نکرد و از 7/93 تا 100 درصد در نوسان بود. رویش قطری و ارتفاعی در مبدأ گلستان و اندازه سطح برگ، بیوماس ریشه و بیوماس کل در مبدأ گیلان بیش از دو مبدأ دیگر بوده است. در نهالهای غرقاب شده نیز زندهمانی بین مبدأها فرقی نکرد و همواره بیش از 7/93 درصد بود، همچنین در رویش قطری و ارتفاعی، بیوماس ریشه و زیتوده کل نهال نیز تغییری بین مبدأها مشاهده نشد. در مجموع، اگرچه اندازههای اغلب مشخصههای نهال در شرایط غرقابی نسبت به شاهد کمتر بود، ولی میتوان اظهار کرد که نهالهای هر سه مبدأ به شرایط غرقابی پاسخ نسبتاً خوبی دادند. بنابراین استفاده از آن برای کاشت در عرصههای ماندابی، مناطق سیلگیر و حواشی رودخانههای شمال کشور قابل توصیه است.
مبدأ,تنش غرقابی,زندهمانی,سفیدپلت,نهال
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107545.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107545_936416409c19f674974ed07a23f2ae92.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
استفاده از سه روش نزدیکترین همسایه، تابع K رایپلی و میانگین مربعات در تعیین الگوی پراکنش گونه تاغ (Haloxylon ammodenderon C.A.Mey) در منطقه حفاظتشده سیاهکوه استان یزد
369
356
FA
بهمن
کیانی
0000-0001-6224-2994
دانشجوی دکترای جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس
bnkiani@yazd.ac.ir
مسعود
طبری
دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس
masoudtabari@modares.ac.ir
اصغر
فلاح
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
fallaha2007@yahoo.com
سیدمحسن
حسینی
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس
hosseini@modares.ac.ir
محمدحسین
ایراننژاد پاریزی
استادیار دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
10.22092/ijfpr.2011.107546
جوامع تاغ (<em>Haloxylon</em> sp.) پوششهای درختچهای مهمی در مناطق بیابانی ایران هستند که مطالعه خصوصیات آنها بهویژه در مورد تراکم و الگوی پراکنش با توجه به نقش فوقالعادهشان در حفاظت خاک و ایجاد بستر حیاتوحش بسیار قابل توجه میباشد. در این مطالعه یک قطعه 10 هکتاری درختچهزار طبیعی تاغ در منطقه حفاظت شده سیاهکوه استان یزد انتخاب و در قالب 111 کوادرات 30×30 متری بهطور کامل مورد اندازهگیری قرار گرفت. در این کوادراتها علاوه بر نوع گونه، قطرهای بزرگ و کوچک تاج و موقعیت مکانی تمامی پایهها از طریق اندازهگیری فاصله و آزیموت آنها نسبت به یکی از گوشههای هر کوادرات، ثبت گردید. سپس بهکمک نرمافزار ArcMap نقشه موقعیت مکانی درختان ترسیم و الگوی پراکنش با سه روش نزدیکترین همسایه، تابع <em>K</em> رایپلی و میانگین مربعات که حالتی از روش کوادرات واریانس است، تعیین شد. براساس نتایج روش نزدیکترین همسایه، الگوی پراکنش پایهها در این جوامع تصادفی (Random) است. دو روش دیگر نیز نشان دادند که الگو تصادفی بوده و با افزایش فاصله از پایهها به بیش از 10 متر، تجمعی (کپهای) میشود. از برآیند این سه روش، الگوی پراکنش تصادفی ارزیابی میگردد که با افزایش مقیاس (فاصله از پایهها) بهسمت حالت کپهای تمایل پیدا میکند. بهنظر میرسد شرایط یکنواخت رویشگاهی در این منطقه، مهمترین عامل ایجاد الگوی تصادفی در مقیاس کوچک برای درختچههای تاغ بوده است. در مقیاس بزرگتر درختچهها در فواصل دور از کویر تراکم بیشتری داشته و الگو بهسمت کپهای تغییر مییابد.
الگوی توزیع,تابع K رایپلی,تحلیل الگوی مکانی,کوادرات واریانس,گیاهان بیابانی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107546.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107546_1d2a517d8f85e735b2c995cfdc0bc56e.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
سهم محصولات غیرچوبی جنگل در معیشت روستائیان مناطق جنگلی (مطالعه موردی: شهرستان کامیاران، استان کردستان)
379
370
FA
اسعد
مهدوی
کارشناس ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی
mahdavi_asad@yahoo.com
تقی
شامخی
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
shamekhi@yahoo.com
هوشنگ
سبحانی
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
sobhanyhooshang@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2011.107547
در این بررسی بهمنظور دستیابی به میزان و نقش محصولات غیرچوبی جنگل و محاسبه سهم این محصولات در معیشت مردم در مقایسه با دامداری و کشاورزی، کل جمعیت جنگلنشین شهرستان کامیاران (3725 خانوار) بهعنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب گردید. برای انتخاب نمونههای آماری با استفاده از جدول مورگان، تعداد 320 خانوار بهصورت تصادفی و پراکنده در تمام روستاهای واجد جنگل منطقه بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. در گام بعدی، پرسشنامههای تهیه شده بهصورت مصاحبه با اهالی منطقه تکمیل گردید. نتایج نشان داد که منبع تغذیه و تعلیف دامهای موجود در منطقه بیشتر درختان جنگلی و پوشش گیاهی کف جنگل میباشد، بدین معنی که جنگل و دامداری در منطقه کاملاً بههم مرتبط و وابسته هستند. پس از بررسی منابع مختلف درآمدی مردم منطقه و مقایسه سهم هر یک، مشاهده گردید که حدود 8/3 درصد از درآمد مردم منطقه بهوسیله محصولات فرعی جنگل تأمین میشود که بیشترین میزان آن مربوط به سقز است.
محصولات غیرچوبی جنگل,معیشت,کامیاران,بهرهبرداری,جنگلنشینان
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107547.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107547_041b53adbe9ac34f8689dc9a58b90c74.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
طراحی شبکه جاده جنگلی با رعایت مسائل زیستمحیطی، فنی و اقتصادی با استفاده از GIS و AHP (مطالعه موردی: بخش بهاربن جنگل خیرود)
395
380
FA
نیره
شاهسوند بغدادی
دانش آموخته کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی
مهتاب
یرباوقار
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان
mahtab_bavaghar@yahoo.com
هوشنگ
سبحانی
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
sobhanyhooshang@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2011.107549
هدف از این پژوهش ارائه روشی است بهمنظور بهینهسازی طراحی شبکه جادههای جنگلی با در نظر گرفتن معیارهای زیستمحیطی، فنی و اقتصادی و بهرهگیری از قابلیتهای GIS و AHP، بهنحوی که بتوان تعداد بیشتری از این معیارها را در فرایند طراحی وارد نمود. در این تحقیق که در بخش بهاربن جنگل آموزشی- پژوهشی خیرود نوشهر انجام شد، پس از تهیه لایههای اطلاعاتی مربوط به مشخصههای زیستمحیطی مؤثر در طراحی شبکه جاده جنگلی، 6 گزینه شبکه جاده براساس اصول فنی با استفاده از نرمافزار ضمیمه Pegger طراحی گردید. پس از طبقهبندی و ارزشگذاری طبقات داخلی نقشهها، بهمنظور ارزیابی زیستمحیطی گزینهها از روش مقایسه دو به دو در فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. برای تلفیق مشخصهها و محدودیتها با توجه به اهمیت آنها از روش ارزیابی چندمعیاری (MCE) استفاده گردید. سپس همه گزینهها در محیط GIS به روشهای بکموند (Backmond) و زگبادن (Segebaden) مورد ارزیابی فنی قرار گرفتند، بهطوری که شبکه جاده موجود در منطقه مورد مطالعه نیز بهعنوان گزینه هفتم مورد ارزیابی قرار گرفت. به این ترتیب با توجه به محاسبات حاصل از ارزیابیهای بهعمل آمده (زیستمحیطی، بکموند و زگبادن)، گزینه 6 که بهطور نسبی علاوه بر مطلوبیت زیستمحیطی از نظر فنی نیز دارای مطلوبیت بود، بهعنوان گزینه نهایی انتخاب و پس از انجام ارزیابی اقتصادی، در نهایت قابلیت پیاده نمودن آن در عرصه نیز بررسی و تأیید گردید. حجم زیاد اطلاعات در بهینهسازی طراحی شبکه جادههای جنگلی با در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی، استفاده از قابلیتهای GIS و AHP را در راستای بهبود روشهای طراحی شبکه جادههای جنگلی، اجتنابناپذیر مینماید.
جاده جنگلی,ملاحظات زیستمحیطی,فنی و اقتصادی,ارزیابی چندمعیاری,سامانه اطلاعات جغرافیایی,تحلیل سلسله مراتبی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107549.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107549_9c9a42cd789489934bdb00c0a50d8bad.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
تأثیر عوامل فیزیوگرافی بر خصوصیات کمی و کیفی ذغالاخته (Cornus mas L.) در جنگلهای ارسباران
407
396
FA
احمد
علیجانپور
استادیار، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه
ahmad.alijanpour@yahoo.com
جواد
اسحاقی راد
استادیار، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه
javad.eshaghi@yahoo.com
عباس
بانج شفیعی
استادیار، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه
banedg@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2011.107550
جنگلهای ارسباران در شمال غرب کشور و در استان آذربایجان شرقی قرار دارند. مسائل اقتصادی- اجتماعی جنگلنشینان تنوع زیستی منحصر بهفرد این جنگلها را با تخریب فزایندهای مواجه کرده است. از راهکارهای اساسی حفظ و بازسازی این جنگلها جلب مشارکت مردم از طریق آگروفارستری در تولید محصولات فرعی از درختان چندمنظوره همچون ذغالاخته است. این گونه بهطور طبیعی در جنگلهای ارسباران وجود داشته و سالانه مقادیر قابلتوجهی میوه از این درخت به روشهای سنتی استحصال میگردد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا بر خصوصیات کمی و کیفی ذغالاخته میباشد. بدین منظور 40 قطعه نمونه دایرهایشکل به مساحت سه آر در جهتهای مختلف جغرافیایی (10 قطعه نمونه در هر جهت) با توجه به حضور قابل توجه پایههای ذغالاخته در تودههای بالغ انتخاب شدند. براساس نتایج این بررسی در رویشگاههای ذغالاخته و در توده بالغ، میانگین قطر برابرسینه و درصد تاجپوشش در دامنه شمالی بهطور معنیداری بیشتر از سایر جهتهاست و ذغالاخته در توده بالغ حدود 5/4 درصد پایهها را بهخود اختصاص داده است. فراوانی پایههای دانهزاد ذغالاخته در دامنههای شمالی بیشتر و در دامنههای غربی کمتر از فراوانی پایههای شاخهزاد این گونه است. زادآوری این گونه در مرحله خالگروه با قطر برابرسینه کمتر از 5/2 سانتیمتر، بیشترین تعداد را دارد و متوسط زادآوری در رویشگاههای ذغالاخته 1/117 اصله در قطعه نمونه میباشد
ارسباران,تودههای جنگلی,زادآوری,ذغالاخته
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107550.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107550_a6bf0930e71b151fd4d0234c49b5c9ff.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
ارزیابی تأثیر فواصل کاشت بر وضعیت کمی و کیفی جنگلکاری توسکای ییلاقی
420
408
FA
سیدعلیاکبر
رضایی طالشی
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
rezaietaleshi@yahoo.com
غضنفر
اخلاصی
مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
10.22092/ijfpr.2011.107551
این بررسی طی یک دوره 15 ساله (از سال 1368 تا 1383) در منطقه جنگلی سنگبن لاجیم واقع در ارتفاع میانبند جنگلهای ساری در استان مازندران و در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار فاصله نهال کاری در 3 تکرار و بهمنظور بررسی تأثیر فواصل کاشت بر روی کمیت و کیفیت درختان توسکای ییلاقی انجام شد. تیمارهای فواصل کاشت نهالها شامل 1×1، 2×1، 2×2، 3×2 و 3×3 متر بودند. براساس نتایج بدست آمده، میانگین قطر برابرسینه در تیمارهای فواصل کاشت دارای اختلاف معنیداری بوده، بهطوری که این میانگینها در فواصل کاشت 1×1 و 2×1 متر از کمترین کمیت قطری برخوردار بوده، در حالیکه تیمار 5 (فاصله کاشت 3×3 متر)، از بیشترین قطر برابرسینه بهرهمند است. همچنین بیشترین ارتفاع توسکای ییلاقی در فواصل کاشت 3×2 و 3×3 متر و کمترین آن در فاصله کاشت 1×1 متر ثبت گردید. بهطور معمول با کاهش فاصله کاشت (افزایش تراکم نهالها) ضریب قدکشیدگی افزایش مییابد. در کل تا سن 15 سالگی، با در نظر گرفتن کلیه نتایج کمی و کیفی میتوان اینگونه قضاوت نمود که فاصله کاشت 3×2 متر با داشتن حداکثر قطر برابرسینه و رویش قطری، ارتفاع کل، رویش ارتفاعی و ضریب شکل مناسب برای احیاء و غنیسازی جنگلهای منطقه مناسب میباشد
جنگلکاری,فاصله کاشت,کیفیت,کمیت,توسکای ییلاقی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107551.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107551_70fdc80e8fec7b9865a9b5f5c271f6a5.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
بررسی اثرات دور آبیاری و روش ذخیره نزولات بر زندهمانی و خصوصیات رویشی گونه چش (کرت، Acacia nilotica) در منطقه چابهار
431
421
FA
علیاکبر
عامری
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان شمالی
ameri@nkanrrc.ir
هاشم
کنشلو
مربی پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
hkeneshlo@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2011.107552
بهمنظور تعیین مناسبترین روش استفاده از ذخیره نزولات و بهترین دور آبیاری بهمنظور استقرار نهالهای چش، این بررسی در منطقه دشتیاری چابهار در استان سیستان و بلوچستان از سال 1378 بهمدت پنج سال به اجرا در آمد. این آزمایش بهصورت طرح آماری کرتهای خرد شده (split- plot) در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اصلی روش ذخیره نزولات در دو سطح (تورکینست و بند خاکی) و فاکتور فرعی دور آبیاری در سه سطح (10، 20 و 30 روزه، هر نوبت 20 لیتر) بود. صفات مورد بررسی شامل درصد زندهمانی، قطر ساقه در ارتفاع 25 سانتیمتری، ارتفاع ساقه، طول تاج نهال، ارتفاع نهال، قطر متوسط تاج و رشد متوسط جوانههای سالیانه بود. نتایج تجزیه واریانس دادههای آزمایش نشان داد که گونه چش (<em>Acacia nilotica</em>) برای استقرار در منطقه دشتیاری چابهار، گونه مناسبی است، زیرا درصد زندهمانی و سایر صفات مورد بررسی در آن در حد بالایی میباشد. دور آبیاری 10 روزه، مناسبترین تیمار آبیاری برای استقرار این گونه بود. در این دور آبیاری درصد زندهمانی، قطر ساقه در ارتفاع 25 سانتیمتری، ارتفاع ساقه، طول تاج نهال، ارتفاع نهال و سایر صفات در حد بالایی قرار داشتند. تیمار ذخیره نزولات به دو روش تورکینست (Turkey nest) و بند خاکی در بسیاری از موارد، تأثیر معنیداری بر زندهمانی و سایر صفات گونه چش نداشت
چش,روش ذخیره نزولات,تورکینست,بند خاکی,دور آبیاری,درصد زندهمانی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107552.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107552_8e8ce414d5c0aae8dc4bd5b289386ca9.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
بررسی مقدماتی امکان ریشهزایی بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) از طریق خوابانیدن در عرصه جنگلهای زاگرس
440
432
FA
احمد
توکلی
مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
tavakoli.32@gmail.com
مرتضی
پوررضا
دانشجوی دکتری جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس
یحیی
خداکرمی
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
ykhodakarami@gmail.com
10.22092/ijfpr.2011.107554
ارایه روشها و راهکارهای مناسب و عملی، گام مهمی برای احیا جنگلهای زاگرس بهشمار میرود. در این تحقیق امکان ریشهزایی جستهای بلوط ایرانی از طریق خوابانیدن زمینی بهمنظور تکثیر رویشی آنها بررسی شد. این مطالعه در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با چهار فاکتور و هر فاکتور در 2 سطح و در محیط طبیعی جنگل اجرا شد. فاکتورها شامل: نوع خاک بستر (خاک جنگل و خاکبرگ)، هورمون IBA (ppm 2000 و ppm 0)، هیدروژل سوپر جاذب (gr 100 و gr 0) و آبیاری کوزهای (استفاده از کوزه و عدم استفاده از کوزه) بودند و در کل تعداد 16 تیمار در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در همه تیمارهای مورد بررسی کالوسزایی مشاهده شد، ولی بیشترین درصد کالوسزایی مربوط به تیمارهایی بود که از هورمون IBA در آنها استفاده شده بود و از شرایط رطوبتی خوبی نیز برخوردار بودند. ریشهزایی فقط در تیمارهایی مشاهده شده که از هورمون IBA استفاده شده بود. بیشترین درصد ریشهزایی در تیمارهایی دیده شد که از شرایط رطوبتی مناسبی همچون استفاده از هیدروژل سوپرجاذب و کوزه سفالین برخوردار بودند
بلوط ایرانی,تکثیر رویشی,جنگلهای زاگرس,IBA,خوابانیدن
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107554.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107554_4b75cd25443188436876dc18c59f8437.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
19
3
2011
09
23
ارزیابی تیمارهای مختلف در تولید مثل جنسی سفیدپلت بهمنظور گسترش اساس ژنتیکی این گونه در طبیعت
452
441
FA
فرهاد
اسدی
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
fasadi@rifr-ac.ir
حسین
میرزایی ندوشن
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
nodoushan2003@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2011.107555
گونه سفیدپلت بهعنوان درختی سریعالرشد و انحصاری در مناطق شمالی ایران، گونهای در معرض خطر شناخته شده و در شرایط طبیعی، زادآوری بذری آن کمتر یافت میشود. برخلاف سایر گونههای جنس صنوبر، در مورد تکثیر جنسی سفیدپلت اطلاعات کمی در دسترس است. سفیدپلت بهطور سالانه مقادیر زیادی بذر ریز، سبک و با عمر کوتاه در هوا پراکنده میکند که برای سبز شدن و ادامه رشد تا تولید نهال به شرایط و بستر مناسبی نیازمند است. چنین شرایطی بهصورت طبیعی معمولاً فراهم نمیشود. این مطالعه بهمنظور دستیابی به روشهای تولید انبوه نهال بذری و گسترش اساس ژنتیکی این گونه انجام شده است. به این منظور کپسولهای در حال باز شدن از 25 درخت متعلق به 25 رویشگاه متفاوت در استانهای گلستان، مازندران و گیلان در فروردینماه 1389 جمعآوری شد. پس از بوجاری، تعداد 30 بذر در گلدانهای لاکی در سه تیمار خاک شامل 1) خاک خالص مزرعه، 2) ترکیب خاک خالص و ماسه بادی، و 3) ماسه بادی خالص کاشته شدند. کلیه گلدانها مربوط به 16 درخت مختلف، در سه تیمار جهت شرقی، غربی و جنوبی (در پناه دیوار) قرار داده شدند. طرح آزمایشی فاکتوریل و براساس طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. گلدانها درون تشتهای بزرگتر قرار داده شدند و عملیات آبیاری بهصورت روزانه و کنترل علفهای هرز در مواقع لزوم در طول فصل رشد انجام گردید. ارتفاع کلیه نهالها در هر واحد آزمایشی در پایان فصل رشد اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوتهای معنیداری بین کلیه منابع تغییرات وجود دارد. در تیمار خاک، مقادیر متوسط ارتفاع نهال 113، 57 و صفر سانتیمتر بهترتیب برای سه تیمار خاک خالص، مخلوط ماسه و خاک و تیمار ماسه خالص حاصل شد. تفاوتهای معنیدار در ارتفاع نهالها نیز بین درختان مشاهده گردید، بهطوری که نهالهای حاصل از رویشگاههای زرینگل 2، زرینگل 3، کنسی و جنگل گلستان 4 بهترتیب با مقادیر ارتفاع 4/111، 9/98، 9/98 و 3/94 سانتیمتر، بلندترین نهالها بودند و از این نظر از میان 16 درخت منتخب، 11 گروه متفاوت حاصل از گروهبندی بهروش دانکن معرفی شد. بین جهتهای مختلف هم تفاوت معنیدار از لحاظ رشد ارتفاعی دیده شد، بهطوری که تیمارهای جهتهای شرقی و جنوبی بهترتیب با 88 و 3/87 سانتیمتر ارتفاع نهال، در گروه اول و تیمار جهت غربی با 4/81 سانتیمتر در گروه دوم قرار گرفتند. در نهایت این تحقیق نشان داد که تولید انبوه نهال بذری با ارتفاع مناسب، در خاک خالص مزرعه و در جهتهای شرقی و جنوبی بیشتر از سایر تیمارها بوده است.
سفیدپلت,تکثیر جنسی,زندهمانی نهال,تولید نهال,رویش ارتفاعی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107555.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_107555_d87fed6b4ebe35d7bec0fc0249db38d3.pdf