unavailable
unavailable
موقعیت مکانی و اندازه ارتفاع و تاج تمام درختان و درختچههای متعلق به پنج گونه ارس، برودار، زبانگنجشک، کیکم و زالزالک روییده در کنار یکدیگر در وسعتی برابر 53 هکتار از ذخیرهگاه جنگلی چهارطاق در زاگرس مرکزی اندازهگیری شدند. الگوهای پراکنش پایههای هر گونه توسط چهار شاخص C، هینز، ابرهارت، پیلو و جانسون- زیمر محاسبه شدند. در کنار این شاخصها، تخمین بصری و شاخص رشد آزاد (نسبت اندازه مساحت تاج به ارتفاع گیاه) نیز برای تفسیر نتایج و تعیین صحت نتایج بکار گرفته شدند. نتایج نشان داد که پراکنش پایههای زبانگنجشک کاملاً از الگوی تصادفی پیروی میکند و افراد دو گونه بلوط ایرانی (برودار) و زالزالک کاملاً کپهای پخش شدهاند. تفاوت الگوی پراکنش پیشبینیشده برای دو گونه دیگر توسط شاخصهای مختلف، متفاوت بود. عاملهایی چون تراکم کم کیکم و کنترل اپینستیک زیاد ارس بهعنوان عاملهای عدمقطعیت تعیین نوع پراکنش این دو گونه ارائه شدند. در بین شاخصهای موردمطالعه، شاخص الگوی پراکنش C مناسبترین شاخص توضیحدهنده پخشیدگی درختان برای منطقه مذکور بود. -Abdollah Poor, M. and Saydin Navadeh, H., 1996. Subproducts of the Zagros and its economic value. Journal of Forest and Rangeland, 31: 18-20 (In Persian). - Anonymous, 2013. Meteorological Data of Kurdistan. General Office of Kurdistan Province Meteorology (www. Kurdistanmet.ir). - Arefi, H., Nasir Zadeh, A. and Mirzaei Nodoushan, H., 2003. Variation in baseline maternal and paternal Terebinth tree (Pistacia atlantica). Journal of Forest and Poplar Research (Proceedings of the Second National Conference of Terebinth Tree), 10(2): 405-419. - Arefi, M.H., Abdi, A., Saydian, S.E., 2005. Evaluations of seeds and progenies of Pistacia atlantica trees in east Azerbaijan province. Proceeding of International Symposium on Pistachio and Almonds,Tehran, Iran, pp. 182-195(In Persian). - Ghahraman, A., 1984. Flora of Iran. Published by Research Institute of Forests and Rangelands. Tehran, 3(162). - Davis, D.P.H.,1975. Flora of Turkey. Edinburg University Press, 4. - Fattahi, M.,1995a. Vegetation history of the Zagros and especially Terebinth tree in Iran and the world. Proceedings of the National Seminar on Luggage, 13-14 Nov. 1995. Ilam Agriculture and Natural Resources Research Center, pp. 1-25 (In Persian). - Fattahi, M.,1995b. Terebinth tree morphology and the genetic modification. Proceedings of the National Seminar on Luggage, 13-14 Nov. 1995. Ilam Agriculture and Natural Resources Research Center, pp. 91-113 (In Persian). - Fattahi, M.,1995c. Ecology of Terebinth tree. Proceedings of the National Seminar on Luggage, 13-14 Nov. 1995. Ilam Agriculture and Natural Resources Research Center, pp. 26-60 (In Persian). - Hossein-Khah, R. and Farhang, B., 1996. Pistacia mutica: A new resource for oil production. Seminar on Pistachio Problems, 20-22 August 1996, Kerman, Iran(In Persian). - Ibrahim, I.H. and Nahlawi, N., 1982. Recent techniques for propagating of Pistacio rootstocks by seed followed by budding. ACSAD. Damascus, 21p. - Ibrahim, I.H., Nahlawi, N. and Nahlawi, M., 1984. Pistacio rootstocks studies under arid zone conditions. ACSAD. Izraa Research Station, Syria, 44p. - Khatamsaz, M., 1988. Flora of Iran, Anacardiaceae, No: 3. Published by Research Institute of Forests and Rangelands. Tehran, 22p(In Persian). - Nasir, E., 1983. Flora of Pakistan, Anacardiaceae. No: 152. - Picchioni, G.A., Miyamoto, S. and Storey, J.B., 1990. Salt effects on growth and ion uptake of Pistachio rootstock seedlings. Journal of the American Society Horticultural Science, 115(4): 647-653. - Rechinger, K.H., 1963. Anacardiaceae. In: Rechinger K.H (Ed) Flora Iranica, 63: 1-9. - Ruelas Garcia, S., 1990. Grafting methods in Pistachio (Pistacia vera L .). Proceedings of the Tropical Region, American Society for Horticultural Science. Unda, 23: 50-53. - Sabeti, H., 2008. Forests, Trees and Shrubs of Iran. The second edition, Yazd University Press, Yazd, 886p (In Persian). - Townsed, C.C., 1980. Flora of Iraq, Vol: 4. Minstry of Agriculture and Agrarian Reform Repulic of Iraq. - Valipoor, P., 1995. An economic analysis of the Terebinth tree. Proceedings of the National Seminar on Luggage, 13-14 Nov. 1995. Ilam Agriculture and Natural Resources Research Center (In Persian). - Walker, R., Torok Falvy, R.E. and Behboudian, M.H., 1987. Uptake and distribution of Chloride, Sodium and Potassium ions and growth of salt treated Pistachio plantas, Australian Journal of Agricultural Research, 121: 383- 394. - Yousefi, B., 2002. A comparative study of the ecological and genetically characteristics of terebinth tree populations in Kurdistan province. Iranian Journal of Forest and Poplar Research, 266 (7): 65-99 (In Persian). - Yousefi, b., Madah Arefi, H., Fanny, B., Moghadasi, N., Amani, M., Mardani, F. and Karami, T., 2008. The estimation of genetic variance components and heretability of Terebinth tree friuts and general compatiability of Terebinth tree (Pistacia atlantica ) at 2 model sites of the Kurdistan province. Final Report of Research Project, Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran, 65p (In Persian).
برآورد و پهنهبندی موجودی در مدیریت و برنامهریزی جنگل امری اجتنابناپذیر است. در این تحقیق از شیوه درونیابی کریجینگ روش زمینآمار بهمنظور برآورد و پهنهبندی متغیرهای موجودی در یک جنگل طبیعی و ناهمسال مدیریتنشده (فاقد طرح جنگلداری) استفاده شد. منطقه موردبررسی در بخش چلیر جنگل آموزشی- پژوهشی خیرود نوشهر و در ارتفاع 1100 تا 1450 متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است و مساحتی برابر 516 هکتار دارد. آماربرداری زمینی با استفاده از قطعاتنمونه 10 آری دایرهای شکل و براساس شبکهای به ابعاد 200×75 متر بهروش منظم- تصادفی انجام و درمجموع 309 قطعهنمونه اندازهگیری شد. سپس واریوگرامهای تجربی با استفاده از دادههای زمینمرجع برداشت شده برای متغیرهای موجودی جنگل شامل تراکم (تعداد در هکتار)، رویهزمینی (سطحمقطع برابرسینه) و موجودی حجمی جنگل محاسبه شدند. نتایج واریوگرافی نشان داد که دو متغیر رویهزمینی و موجودی حجمی جنگل از هیچگونه ساختار مکانی مناسب بهمنظور استفاده در درونیابی کریجینگ برخوردار نیستند، بهجز زمانیکه براساس طبقههای قطری یا گونههای غالب درختی طبقهبندی شوند، اما متغیر تراکم جنگل از خود ساختار مکانی متوسط نشان داد که در نتیجه با استفاده از مدل کروی برازش شد. در مرحله بعد برآورد و پهنهبندی تراکم جنگل بهروش کریجینگ معمولی- بلوکی انجام شد که نتایج ارزیابی متقابل نشان داد که برآوردها از صحت لازم برخوردارند. نتیجه این پژوهش نشان داد که زمینآمار قادر به تبیین تغییرات مکانی تراکم در این جنگل مدیریتنشده بود و میتواند نقشه پهنهبندی آن را با صحت مناسب تولید نماید که براساس آن میتوان متغیرهای رویهزمینی و موجودی حجمی جنگل را که مستقیماً به این روش قابلبرآورد نیستند، بهصورت غیرمستقیم برآورد نمود.
این پژوهش بهمنظور مطالعه میزان رقابت درونگونهای ارژن (.Amygdalus orientalis Duh) تحتتأثیر عاملهای فیزیوگرافی (شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا) در ذخیرهگاه جنگلی تنگخشک سمیرم انجام شد. در منطقه موردمطالعه (هسته مرکزی ذخیرهگاه) 30 پلات دایرهایشکل 20 آری بهصورت کاملاً تصادفی پیاده شد. درون هر پلات، چهار میکروپلات رقابت درنظر گرفته شد و میزان رقابت بین پایههای ارژن توسط شاخص رقابت Schütz اندازهگیری شد. درون هر پلات شیب، جهت دامنه و ارتفاع از سطح دریا ثبت شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیه واریانس و آزمونهای ناپارامتری معادل استفاده شد. نتایج نشان داد در جهتهای غربی میزان شاخص رقابت بیشتر است. از لحاظ ارتفاع از سطح دریا نیز از طبقه ارتفاعی بالاتر از 2201 تا 2300، میزان شاخص رقابت کاهش مییابد. همچنین با افزایش شیب میزان این شاخص کاهش مییابد و به این مفهوم است که در ارتفاعات بالا و در شیبهای تند بهدلیل عمق کم خاک و منابع محدود، رقابت بین پایههای ارژن بر سر منابع بسیار شدید است. این مهم باید در جنگلکاری در ارتفاعات و در شیبهای تند درنظر گرفته شود و در هنگام کاشت نهال، فاصله مناسب بین آنها رعایت شود.
صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides Marsh) ازنظر رشد و تولید چوب در واحد سطح نسبت به گونههای دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است، ازاینرو میتواند بهعنوان یکی از گونههای مهم در زراعت چوب، با هدف تولید و تأمین چوب موردنیاز صنایع کشور مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق بهمنظور تعیین ضریبشکل حقیقی، تعداد 40 اصله درخت انتخاب شد و متغیرهای طول تا دقت سانتیمتر، قطر در محل نصف ارتفاع کل درخت (ارتفاع کنده و طول تنه افتاده)، قطر در محل 1/0، 3/0، 5/0، 7/0 و 9/0 ارتفاع درخت و همچنین قطر بالایی هر بینه دومتری درخت تا قطر پنج سانتیمتری ساقه در تمام درختان قطعشده اندازهگیری شد. سپس ضریبشکل حقیقی درخت محاسبه و با ضریبشکل طبیعی، ضریبشکل هوههنادل و ضریبشکل مصنوعی مقایسه شد. نتیجه بهدستآمده از مقایسه میانگین ضرایبشکل در طبقات قطری مختلف بهروش تجزیهواریانس دوطرفه (ANOVA) نشان داد که بین میانگین ضریبشکلها در طبقات قطری 15 و 25 سانتیمتر با سایر طبقات قطری تفاوت معنیداری وجود دارد و بهجز ضریبشکل مصنوعی درخت، سایر ضرایبشکل تفاوت معنیداری را با ضریبشکل حقیقی درخت نشان نمیدهند. همچنین استفاده از ضریبشکل حقیقی 5028/0 در منطقه موردپژوهش، حجم حقیقی صنوبر دلتوئیدس را نشان میدهد و در دیگر مناطق با محاسبه ضرایبشکل جایگزین میتوان به دقتی نزدیک به ضریبشکل حقیقی در تعیین حجم صنوبر دلتوئیدس رسید.
برآورد هرچه دقیقتر زیتوده در جنگلهای طبیعی در رابطه با انتشار کربن اتمسفری گامی مؤثر بهمنظور اجماع سیاستهای جهانی برای مواجهه با پدیده گرمایش زمین و تغییرات اقلیم است. ازاینرو پژوهش پیشرو با مدلسازی معادلات آلومتریک کاربردی در پی افزایش دقت اندازهگیری زیتوده تنه ممرز بهعنوان فراوانترین گونه درختی جنگلهای هیرکانی در شمال ایران است. برای مدلسازی از سه متغیر قطر برابرسینه، ارتفاع تنه و سن بهعنوان متغیر مستقل در مدلهای غیرخطی (توانی و نمایی) و بهصورت ترکیبی در مدلهای خطی لگاریتمی تغییرشکلیافته استفاده شد. نتایج نشان داد که درمیان مدلهای غیرخطی، بهترتیب مدل توانی و نمایی برحسب قطر برابرسینه دارای بهترین برازش و بیشترین دقت محاسباتی بودند (51/0- 53/0 = SEE ; 75/0- 72/0 = R2adj). در بین کلیه متغیرهای ترکیبی، مربع قطر برابرسینه و ارتفاع تنه (dbh2 × h) بهعنوان بهترین ترکیب با بیشترین همبستگی با مشاهدات، معرفی شد و ازمیان کلیه مدلهای خطی مذکور، مدل لگاریتمی برحسب ترکیب ذکرشده دارای بیشترین دقت برآوردی (48/0= SEE ; 77/0= R2adj) و مناسبترین برازش بود. باتوجه به فاکتور تورم واریانس محاسباتی (10> VIF)، ارائه مدلهای خطی چندمتغیره از لحاظ آماری معنیدار نبود. درنهایت باتوجه به حداقل ضریب تصحیح محاسبهشده در این تحقیق (11/1 = CF)، خطای سیستماتیک ناشی از کاهش محاسباتی جبران شده و مدل آلومتری بهینه برای محاسبه زیتوده تنه ممرز [ ( ln(dbh2 × h 007/1 + 47/3 - ]Exp = Y معرفی شد.
در این بررسی 45 قطعهنمونه در رویشگاههای طبیعی کلیر در جنوب ایران شامل رویشگاههای میشی، گتان، جاسککهنه، جگین، گابریک، سدیچ، لیردف و سورگلم در استان هرمزگان و رویشگاههای شمسآباد، بمپور، سولدان، مومان، باهوکلات، تیس و کوچو در استان سیستانوبلوچستان طوری انتخاب شدند که در آنها گونه کلیر بهشکل گروهی حضور داشت. در هر قطعهنمونه یک پروفیل خاک حفر شد و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن شامل واکنشاسیدی، هدایت الکتریکی، شن، سیلت، رس و آهک خاک اندازهگیری شد. خاک بیشتر رویشگاهها قلیائی (7/6 تا 8/4) بودو هدایت الکتریکی آنها بین 1/3 تا 22/8 میلیموس بر سانتیمتر متغیر بود. رویشگاههای کلیر دارای خاک با بافت سبک و بهطورعمده لومی تا لومی- شنی بود، بهطوریکه درصد ذرات شن، سیلت و رس بهترتیب بین 14/7 تا 85/7، 3/2 تا 59/2 و 8/5 تا 37 درصد متغیر بود. بیشتر خاکها آهکی بود و مقدار آهک بین 9/3 تا 33/5 درصد نوسان داشت. بهطورکلی با توجه به نتایج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل CCA، مهمترین عاملها در پراکنش گونه کلیر، بهترتیب مقدار ذرات شن، سیلت، رس، واکنش خاک و هدایت الکتریکی آن بود.
در این تحقیق وضعیت پوشش گیاهی، شرایط اقلیمی، زمینشناسی و خاک در ذخیرهگاه لرگ واقع در شهرستان درهشهر ایلام موردبررسی قرار گفت. اقلیم منطقه با روش آمبرژه نیمهمرطوب تعیین شد. همچنین بررسی خاکشناسی نشان داد که بافت خاک لومی شنی تا لومی بوده و خاک آهکی با اسیدیته خنثی تا کمی قلیایی است. نتایج آماربرداری صددرصد نشان داد که ترکیب کلی توده، زبانگنجشک- لرگ است و گونههای دیگری همانند ملچ و تادار (داغداغان) همراه آنها در ترکیب توده حضور دارند. تمامی درختان بهصورت دانهزاد بوده، میانگین قطر برابرسینه، ارتفاع و سطح تاج آنها بهترتیب 4/63 سانتیمتر، 8/13 متر و 7/89 مترمربع بود. ازنظر سلامت 8/53 درصد درختان سالم و 38 درصد دچار خشکیدگی یا شکستگی بودند. تادار بیشترین و زبانگنجشک کمترین پایههای سالم را داشتند. درصد درختان خشکهدار نیز 3/8 درصد و بیشتر مربوط به گونه لرگ بود. زادآوری بیشتر بهصورت جست و پاجوش و متعلق به گونههای ملچ و لرگ بود و نهالهای با مبدأ بذر بیشتر مربوط به تادار بودند. با وجود وسعت کم، این ذخیرهگاه درختان قطور و خاک مناسب با مواد آلی کافی داشت و ازنظر اکولوژیکی بسیار باارزش و نیازمند توجه بیشتر است. درصورت ادامه قرق و نظارت کافی، این امکان وجود دارد که زادآوریهای مستقرشده رشد کرده و آینده توده مسن فعلی را تضمین نمایند.
ارزیابی پایداری عملیات توسعه جنگلهای مانگرو زمینه و بستر مناسب را برای مدیریت صحیح و انتخاب و اولویتبندی برنامهریزی توسعه و احیاء این جنگلها فراهم میکند. در همین راستا در این مطالعه تحلیل روند پایداری عرصههای جنگلکاری سواحل استان هرمزگان در 31 رویشگاه دستکاشت این استان موردمطالعه قرار گرفت. رویکرد مورداستفاده در این پژوهش، استفاده از معیارها و شاخصهای پایداری مناطق جنگلی است، بنابراین براساس دو معیار وسعت منابع جنگلی و سلامتی و زندهمانی جنگل و چهار شاخص تغییرات سطح جنگل، تغییرات تراکم، متوسط رشد ارتفاعی و متوسط زادآوری، میزان پایداری گسترههای جنگلکاری مورد تحلیل قرار گرفت. برای اندازهگیری شاخصها از تصاویر ماهوارهای و نمونهبرداری تصادفی استفاده شد. نتایج نشان دادند که درصد افت سطح جنگلکاری در سواحل استان هرمزگان 68 درصد است. رویشگاههای مستقر در شهرستان قشم دارای بیشترین متوسط تراکم جنگلی (1057 اصله در هکتار) و در بندر خمیر این شاخص کمترین است (320 اصله در هکتار). بیشترین درصد افت سطح جنگل در شهرستان جاسک با 79/5 درصد و کمترین آن در شهرستان قشم با 51/5 درصد همراه بوده است. تحلیل وضعیت پایداری عرصهها نشان داد، 48 درصد رویشگاههای دستکاشت در وضعیت ناپایداری خیلی زیاد و 36 درصد در وضعیت ناپایداری زیاد قرار دارند. براساس رتبهبندی پایداری انجامشده، وضعیت پایداری در گسترههای جنگلکاری شهرستان قشم نسبت به سایر عرصهها در شرایط مناسبتری قرار دارد و در این میان رویشگاه اسکله هامون در جزیره قشم در وضعیت پایداری بالاتری قرار دارد.
مطالعه پویایی تودههای راش آمیخته با هدف تعیین فازهای تکاملی تودههای آمیخته و طبیعی راش در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در جنگل خیرود نوشهر انجام شد. پس از جنگلگردشی اولیه، سه قطعهنمونه 25 هکتاری انتخاب و هر یک از آنها به قطعات یک هکتاری (100Í100 متر) تفکیک و آماربرداری صددرصد از کلیه پارامترهای توده شامل قطر برابرسینه درختان، زادآوری طبیعی، اندازه و پراکنش روشنهها و خشکهدارها انجام شد. در فرایند پویایی تودههای راش، سه مرحله شامل هشت فاز توالی شناسایی شد. برایناساس پویایی تودهها در سه مرحله افزایش حجم، انباشت حجم و دگرگونی حجم اتفاق میافتد. مرحله افزایش حجم شامل فازهای تشکیل زیراشکوب و زادآوری، مرحله انباشت حجم شامل فازهای کاهش پایهها، نورافزایی و بلوغ و مرحله دگرگونی حجم نیز شامل فازهای تشکیل روشنه، حجمکاهی و کهنرست است. در برخی از فازها مثل بلوغ امکان تفکیک به چرخههای پیش و پس از بلوغ نیز وجود دارد. علاوهبر این سه مرحله، مرحله بینابینی شامل آمیخته یا فاز چندفازی که با آشوبهای نامنظم و با تناوب و مقیاس زمانی کوتاه ایجاد میشود، نیز شناسایی شد. فازهای حجمافزایی، زیراشکوب و کاهش پایهها بیشترین مساحت منطقه موردبررسی را بهخود اختصاص میدهند که نشانه حضور تودههای راش در مراحل میانی تکامل و انباشت حجم در تودهها در بیشتر مناطق است. روند پویایی تودههای راش اغلب با تشکیل روشنههایی در اندازههای کوچک و افتادن یک درخت روشنهساز آغاز میشود. برایناساس شیوه جنگلشناسی تکگزینی در تودههای راش روش نزدیک به طبیعت و مناسب میباشد. توصیه میشود برای مدیریت همگام با طبیعت و کاستن از شدت دخالتهای انسانی در روند پویایی طبیعی تودههای راش با شیوه تکگزینی، انتخاب نوع و زمان عملیات پرورشی و نشانهگذاری با شناخت و تعیین فازها و مسیرهای توالی در راشستانها انجام پذیرد.
افزایش نگرانیها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم موجب شده است که به جنگل و خاک و توانایی آنها در ترسیب کربن بهصورت پایدار توجه ویژهای شود. جنگلکاری در اراضی بایر و مدیریت بهینه آن اثر زیادی بر افزایش ترسیب کربن خاک دارد، بهطوریکه خاک اکوسیستم جنگل در تعادل با پوشش درختی و گیاهی، مخزن اصلی کربن آلی است. بهمنظور بررسی مقدار ذخیره کربن در پارک جنگلی بام ملایر، واحدهای همگنی که گونه اقاقیا در آن حضور داشت، در روی نقشه مشخص شد و آماربرداری صددرصد از آنها انجام شد. پنج پایه از قطر متوسط هر طبقه قطری بهعنوان نمونه برداشت و با استفاده از روش قطع و توزین، مقدار زیتوده و در نهایت کربن آلی ذخیرهشده و CO2 جذبشده محاسبه شد. برای تعیین مقدار کربن ذخیرهشده در خاک، 40 نمونه از عمقهای صفر تا 10 و 10 تا 30 سانتیمتری تهیه شد. نتایج نشان داد که مقدار کربن آلی ذخیرهشده سالانه در هر هکتار از توده موردتحقیق 1/6 تن است که از این مقدار 0/351 تن در زیتوده اقاقیا و 1/253 تن در خاک ذخیره میشود. جذب سالانه CO2 در هر هکتار از توده بهطور متوسط 5/87 تن است. همچنین نتایج آزمون دانکن نشان داد که میانگین ذخیره کربن در طبقات قطری موردبررسی از اختلاف معنیدار آماری برخوردار است.
بررسی ساختار جنگل برای درک بسیاری از مسائل در اکولوژی و مدیریت جنگل ضروریست. در این تحقیق با استفاده از آماربرداری صددرصد محدودهای بهوسعت 32 هکتار در منطقه پرک قلعهگل استان لرستان، ساختار گونههای موجود با استفاده از مجموعهای از شاخصها موردبررسی قرار گرفت. برای بررسی ساختار از شاخصهای کلارک و اوانز، زاویه یکنواخت، شانون- وینر، آمیختگی، اندازه مساحت تاجپوشش و اختلاف مساحت تاجپوشش استفاده شد. شاخصهای مذکور به بررسی تنوع موقعیت مکانی، تنوع گونهای و تنوع ابعاد درختان میپردازند. براساس نتایج بهدستآمده، میانگین شاخصهای کلارک و اوانز و زاویه یکنواخت بهترتیب 0/80 و 0/47 محاسبه شد که نشاندهنده توزیع کپهای است. میانگین شاخصهای شانون- وینر و آمیختگی نیز بهترتیب 0/25 و 0/06 محاسبه شد. با توجه بهاینکه سهم قابلتوجهی از منطقه موردمطالعه از گونه بلوط ایرانی تشکیل شده است، ارزش شاخص آمیختگی کم محاسبه شد. مقدار میانگین شاخص اندازه مساحت تاجپوشش 0/50 محاسبه شد که نشاندهنده غالببودن ابعاد تاج گونههای بلوط ایرانی، کیکم، زالزالک و گلابی و مغلوببودن گونههای شن و ارژن است. همچنین مقدار شاخص اختلاف مساحت تاجپوشش که به کمیسازی اختلافات موجود بین درختان مجاور یکدیگر از نظر سطح تاجپوشش میپردازد، برای کل درختان موجود در منطقه 0/48 محاسبه شد که نشاندهنده اختلاف آشکار بین درختان از نظر سطح تاجپوشش است. نتایج پژوهش پیشرو نشان داد که جنگل منطقه پرک استان لرستان از نظر تنوع زیستی در وضعیت نگرانکننده و نامناسبی قرار دارد و باید با برنامهریزی مناسب از این روند کاهشی تنوع زیستی که طی سالیان اخیر شدت گرفته است، جلوگیری کرد. البته این جنگل از نظر موقعیت مکانی و تنوع ابعاد درختان هنوز در وضعیت مناسبی قرار دارد.
در این تحقیق ویژگیهای ساختاری و ترکیب جنگلهای رودخانهای حوزه مارون بهبهان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 79 پلات 100 مترمربعی بهروش ترانسکت- کوادرات در منطقه موردمطالعه بهمساحت 82 هکتار پیاده شد. ویژگیهای ساختاری توده شامل قطر، ارتفاع، تاجپوشش و رابطه بین قطر و ارتفاع اندازهگیری و محاسبه شد. تراکم، غلبه، تنوع زیستی و شاخص ارزش اهمیت نیز برای مشخصکردن ترکیب توده محاسبه شد. میانگین قطر یقه پده (Populus euphratica Olivier)، گز (Tamarix arceuthoides Beg.) و سریم (Lycium Shawii Roemer & Schult) بهترتیب 33/3، 5/5 و 6/4 سانتیمتر، میانگین ارتفاع بهترتیب 5/5، 1/1 و 9/0 متر و میانگین پوشش تاجی بهترتیب 5/696، 9/7 و 7/30 مترمربع در هکتار محاسبه شد. منحنی ارتفاع برای سه گونه درختی بیانگر حضور پده در اشکوب زبرین و استقرار گز و سریم در اشکوب زیرین است. گونههای گز (24/48 درصد) وTrachynia distachya (L.) Link ( (21/07 درصد بیشترین مقدار تراکم نسبی را در بین گونههای چوبی و علفی داشتند. غلبه نسبی گونه گز (2/79 درصد) و گونه (Phragmites australis (CAV.) TRIN (2/18 درصد) بیانگر غالببودن این دو گونه در منطقه است. بیشترین شاخص ارزش اهمیت در کل منطقه را گز (42/127 درصد) داشت. گونه Trachynia distachya (32/27 درصد) نیز گونه غالب علفی معرفی شد. درمجموع منطقه موردمطالعه از غنا و تنوع گونهای علفی و چوبی مناسبی برخوردار است. پژوهش پیشرو نشان داد که جنگلهای رودخانهای حوزه مارون بهبهان را میتوان از نظر ساختاری و ترکیبی بهعنوان تودههای ناهمسال آمیخته با ناهمگنی زیاد قلمداد کرد.
تولید نهالهای قوی و مناسب برای موفقیت در جنگلکاریها همواره موردتوجه است. هدف از این بررسی تأثیر کوددهی بر رشد نهالها در نهالستان و جنگل بود. رشد نهالهای شیردار (Acer cappadocicum) در نهالستان کلاردشت با تیمارهای مختلفی از کودهای شیمیایی (NPK)، دامی و عناصر ریزمغذی در 14 تیمار در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بررسی شد. سپس نهالهای دوساله به جنگل منتقل شدند و در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی کاشته شدند. نتایج اندازهگیری رشد نهالها طی چهار سال تحت تیمارهای مختلف در نهالستان اختلاف معنیداری را نشان داد، بهطوریکه نهالهایی که کود دامی دریافت کرده بودند، از رشد بیشتری برخوردار بودند. بیشترین تأثیر تیمارهای کودی بر رشد نهالها در سال اول رشد در جنگل مشاهده شد و نهالهای تیمار 14 (ترکیب کود دامی و کود شیمیایی) بیشترین رشد را داشتند. در سال دوم رشد در عرصه، تنها از نظر قطر اختلاف بین تیمارها معنیدار بود و نهالهای تیمارهای 14 و هشت (کود خالص دامی) بیشترین قطر را داشتند. تأثیر تیمارهای کودی در سالهای بعد کمتر شد. درمجموع میتوان گفت که اگر در عرصه جنگلکاری علفهای هرز زیادی وجود دارد و رشد سال اول نهالها برای رقابت اهمیت زیادی دارد، بهتر است در نهالستان از ترکیب کودی شماره 14 (N90P120K90+ کود میکرو+ کود دامی) استفاده شود، در غیراینصورت، دادن کود دامی برای تولید نهالهای خوب و رشد مناسب در عرصه در شرایط مشابه این آزمایش کفایت خواهد کرد.
در جنگلهای شمال ایران تراکتورهای کشاورزی مجهزشده به تریلی با دو چرخ، بهطور فراوانی برای عملیات پیشحمل چوبآلات کاتینی و هیزمی استفاده میشود. این مطالعه بهمنظور ارزیابی کارایی، نرخ تولید، هزینه و مدل رگرسیونی پیشبینی زمان چوبکشی سیستم بهرهبرداری با تراکتور در حمل چوبآلات کاتینی و هیزمی در بخش گرازبن جنگل خیرود انجام شده است. در این تحقیق از روش مطالعه زمانی پیوسته استفاده شده است. مدل رگرسیونی نشان داد که فاصله چوبکشی و تعداد چوب در هر بار مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کارایی و تولید در حمل چوب با تراکتور کشاورزی هستند. در این تحقیق میزان تولید ساعتی سیستم چوبکشی با تراکتور با درنظر گرفتن زمانهای تأخیر در حمل کاتین و هیزم، بهترتیب برابر 66/2 و 83/3 مترمکعب در ساعت است. با افزایش فاصله چوبکشی، مجموع زمان چوبکشی یک سیکل افزایش مییابد. بهعلاوه تولید سیستم هم کاهش مییابد. با افزایش فاصله چوبکشی، کارایی تراکتور کشاورزی بهصورت رابطه لگاریتمی کاهش مییابد. هزینه سیستم خروج چوب با تراکتور کشاورزی برابر 508635 ریال است. هزینه واحد تولید با احتساب زمانهای تأخیر، برای عملیات حمل چوبآلات کاتینی و هیزمی بهترتیب برابر 132730 و 190960 ریال بر مترمکعب بهدست آمد. با افزایش فاصله چوبکشی، هزینه سیستم خروج چوب با تراکتور بهصورت رابطه توانی افزایشیابنده است. زمان اجزای یک سیکل کار خروج چوب نشان داد که جزء بارگیری بیشترین زمان را لازم دارد، بهخاطر اینکه عملیات جمعآوری و بارزدن چوبآلات به تریلی بهشیوه دستی و فیزیکی است که عملیاتی بهشدت وقتگیر است. عملیات پیشحمل با تراکتور کشاورزی با مزیتهایی مانند ظرفیت بار بزرگتر و انتقال چوب از پای کنده تا دپو بدون تماس با زمین، گزینه مناسبی برای خروج چوبآلات کاتینی و هیزمی در عرصههای با شیب ملایم در جنگلهای هیرکانی است.
الگوی مکانی یکی از ویژگیهای کلیدی اکوسیستمهای جنگلی است که بههمراه ترکیب و ساختار، عملکرد و خودتنظیمی جنگل را کنترل میکند. با توجه به اهمیت اقتصادی و زیستمحیطی گونه بنه و نقش الگوی مکانی درختان در مدیریت جنگل، در این تحقیق الگوی مکانی بنه مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش که در قسمتی از جنگلهای جوانرود در استان کرمانشاه انجام شد، از اندازهگیری زاویه بین درختان برای تعیین الگوی مکانی استفاده شد. بدینمنظور، عرصهای بهمساحت 50 هکتار انتخاب و 50 نقطه نمونهبرداری در طرح نمونهبرداری تصادفی- منظم در قالب شبکه آماربرداری 100×100 متر برداشت و در هر نقطه زاویههای موردنیاز برای محاسبه شاخصهای (Winkelmass) Wi و (Mean of Angle) MoA برداشت شد. نتایج نشان داد که الگوی بنه در این تحقیق بهشکل کپهای متمایل به تصادفی است و شاخص MoA نیز از دقت لازم برای تعیین الگوی مکانی گونه بنه برخوردار نیست.
پژوهش پیشرو با هدف تغییرشکل رویشی تودههای شاخهزاد کمقطر برودار (Quercus brantii Lindl.) و کاهش رقابت بین جستهای هر جستگروه بهکمک عملیات پرورشی تنککردن تدریجی انجام شد. این پژوهش در منطقه چگنی شهرستان خرمآباد و برای یک بازه زمانی 16ساله طراحی شده است که نتایج فاز چهارساله اول آن ارائه خواهد شد. قالب آماری پژوهش، طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بود که تیمارهای تنککردن شامل روش افزایشی، کاهشی، سنتی و شاهد میباشد. در تیمار افزایشی شدت برش در فاز اول 18 درصد، فاز دوم 22 درصد، فاز سوم 28 درصد و فاز چهارم 32 درصد جستهاست. در تیمار کاهشی برنامه و شدت برشها برعکس تیمار افزایشی است. در تیمار سنتی نیز بهپیروی از نظام سنتی موجود در منطقه، یک یا دو جست از هر جستگروه باقی مانده و بقیه جستها قطع شدند. ویژگیهای کمی درختان نمونه قبل از تنککردن (سال اول) اندازهگیری و در فصل زمستان تنککردن انجام شد. در سال پایانی طرح مجدداً اندازهگیریها تکرار شد. نتایج نشان داد که تیمار کاهشی باعث افزایش قابلتوجه رویش سطح تاج جستگروه و قطر جستها و تیمار سنتی باعث افزایش قابلتوجه رویش ارتفاعی جستها شده است. معنیدار بودن اختلاف بین تیمارها، تأثیر مثبت اجرای عملیات پرورشی تنککردن را در تودههای مشابه اثبات میکند. همچنین براساس نتایج این پژوهش، در تیمارهایی که شدت برش بیشتر بود، افزایش رویش متغیرهای کمی بهطور قابلملاحظهای بیشتر از تیمارهای با شدت برش کمتر و یا بدون برش (شاهد) بود. درمجموع میتوان بیان کرد که با اجرای تیمارهای پرورشی، امکان اصلاح و ترمیم ساختار ناپایدار تودههای شاخهزاد جوان بلوط در جنگلهای زاگرس وجود دارد.