مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
مقایسه کمی خردزیستگاهها در جنگلهای خزانکننده با سابقه مدیریتی متفاوت (مطالعه موردی: جنگل گلبند- نوشهر)
594
605
FA
جواد
اسحاقی راد
استادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه
javad.eshaghi@yahoo.com
آمنه
خانعلیزاده
کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه
10.22092/ijfpr.2014.5112
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی خردزیستگاهها در پارسل 317 (پارسل مدیریتشده) و پارسل 318 (پارسل شاهد) سری جمند گلبند واقع در نوشهر مازندران انجام شد. روش آماربرداری منظم تصادفی با ابعاد شبکه 200×100 متری و قطعات نمونه 10 آری انتخاب شد. در هر قطعه نمونه نوع و تعداد هر یک از خردزیستگاههای تعریف شده ثبت گردید. همچنین گونه درخت میزبان هر خردزیستگاه تعیین شد و قطر برابرسینه آن اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد در هکتار درختانی که میزبان انواع خردزیستگاه قرارگرفتهاند در پارسل مدیریتشده 1/28 اصله و در پارسل شاهد 7/26 اصله است و با انجام آزمون t مشخص شد که این اختلاف معنیدار نمیباشد. میانگین تعداد انواع خردزیستگاه در هکتار در پارسل مدیریتشده و پارسل شاهد بدین شرح بوده است: درخت دارای شکاف سطحی 6/0 و 3، خشکهدار سرپا 6/5 و 5/11، خشکهدار افتاده 6/5 و 4/5، دارکوب زده 4/4 و 4/5، سرشکسته 5 و 8/0، قارچزده 6/0 و 5/1، ریشهکنشده 6/0 (فقط در پارسل مدیریتشده) و درخت حفرهدار و در حال پوسیدگی 10 و 8/3. نتایج آزمون منویتنی نشان داد که تنها بین میانگین تعداد درخت حفرهدار و در حال پوسیدگی بین دو پارسل تفاوت معنیداری وجود دارد، اما در پارسل مدیریتشده تعداد درختان میزبان خردزیستگاهها در طبقات قطری 30 و 60 سانتیمتر نسبت به پارسل شاهد بیشتر است و در طبقه قطری90 سانتیمتر، پارسل شاهد دارای تعداد درختان میزبان بیشتری نسبت به پارسل مدیریتشده است؛ اما تفاوت معنیداری از لحاظ تعداد درختان میزبان در طبقات قطری مختلف در دو پارسل مشاهده نشده است. در پارسل مدیریتشده گونه ممرز و در پارسل شاهد گونه راش میزبان خردزیستگاههای بیشتری بودهاند. البته در هر دو پارسل گونه راش میزبان خردزیستگاههای متنوعتری قرارگرفته است.
راش,ممرز,منظم تصادفی,تراکم,قطر,درخت میزبان
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5112.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5112_79272268506c0f1b7cd06c73b3649d32.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
مقایسه خصوصیات محیطهای رقابتی تودههای سالم بلوط ایرانی و تودههای متأثر از زوال بلوط در استان ایلام
606
616
FA
احمد
حسینی
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور.
ahmad.phd@gmail.com
سیدمحسن
حسینی
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
hosseini@modares.ac.ir
احمد
رحمانی
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران.
arahmani@rifr-ac.ir
داود
آزادفر
دانشیار، دانشکده علوم جنگل و فناوری چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
azadfar.d@gmail.com
10.22092/ijfpr.2014.5113
به منظور مقایسه خصوصیات محیطهای رقابتی تودهها و درختان سالم بلوط ایرانی (<em>Quercus branti </em>Lindl<em>.</em>) و تودههای متأثر از زوال بلوط، جنگلهای منطقه شلم در شمال استان ایلام انتخاب شد. به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی، منطقه مورد مطالعه به 20 واحد همگن از نظر توپوگرافیک تقسیم شد و براساس نتایج بررسی میزان خشکیدگی درختی، پنج واحد همگن با میزان خشکیدگی مختلف انتخاب گردید. در هر واحد همگن منتخب شش ترانسکت 100متری پیاده و در روی هر کدام پنج نقطه تصادفی به فاصلههای 25 متر تعیین گردید و نزدیکترین دو درخت خشکیده و سالم به نقاط تصادفی مشخص شدند. سپس فاصله نزدیکترین درختان اطراف آنها به انضمام نوع گونه، قطر تاج و ارتفاع کل آنها و درصد خشکیدگی تاج اندازهگیری و یادداشت شد. وضعیت رقابتی درختان خشکیده و سالم در توده به وسیله شاخص کمی وابسته به فاصله (Hegyi) محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس (ANOVA) نشان داد که میزان رقابت درختی در سطح واحدهای همگن منتخب با هم فرق دارد. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد که میزان رقابت درختی پیرامون درختان خشکیده و درحال خشکیدن بیشتر از پیرامون درختان سالم یا کمترخشکیده بود. کمترین و بیشترین میزان رقابت درختی به ترتیب در واحدهای همگن دارای کمترین و بیشترین خشکیدگی تاجی مشاهده شد. درختان خشکیده هدف نسبت به درختان سالمتر هدف از قطر تاج کمتر، بلندی کمتر و فاصله نزدیکتر به درختان مجاور برخوردار بودند. همچنین درختان مجاور درخت خشکیده هدف از تاج بزرگتر، بلندی بیشتر و تراکم بیشتری برخوردار بودند. بنابراین مشخص شد که میزان رقابت درختی با انبوهی توده یا تراکم گروههای درختی ارتباط مستقیم دارد که بسته به میزان رطوبت در دسترس درختان، فشار رقابتی در نقاط مختلف توده تغییر میکند. نتایج این پژوهش میتواند اهمیت رقابت درختی وابسته به انبوهی توده را به عنوان یک عامل مستعدکننده مرگ و میر درختان بلوط ایرانی در شرایط خشکسالی به وجود آمده اخیر نشان داده و در مدیریت احیایی جنگلهای بلوط دچار خشکیدگی مفید باشد.
سامانه اطلاعات جغرافیائی,خشکیدگی,ترانسکت,قطر تاج,ارتفاع,شاخص کمی وابسته به فاصله
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5113.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5113_6053101a9871e40cd3c4a8eb37f47b1d.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی فاکتورهای مؤثر رویشگاهی بر فراوانی قارچهای ماکروسکوپی چوبزی و تحلیل حساسیت با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: جنگل خیرود نوشهر)
617
628
FA
حامد
آقاجانی
0000-0003-3013-1776
دانشجوی دکتری گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
hamed_aghajani_85@yahoo.com
محمدرضا
مروی مهاجر
null
استاد، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
mohadjer@ut.ac.ir
علی
جهانی
استادیار گروه علوم محیطزیست و منابع طبیعی، دانشگاه محیطزیست، کرج
ajahani@ut.ac.ir
محمدرضا
آصف
استادیار، گروه رستنیها، مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی ایران، تهران
انوشیروان
شیروانی
استادیار، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
anoushirvan_shirvany@yahoo.com
مجتبی
آذریان
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
mojtabaazaryan@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2014.5135
یکی از مزایای شبکه عصبی مصنوعی قابلیت کاربرد آن در مدیریت و برنامهریزی اکوسیستمهای طبیعی است. با توجه به اینکه جنگلهای شمال ایران دارای تنوع رویشگاهی بالایی هستند و برای مدیریت آنها نیاز به شناخت اکوسیستم این جنگلها داریم، بررسی این موضوع که استفاده از شبکه عصبی مصنوعی تا چه حدی در کلاسهبندی حضور و فراوانی قارچهای ماکروسکوپی جنگلها مؤثر است، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین برای کسب اطلاعات در این زمینه، جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود در نوشهر انتخاب شد و بعد از انجام جنگلگردشیهای مقدماتی و انتخاب قطعههای مورد نظر نمونهبرداری، در فصول تابستان و پاییز طی چندین برداشت در قطعههای 110، 207 و 311 بهترتیب در بخشهای پاتم، نمخانه و گرازبن این جنگل، آماربرداری صددرصد از کلیه درختان بلندمازو و ممرز قارچزده انجام گردید. درمجموع، از این سه قطعه ،231 نمونه قارچ ماکروسکوپی از روی درختان بلندمازو و ممرز جمعآوری گردید که 112 نمونه آنها مربوط به قارچهایچوبزی بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی طراحی شده، قابلیت خوبی در کلاسهبندی فراوانی قارچهای ماکروسکوپی درختان مورد مطالعه دارد. شبکه با دو لایه پنهان و 11 نرون در هر لایه با توجه به بیشترین مقدار ضریب تعیین، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان میدهد. تعداد ورودیها برابر با 112 نمونه با 11 متغیر و تعداد خروجیها شامل چهار طبقه یا کلاس فراوانی قارچ است. نتایج مربوط به آنالیز حساسیت مؤلفههای بکار برده شده بهمنظور مدلسازی در پیشبینی هریک از کلاسههای قارچ با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی نیز نشان داد که درجه پوسیدگی خشکهدار، سلامت درخت، وضعیت درخت و ریزاقلیمی توده بهترتیب بیشترین تأثیر را در حضور و فراوانی قارچهای ماکروسکوپی از خود نشان میدهند.
جنگلشناسی,سلامت و وضعیت درخت,بلندمازو,پوسیدگی خشکهدار,ریزاقلیمی,ممرز
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5135.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5135_3cf71f505732a43f15d3b5e242864951.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
مدلسازی پراکنش تیپهای جنگلی با استفاده از رگرسیون لجستیک در جنگلهای آرمرده بانه
629
642
FA
هه وار
مدرس گرجی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج
مهتاب
پیرباوقار
استادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و مرکز پژوهش و توسعه جنگلداری زاگرس شمالی، دانشگاه کردستان، سنندج
mahtab_bavaghar@yahoo.com
لقمان
قهرمانی
0000-0002-3721-8084
استادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و مرکز پژوهش و توسعه جنگلداری زاگرس شمالی، دانشگاه کردستان، سنندج
lghahramany@gmail.com
10.22092/ijfpr.2014.5136
این تحقیق با هدف پیشبینی پراکنش بالقوه تیپهای جنگلی حوزه آرمردهْ بانه به مساحت 44/16842 هکتار انجام شد. تعیین و طبقهبندی تیپهای جنگلی منطقه بر مبنای دادههای 448 قطعه نمونه 1/0 هکتاری دایرهای شکل انجام شد. هشت تیپ جنگلی شناسایی شد که از میان آنها چهار تیپ “مازودار- برودار”، “برودار- سایر گونهها همراه مازودار”، “برودار، ویول همراه سایر گونهها” و “برودار خالص” با استفاده از عوامل فیزیوگرافی مدلسازی شدند. مدلسازی بهوسیله رگرسیون لجستیک و روش گام به گام (نسبت احتمال) با انتخاب 70 درصد از نمونهها برای مدلسازی و30 درصد از آنها برای اعتبارسنجی، انجام گردید. نتایج نشان داد که مدل بدستآمده برای تیپهایی که دارای دامنه پراکنش محدود در منطقه مورد بررسی هستند، دقیقتر است. بر اساس آزمون منحنیRoc بیشترین دقت بهترتیب به مدل تیپهای “برودار خالص”، “برودار، ویول همراه سایر گونهها”، “برودار- سایر گونهها همراه مازودار” و “مازودار- برودار” اختصاص یافت. همچنین جهت دامنه با توجه به حضورش در بیشتر مدلها، مهمترین عامل مؤثر در پراکنش تیپهای منطقه شناخته شد. بر اساس چگونگی رابطه فزاینده یا کاهنده حضور هر تیپ با متغیرهایی که وارد مدل لجستیک شدهاند و مقدار همخوانی آن با نتایج بدست آمده از همپوشانی نقشه تیپبندی با عوامل مورد بررسی و نیز تحقیقات مشابه قبلی، میتوان گفت که رگرسیون لجستیک روش مناسبی برای بررسی تأثیر عوامل مختلف بر پراکنش مکانی تیپهای مختلف است. نقشههای احتمال پیشبینی شده تیپهای مختلف میتواند برای اهداف مدیریتی در توسعه و احیاء اکوسیستمهای جنگلی کاربرد داشته باشد.
عاملهای فیزیوگرافی,منحنی راک,پراکنش بالقوه,سیستم اطلاعات جغرافیایی,جنگلهای زاگرس
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5136.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5136_6ce1d8eed2a252adfc9b98147acf8973.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی نقش داغداغان “Celtis caucasica” بهعنوان درخت تثبیتکننده نیتروژن بر خصوصیات خاک زیراشکوب در ذخیرهگاه جنگلی اردسته دهاقان- اصفهان
643
653
FA
سمیه
دهنوی
کارشناس ارشد، گروه مرتع و آبخیزداری و بیابان، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
سیدحمید
متین خواه
استادیار، گروه مرتع و آبخیزداری و بیابان، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
فرشید
نوربخش
دانشیار، گروه خاک شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
10.22092/ijfpr.2014.5137
درختان تثبیتکننده نیتروژن یا درختانی که دارای توانایی ترسیب نیتروژن هوا در خاک میباشند، موجب افزایش میزان مواد آلی در خاک تحت اشکوب خود میشوند. این درختان با افزودن مقادیر بالایی از نیتروژن به خاک، موجب حاصلخیزی آن شده و نیاز گیاهان متأثر از درختان مذکور و بخصوص خود درخت تثبیتکننده به این عنصر را تا حد زیادی مرتفع میسازد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات حضور درخت داغداغان با نام فارسی " تادار" و نام علمی<em>“Celtis caucasica” </em>بر حاصلخیزی خاک و گیاهان تحت اشکوب، در ذخیرهگاه جنگلی اردسته واقع در شهرستان دهاقان از توابع استان اصفهان، به اجرا درآمد. برای انجام این مطالعه، نمونهبرداری خاک تحت تسلط تاج پوشش داغداغان و نمونهی شاهد، در سه عمق 0-20، 20-40 و 40-60 سانتیمتری در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. سپس پارامترهای آهک، <em>pH</em>، <em>EC</em>، کربن آلی، نیتروژن معدنی و نیتروژن کل خاک تحت اشکوب اندازهگیری شد. همچنین آنالیز گیاه محک به لحاظ بررسی اثرات درخت مورد مطالعه بر میزان نیتروژن کل، پروتئین و تولید گیاهان زیراشکوب در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایشها نشان داد که مقادیر آهک، نیتروژن معدنی، درصد نیتروژن کل در خاک و درصد کربن آلی بعلاوه نیتروژن کل، پروتئین و تولید گیاه محک در عمق 0-20 سانتیمتری خاک تحت اشکوب داغداغان، بیشترین مقدار را داشته و با افزایش عمق، از میزان آنها کاسته شد.
حاصلخیزی خاک,اسیدیته,هدایت الکتریکی,آهک,کربن آلی,گیاه محک
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5137.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5137_28c118c4ce514c55d3205b5abfabaa93.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
برداشت کماثر و تاثیر آن در عملیات بهرهبرداری جنگل
654
665
FA
هادی
بیاتی
0000-0001-7658-8363
کارشناسی ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریائی، دانشگاه تربیت مدرس، نور.
pr_bayati@yahoo.com
اکبر
نجفی
نویسنده مسئول، دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریائی ، دانشگاه تربیت مدرس، نور
a.najafi@modares.ac.ir
پرویز
عبدالمالکی
دانشیار، گروه بیوفیزیک، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
10.22092/ijfpr.2014.5138
بهرهبرداری بهینه جنگل یکی از مهمترین اهداف سیستم مدیریت جنگل است، که به هر روشی اجرا شود به توده باقی مانده آسیب میرساند. ولی روشهای بهبود یافتهی بهره برداری میتوانند این اثراث را کاهش دهند. یکی از این روشها، استفاده از قطع هدایت شده میباشد. در این تحقیق سعی شده است تا تاثیر قطع هدایت شده در تعداد درختان صدمه دیده در مرحله قطع و وینچینگ و همچنین زمان قطع و وینچینگ بررسی گردد. مشاهدات و اندازهگیریها در جنگلهای شرکت نکا چوب انجام پذیرفت. تعداد 84 درخت از کل درختان نشانهگذاری شده انتخاب و از این تعداد 42 درخت را با کمک ناظر طرح تعیین جهت نموده و جهت قطع و افتادن درخت نشانه گذاری شده پیش از عملیات قطع با رنگ مشخص گردید. زمان قطع و وینچینگ و هم چنین تعداد درختان آسیب دیده در هر دو مرحله ثبت گردید. نتایج مرحله قطع نشان داد که میانگین زمان خالص برای قطع درخت در قطع هدایت شده 2/95 دقیقه بوده در صورتی که این مقدار در درختان هدایت نشده 4/04 دقیقه ثبت گردید. هم چنین در قطع هدایت نشده نسبت به قطع هدایت شده تعداد درختان باقطر بالاتر از 10سانتی متر بیشتری آسیب دیدند (100 در مقابل 25 درخت). مقایسه زمان وینچینگ درختان هدایت نشده نشان داد که این زمان بیشتر از 2 برابر گروه هدایت شده بوده و هم چنین تعداد درختان سرپای باقی مانده بیشتری درقطع هدایت نشده در زمان وینچینگ صدمه دیدند (50 در مقابل 14 درخت).
مدیریت جنگل,صدمات بهرهبرداری,قطع درخت,قطع هدایت شده
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5138.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5138_f6969d3b6ed173ed91714613a75a952a.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
ارزیابی اثرات عملیات خروج چوب با تراکتور کشاورزی بر خصوصیات فیزیکی خاک جنگل (مطالعه موردی: بخش گرازبن جنگل خیرود)
666
677
FA
مقداد
جورغلامی
استادیار، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
mjgholami@ut.ac.ir
شکوه
سلطانپور
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
مریم
اتحادی ابری
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
metehadi@ut.ac.ir
باریس
مجنونیان
استاد، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
bmajnoni@ut.ac.ir
10.22092/ijfpr.2014.5140
سیستمهای بهرهبرداری با تراکتور، معمولیترین انواع تجهیزات کوچک مقیاس هستند. در جنگلهای شمال ایران، تراکتورهای کشاورزی مجهز شده به تریلی دو چرخ، به طور فراوانی برای عملیات پیش حمل چوبآلات کاتینی و هیزمی استفاده میشود. این مطالعه در بخش گرازبن جنگل خیرود انجام شد. اهداف این تحقیق شامل ارزیابی اثرات شیب، شدت تردد تراکتور و عمق خاک بر روی وزن مخصوص ظاهری خاک، تخلخل خاک و مقاومت به نفوذ در خاک قهوهای جنگلی دارای بافت لومی تا لوم رسی در مسیرهای حمل چوب با تراکتور بود. این پژوهش در قالب طرح فاکتوریل کامل تصادفی در سه تکرار در سه کلاسه شیب (شیب 0-10 درصد (رو به پایین)، شیب 10-20 درصد (رو به پایین) و شیب 0-10 درصد (رو به بالا))، سه شدت ترافیک (کمتر از 5 تردد، 5-10 تردد و بیش از 10 تردد) و چهار عمق خاک از سطح زمین (5، 10، 15 و 20 سانتیمتری) در مسیرهای حمل و نقاط دستنخورده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شیب، شدت تردد تراکتور و عمق خاک دارای اثر معنیداری بر وزن مخصوص ظاهری خاک هستند. مسیرهای حمل رو به بالا دارای بیشترین مقدار وزن مخصوص در بین کلاسههای شیب هستند. تخلخل خاک با افزایش تعداد تردد به طور معنیداری کاهش یافت. بیشترین کاهش تخلخل خاک بعد از 10 تردد رخ داده است که مقدار آن 6/38 درصد است. همچنین مسیرهای حمل رو به بالا دارای بیشترین مقدار مقاومت به نفوذ در بین کلاسههای شیب بودند. با افزایش عمق خاک، مقدار مقاومت به نفوذ در مسیرهای حمل افزایش یافت. مسیرهای با شیب 0-10 درصد (رو به پایین) کمترین مقدار وزن مخصوص و مقاومت به نفوذ را نشان دادند، درحالیکه مسیرهای با شیب 10-20 درصد (رو به پایین) دارای مقادیر متوسط و مسیرهای 0-10 درصد (رو به بالا) دارای بیشترین مقدار کوبیدگی خاک بودند. بنابراین، میتوان نتیجهگیری نمود که عملیات پیش حمل با تراکتور باید در مسیرهای با شیب ملایم برنامهریزی شده و تا حد امکان مسیرهای پیش حمل با شیب رو به بالا از عملیات چوبکشی مستثنی شوند.
عملیات پیش حمل,کوبیدگی خاک,تخلخل خاک,مقاومت به نفوذ,شیب,عمق خاک
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5140.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5140_837229c1c11960714c9a23372cc98aa6.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی قابلیت توسعه گونه در حال انقراض سرخدار در استان گلستان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (پژوهش موردی: ذخیرهگاه پونه آرام استان گلستان)
678
689
FA
انوشیروان
عالمی
کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، پردیس علوم و تحقیقات گیلان
anoshirvana@yahoo.com
علیرضا
اسلامی
دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
dr_eslami2006@yahoo.com
شعبان
شتایی جویباری
دانشیار، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
shataee@yahoo.com, shataee@gau.ac.ir
10.22092/ijfpr.2014.5141
سرخدار از گونههای بومی سوزنیبرگ ایران و جزو گونههای در حال انقراض است. این گونه در گذشته گستره وسیعی را دربرگرفته ولی هماکنون در مناطق محدودی دیده میشود. به دلیل حمایت از این گونه دارویی انجام بررسیهای بیشتری از جنبههای پراکنش مکانی و امکان توسعه کاشت آن ضروریست. هدف از انجام این پژوهش تطبیق خواهشهای اکولوژیک این گونه با خصوصیات اکولوژیک منطقه مورد پژوهش در استان گلستان بهمنظور مکانیابی و تعیین مناطق مستعد کاشت بوده است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. طی این فرایند ابتدا شاخصهای طبیعی مورد نیاز و تأثیرگذار در رشد گونه سرخدار (ارتفاع، شیب، جهتشیب، سنگشناسی، رطوبت نسبی هوا، بارش، دما، تیپ خاک، پوشش گیاهی، تراکم تاج پوشش) در قالب 10 شاخص تعیین و پس از مشخص شدن وزن آنها، سرانجام نقشه نهایی مناطق مناسب کاشت گونه سرخدار براساس مدل ارزیابی چند معیاره (Multi Criteria Evaluation) تهیه گردید. براساس یافتههای تحقیق، در روش ارزیابی چند معیاره، از کل مساحت 30554 هکتاری محدوده مورد پژوهش حدود 2482 هکتار از اراضی دارای توان بسیار خوب و 10982 هکتار دارای توان خوب و 10909 هکتار دارای توان متوسط و 6181 هکتار فاقد توان رویشگاهی جهت کاشت گونه سرخدار برآورد گردید. با استفاده از نتایج این تحقیق میتوان مناطق مستعد حضور گونه سرخدار را مشخص و در آینده نسبت به انجام برنامهای مدون جهت تسهیل کاشت آن در مناطق جنگلی شمال اقدام کرد.
تحلیل سلسله مراتبی,ارزیابی چند معیاره,خاک,آب و هوا,سنگشناسی,پستی و بلندی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5141.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5141_8537972463d8032d7d4e660fbcf6f002.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی مزیت نسبی و ثبات عملکرد صادراتی فراوردههای جنگلی ایران
690
701
FA
حمید
امیرنژاد
دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مهندسی علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
علیرضا
علی پور
کارشناس ارشد، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
10.22092/ijfpr.2014.5142
در این پژوهش، با استفاده از شاخصهای مزیت نسبی به بررسی بازار صادراتی فراوردههای جنگلی ایران برای بازۀ زمانی 2009-1970 پرداخته شد. نتایج کاربرد شاخصهای مزیت نسبی آشکار شده و آشکار شدۀ متقارن نشان داد که کشور ایران در صادرات این فراوردهها فاقد مزیت نسبی است. همچنین، با بررسی شاخص ثبات عملکرد صادراتی مشخص شد که روند حرکت تجاری کشور در زمینۀ صادرات فراوردههای جنگلی دچار نوسانهای عدیده همراه با رشد کاهشی و منفی میباشد. در نهایت، بهمنظور افزایش صادرات این فراوردهها و برخورداری از مزیت نسبی صادراتی، پیشنهاد شد چشماندازهای از پیش تعیین شدۀ تجاری مانند شناسایی بازارهای هدف صادراتی این فراوردهها، مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، بهمنظور افزایش صادرات جنگلی از طریق افزایش تولیدات، واگذاری بیش از پیش منابع جنگلی به بهرهبردارهای خصوصی پیشنهاد شد.
فراوردههای جنگلی,مزیت نسبی آشکار شده (RCA),مزیت نسبی آشکار شدۀ متقارن (RSCA),شاخص کایدو ( ),ثبات عملکرد صادراتی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5142.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5142_0176b917893e76f7b9d5eab8ca8037b7.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی تودههای دستکاشت سوزنی و پهنبرگ پارک مخمل کوه خرمآباد از نظر ترسیب کربن خاک و تنوع زیستی زیرآشکوب
702
715
FA
اکرم
آزادی ریمله
کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
سیدمحمد
حجتی
استادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
حمید
جلیلوند
0000-0003-0016-4104
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
hj_458_hj@yahoo.com
حامد
نقوی
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
hm.naghavi@gmail.com
10.22092/ijfpr.2014.5143
در جنگلکاری، انسان در پی دستیابی به یک بومنظام جدید و سازگار با شرایط حاکم در منطقه میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ترسیب کربن خاک، ارزش اقتصادی آن و تنوع زیستی گونههای علفی کف در تودههای جنگلکاری شده مورد مطالعه و معرفی عوامل تأثیرگذار در ترسیب کربن میباشد. در هر توده 10 درخت سالم و غالب انتخاب شد و در زیر تاج پوشش (در چهار جهت جغرافیایی) و در جهت شمالی (در فضای باز) درختان منتخب اقدام به اندازهگیری تنوع زیستی در پلاتهای 1×1 متر گردید. نمونههای خاک نیز از عمق سطحی در زیر تاج پوشش درختان تهیه شد. نتایج نهایی (وزن نهایی محاسبه شده از روش سلسله مراتبی) نشان داد که بهترتیب گونههای کاجبروسیا، ارغوان و ون بهعنوان بهترین گونه از نظر معیارهای مورد بررسی میباشند، که برای جنگلکاری در مناطق مشابه جهت دسترسی به اهداف مذکور توصیه میشوند. نتایج رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که درصد سنگلاخی، رطوبت، چگالی ظاهری و ماده آلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ذخیره کربن هستند.
جنگلکاری,ارزش اقتصادی,روش سلسله مراتبی (AHP),کاج بروسیا,ارغوان,ون
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5143.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5143_c60916ad2ed9bc35e6dbf045ea47d2c2.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
میزان توزیع ترسیب کربن تنه درختان بلوط (Quercus castaneifolia C.A. Mey) در ارتباط باعوامل فیزیوگرافی جنگلهای طبیعی شمال ایران
716
728
FA
علی اصغر
واحدی
0000-0002-7184-5444
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحدعلوم و تحقیقات تهران
ali.vahedi60@gmail.com
اسدالله
متاجی
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
amataji@srbiau.ac.ir
10.22092/ijfpr.2014.5144
میزان ترسیب کربن درختان جنگلی و توزیع مکانی آنها ازجمله عوامل تأثیرگذار بر پویایی کربن جهانی محسوب شده و یک مبنای اساسی در پیشبینی تغییرات اقلیم تلقی میشود. بهمنظور مطالعه مورد نظر ابتدا در قطعههای شماره2 و 4 سری3 جنگل گلندرود بهازای 5-2 متر طول تنه پایههای قطع شده بلوطT دیسکهایی با ضخامت دو سانتیمتر برداشت شد. متعاقباً تکهبرداری با حجم ثابت و فاصله ثابت (دو سانتیمتر) از مقاطع مختلف دیسک انجام شد. بهمنظور تعیین چگالی خشک چوب قطعات تکهبرداری شده به مدت 24 ساعت در آون در دمای <sup>c</sup>ْ105 قرار گرفتند. همچنین ضریب کربن با استقرار نمونههای مورد نظر در کوره حرارتی و در نظر گرفتن نسبت وزنی کربن آلی و ماده آلی، محاسبه شد. برای تعیین میزان ترسیب کربن تنه درختان بلوط و توزیع مکانی آن در واحدهای فیزیوگرافی، قطعه 3 با سطح معادل 38 هکتار بهعنوان قطعه شاهد در جنگل مذکور مبنای مطالعه قرار گرفت. سپس به صورت سیستماتیک قطعات نمونه ای با فواصل 100 متر و مساحت 400 متر مربع در آن پیاده گردیدند. در داخل هر قطعه مشخصات کمی ازجمله قطر برابر سینه و ارتفاع کل تنه درختان بلوط اندازهگیری گردیده و مقدار ترسیب کربن با ترکیب رابطه حجم، دانسیته خشک و ضریب کربن محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مقادیر وزن مخصوص خشک نشان داد که گرچه مقادیر بدستآمده از مرکز مقطع عرضی دیسکهای تهیه شده درون پایهای به سمت پوست دارای تغییرات معنیداری میباشند (<em>P</em> < 0.01)، ولی بین پایههای مختلف با ابعاد قطری مختلف اختلاف معنی داری مشاهده نشد. با توجه به نتایج حاصل، از آنجایی که میانگین وزن مخصوص خشک تنه بلوط 0083/0 ± 81/0 گرم بر سانتی متر مکعب و میانگین ضریب کربن نیز 108/ 0 ± 37/57% میباشد نتایج آزمون تی جفتی در رابطه با مقایسه میزان ترسیب کربن محاسباتی (واقعی) و تخمینی، نشان داد که مقادیر محاسباتی به صورت معنیداری بیشتر از مقادیر تخمینی است ( P < 0.01 )؛ بهطوریکه اختلاف میانگین آنها 39/1 ± 267/4 تن در هکتار بود. رویهمرفته، نتایج آنالیز واریانس نشان داد که توزیع مقادیر ترسیب کربن تنه درختان بلوط در واحدهای مختلف فیزیوگرافی دارای اختلاف معنی دار نمیباشند که نشان میدهد توزیع ترسیب کربن تنه درختان بلوط در منطقه مورد مطالعه مستقل از تأثیرات فیزیکی محیط میباشد.
چگالی خشک چوب,قطر,ارتفاع,ضریب کربن,تغییر اقلیم,توزیع مکانی کربن
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5144.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5144_6e07d56ebc28770c09c4600b32c73b8d.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
اثر شدت آتشسوزی بر ماکروفون خاک در جنگلهای شاخهزاد بلوط ایرانی
729
741
FA
مرتضی
پوررضا
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
سیدمحسن
حسینی
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
hosseini@modares.ac.ir
علی اکبر
صفری سنجانی
استاد، دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی همدان
safari_sinegani@yahoo.com
محمد
متینی زاده
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
mohamadmatinizadeh@yahoo.com
وارن
دیک
استاد، دانشکده محیطزیست و منابع طبیعی، دانشگاه ایالتی اوهایو، آمریکا
10.22092/ijfpr.2014.5146
در این پژوهش با نگرش به ارزش اکوسیستمهای جنگلی زاگرس و آتشسوزیهای اخیر، برهمکنش شدت آتشسوزی، ویژگیهای خاکی و ماکروفون خاک بررسی شد. برای این منظور سه شدت آتشسوزی: سوختگی ضعیف مربوط به کف جنگل (بیرون جستگروهها)، سوختگی میانه و شدید در درون جستگروهها در نظر گرفته و بهترتیب با کف جنگل (بیرون از جست گروهها) و درون جستگروهها در جایگاه آتشسوزی نشده سنجش شد. برای هریک از تیمارهای گفته شده 15 نمونه 50×50 و ژرفای 20 سانتیمتر به روش تصادفی و در راستای ترانسکتهایی در دو جایگاه آتشسوزی شده و آتشسوزی نشده پیاده شد. ماکروفون خاک به روش دستی جدا و پس از شناسایی، گروهبندی شدند. نمونهبرداری از ماکروفون خاک در دو زمان شامل 13 ماه (پاییز) و 20 ماه (بهار) پس از آتشسوزی انجام شد. یافتهها نشان داد که در آتشسوزی ضعیف نه تعداد کل ماکروفون خاک تغییر معنیداری داشت و نه ویژگیهای مورد بررسی خاک ولی در سوختگی شدید کاهش معنیداری در ماکروفون خاک دیده شد و ویژگیهای خاک نیز تغییر معنیداری داشت. یافتههای آنالیز متعارفی تطبیقی (CCA) نشان داد که کرم خاکی و ماهی نقرهای با فاکتورهای ژرفای لاشبرگ، کربن آلی، نیتروژن و رطوبت خاک همبستگی مثبتی دارد. در سوختگی میانه و شدید نابود شدن کرم خاکی و ماهی نقرهای با کاهش فاکتورهای بالا همراه بود که در اثر سوختگی ایجاد شده بود.
جستگروه,آنالیز متعارف تطبیقی,کرم خاکی,ماهی نقرهای,کربن آلی
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5146.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5146_4330a4b6d246144b6dd83b75df47f861.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
ارائه راهکارهای مدیریتی مقابله با آتشسوزی با استفاده از سامانه پشتیبانی تصمیمگیری در جنگلهای زاگرس شمالی (مطالعه موردی جنگلهای حوزه شهرستان مریوان)
742
755
FA
مژده
میرکی
کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
مسلم
اکبری نیا
0000-0000-8193-1947
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
akbarim@modares.ac.ir
هدایت
غضنفری
استادیار، مرکز پژوهش و توسعه جنگلداری زاگرس شمالی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج
hedayat_ghazanfari@yahoo.com
ستار
عزتی
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
ezzati@modares.ac.ir
ارکان
حیدری
کارشناس ارشد، گروه جنگلداری، اداره منابع طبیعی شهرستان مریوان
arkan283@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2014.5147
یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده جنگلهای زاگرس، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی است که در چند سال اخیر منجر به تخریب بخش وسیعی از این جنگلها شده است. مطالعه و ارائه تدابیر مدیریتی میتواند نقش کنترلکنندهای را برای مقابله با این بحران ایفا کند. بدین منظور مطالعه حاضر به منظور شناسایی و ارزیابی مهمترین فاکتورهای تاًثیرگذار بر روشهای مهار آتشسوزی در جنگلهای مریوان با روش تجزیه و تحلیل سوات (<em>SWOT</em>) طراحی شد. با توجه به متفاوت بودن راهبردهای مدیریتی در مهار آتشسوزی، این راهکارها به دو دسته مدیریت بحران و مدیریت خطر تفکیک شدند. شناسایی و تعیین معیارهای مؤثر با استفاده از روش پرسشنامه باز و شناسایی ذینفعان دخیل در این امر با استفاده از تحلیل دستاندرکاران انجام شد و در نهایت ارزش معیارهای مؤثر بر این فرایند از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی (<em>AHP</em>) کمی گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که معیار اشتغالزایی و درآمد با وزن نهایی 106/0 و دسترسی به هنگام با وزن نهایی 069/0 و کارایی با وزن نهایی 068/0 بهعنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر راهکارهای مدیریت بحران و معیار جلوگیری از گسترش آتش در جنگل با وزن نهایی 123/0، سرعت عمل با وزن نهایی 120/0 و امکان ایجاد اشتغال با وزن نهایی 118/0 بهعنوان مهمترین راهکارهای مدیریت خطر در منطقه تشخیص داده شد. در این راستا بازسازی و بهبود روحیه جوامع محلی نسبت به محیط پیرامون خود، فرهنگسازی در بین روستاییان، زمینهسازی ایجاد عزم ملی در حفاظت از منابع ملی و دوری از مدیریت فقط دولتی در مدیریت و کنترل بهتر و علمیتر آتشسوزی در جنگل در این مناطق پیشنهاد میگردد.
تحلیل سوات,تحلیل سلسله مراتبی,مهار آتش,مدیریت خطر,مدیریت بحران,پرسشنامه
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5147.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5147_233b527cc12a40966e651b9d420ffd7e.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
اثرات روش ذخیره نزولات آسمانی و دور آبیاری روی رشد و استقرار اولیه نهالهای کهور ایرانی و کنار در جنوب بلوچستان
756
767
FA
علی اکبر
عامری
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان شمالی، بجنورد
هاشم
کنشلو
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
hkeneshlo@yahoo.com
10.22092/ijfpr.2014.5148
برای تعیین مناسبترین روش ذخیره نزولات و دور آبیاری روی رشد و استقرار اولیه دو گونه درختی، بهمنظور جنگلکاری در مناطق جنوب استان سیستان و بلوچستان، این تحقیق در منطقه دشتیاری چابهار به اجرا درآمد. آزمایش بصورت طرح آماری کرتهای خرد شده (split-plot) در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی پنج سال روی دو گونه کهور ایرانی (<em>Prosopis cineraria</em>) و کنار (<em>Ziziphus spina-christi </em><em> </em>) اجرا شد. فاکتور اصلی روش ذخیره نزولات در دو سطح (تورکینست و بند خاکی) و فاکتور فرعی دور آبیاری در سه سطح (10، 20 و 30 روز) بود. تیمارهای بند خاکی و دور آبیاری 20 روزه با توجه به شرایط رایج در منطقه بهعنوان تیمار شاهد انتخاب شدند. نتایج آزمایش نشان داد تیمار دور آبیاری 10 روزه مناسبترین تیمار آبیاری برای استقرار گونهها بود و باعث درصد زندهمانی بالاتر و صفات رویشی و استقرار بهتر نهالها شد. گونه کهور ایرانیاز نظر زندهمانی و استقرار نسبت به گونه کنار شرایط مناسبتری داشت. تیمار ذخیره نزولات به روش تورکینست و بندخاکی، از نظر تأثیر روی زندهمانی و سایر صفات گونههای کاشته شده در بسیاری موارد معنیدار نبود، اما از نظر تأثیر روی صفات رویشی و استقرار گونهها، روش ذخیره نزولات به شیوه بند خاکی مؤثرتر بود.
تورکینست,بند خاکی,زنده مانی,ارتفاع,قطر,تاج پوشش
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5148.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5148_a2da5b1fe3363c7e9aa1b4c99d2bcf71.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
ارزیابی نتاج ناتنی پده و والدین آنها براساس ویژگیهای مورفولوژیک و ریزمورفولوژیک برگ
768
779
FA
معصومه
همایی
کارشناس ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه پیام نور، تهران
حسین
میرزایی ندوشن
استاد پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
nodoushan2003@yahoo.com
فرشته
اسدی کرم
کارشناس ارشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
asadi344@rifr-ac.ir
غلامرضا
بخشی خانیکی
استاد، گروه زیستشناسی دانشکده علومپایه، دانشگاه پیام نور، تهران
محسن
کلاگری
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
calagari @rifr-ac.ir
10.22092/ijfpr.2014.5149
پده (<em>Populus euphratica </em>Oliv.) یکی از گونههای مهم جنس صنوبر است که بیشتر از طریق غیر جنسی تولید مثل کرده و تنوع ژنتیکی زیادی در تودههای آن دیده نمیشود. این تحقیق تعدادی از ویژگیهای مورفولوژیک و ریزمورفولوژیک برگ را در چهار نتاج ناتنی پده هر یک از یازده کلن موجود صنوبر که بهعنوان ژنوتیپهای جدید محسوب میشوند و در مرکز تحقیقات البرز کرج نگهداری میشوند، مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده است. به این منظور تعداد 44 کلن از نتاج ناتنی 11 پایه مادری در قالب یک طرح آماری آشیانهای از نظر برخی از صفات مورفولوژیک و ریزمورفولوژیک برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنوع وسیعی در بین پایههای مادری و نیز نتاج حاصل از آنها وجود دارد که میتواند منشأ تولید ارقام جدید تجاری در این گونه قرار بگیرند. میانگین صفاتی نظیر طول و عرض برگ در نتاج افزایش یافت، درحالیکه عمق کنگرهها و تضرس برگ کاهش یافته بود که همه این عوامل به افزایش سطح برگ و بهبود قابلیت گیاه در انجام فتوسنتز کمک میکند. از طرفی افزایش دامنه برخی از این صفات در نتاج نشان از وجود زمینه مناسب در گزینش ژنوتیپهایی با قابلیتهای بیشتر در بین نتاج داشت. طول دمبرگ و عرض برگ با ویژگیهای روزنه ازجمله طول روزنه همبستگی مثبت و با تعداد روزنه همبستگی منفی نشان داد. با توجه به نقش روزنهها در فتوسنتز این همبستگی میتواند در گزینشهای غیرمستقیم پایههای مطلوب مورد استفاده قرار بگیرد.
تنوع ژنتیکی,روزنه,صنوبر,پایه مادری,سطح برگ,فتوسنتز
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5149.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5149_8df09dceea8e7eeebd7fb0920ee77d64.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
21
4
2014
02
20
بررسی سازگاری دوازده رقم زیتون جهت جنگلکاری به صورت دیم در مناطق کم بازده استان بوشهر
780
787
FA
جواد
رشیدی
کارشناس ارشد و نویسنده مسئول، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر
حسین
سردابی
دانشیار پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
hosseinsardabi@gmail.com
10.22092/ijfpr.2014.5150
گونه زیتون خوراکی (<em>olea europaea</em>) به لحاظ چند منظوره بودن، به ویژه مثمر بودن و تثبیت بیولوژیکی خاک حائز اهمیت است. در این بررسی در اسفند ماه سال 1377 نهالهای گلدانی دوازده رقم زیتون خوراکی (<em>Olea europaea</em>) شامل: آربکین، زرد زیتون، روغنی رودباری، ماری، میشن، لچیو، لمسکی، شنگه، سبز زیتون، سویلانا، بلیدی و مانزالینا در ایستگاه تحقیقاتی چهوک بخش تنگ ارم شهرستان دشتستان استان بوشهر در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار کاشته شدند. نتایج پس از 10 سال اجرای این پروژه تحقیقاتی نشان داد که بین رقمها از نظر زندهمانی، درصد پایه های میوه ده، قطر تاج پوشش و ارتفاع کل اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد وجود دارد. ارقام لمسکی، سبز، سویلانا، لچیو و روغنی دارای صد در صد و رقم بلیدی دارای کمترین درصد زنده مانی (60) بودند. همچنین ارقام شنگه (5/97) و میشن (75/57) دارای بیشترین و رقمهای مانزالینا (5)، سبز (5/2) و لمسکی (5/2) دارای کمترین درصد پایههای میوه ده بودند. ارقام سویلانا (66/10) و روغنی (78/9) دارای بیشترین و رقم شنگه (55/4) دارای کمترین قطر تاج پوشش (متر) بودند. ارقام روغنی (17/3) و سویلانا (32/3) دارای بیشترین و شنگه (27/2) دارای کمترین ارتفاع کل (متر) بودند. به طور کلی با توجه به شرایط آب و هوایی استان که شامل اقلیمهای بیابانی گرم شدید تا گرم خفیف است، در صورت عدم وجود محدودیت بافت و املاح خاک، امکان کاشت زیتون وجود داشته و با انجام آبیاری، محصولدهی آن دارای توجیه اقتصادی خواهد بود. از سوی دیگر امکان تعمیم نتایج این پروژه در نقاط مشابه استان با کاشت رقمهای مناسب حاصل از این تحقیق میباشد.
Olea europaea,تاج پوشش,ارتفاع کل,زنده مانی,میوه دهی,چند منظوره
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5150.html
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_5150_fa1a8c71e9ec34ecbe047e03f7e85ee8.pdf