unavailable
unavailable
در این مطالعه فنولوژی گونه بلوط برودار (Quercus brantii Lindl.) در سه محدوده ارتفاعی (1400-1200 متر، 1600-1400 متر و 1800-1600 متر)، در دو جهت (شمالی و جنوبی) و در دو منطقه جنگلی بانه و مریوان در استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 10 قطعه نمونه یک هکتاری انتخاب و در هر قطعه نمونه 20 اصله درخت سالم علامتگذاری و در ماههای مختلف سال در دفعات متعدد مورد بازدید قرار گرفت و مشاهدات در جداول مربوط درج گردید. نتایج بدست آمده به طور خلاصه در مورد گونه مورد بررسی در ارتفاعات، جهات و مکانهای مختلف به شرح زیر میباشد: ظهور برگ و گلدهی هفته سوم فروردین تا هفته اول اردیبهشت- کامل شدن برگ حدود 15 تا 20 روز پس از ظهور آنها- ظهور میوه از پیاله هفته چهارم مرداد ماه- رسیدن میوه هفته دوم و سوم آبانماه- ریزش میوه تا یک هفته پس از رسیدن- شروع ریزش برگ اوایل هفته چهارم آبان - پایان ریزش برگ اواخر هفته اول آذر. همچنین کلیه برداشتهای فنولوژیکی پس از تبدیل به گذشت روز از سال در برنامه آماری minitab مورد تجزیه قرار گرفتند که نتایج نشان داد که کلیه سطوح مورد بررسی شامل سال، مکان، ارتفاع، جهت و گونه از لحاظ کلیه صفات فنولوژیکی مورد بررسی دارای اختلاف معنی داری با همدیگر بودند. ماتریس همبستگی صفات نیز محاسبه شد که براساس آن همبستگی منفی و معنیداری میان میزان بارندگی و متوسط درجه حرارت با ظهور برگ، ظهور گل و میزان گلدهی بدست آمد. همبستگی بین متوسط درجه حرارت با کامل شدن برگ، ریزش برگ، میزان گلدهی و میزان میوه دهی نیز معنی دار و منفی بود
تنوع گونهای یکی از خصوصیات مهم جوامع زیستی است. تنوع ارگانیسم ها، اندازهگیری تنوع و آزمون فرض هایی درباره علل تنوع از جمله مسائلی هستند که مدتهای مدیدی مورد علاقه اکولوژیستها بوده اند. در این تحقیق تنوع گونههای گیاهی در منطقه جنگلی ده سرخ با برداشت 60 قطعه نمونه 256 متر مربعی و 240 قطعه نمونه 25/2 متر مربعی و محاسبه شش شاخص تنوع و یکنواختی(سیمپسون دوطرفه، شانون، هیل، پایلو، آلاتالو و ملیناری) در ارتباط با عوامل فیزیوگرافیکی (شیب، جهت جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که تنوع گونهای در جهتهای شمالی بیشتر بوده و همچنین تنوع گونهای در شیبهای کمتر از 30 درصد دارای بیشترین مقدار بوده است. عامل ارتفاع از سطح دریا با تنوع گونهای رابطه معنیداری نداشت. با بررسی همبستگی تعداد گونهها در قطعه نمونه با شاخصها و همچنین روند و نقش شاخصها در مراحل مختلف تجزیه و تحلیل، شاخص سیمپسون دو طرفه به عنوان شاخص مناسب در این گونه مطالعات پیشنهاد شد.
انتخاب مستقیم کلنهای برتر به منظور توسعه کشتزارهای صنوبر مبتنی بر ارزیابی محصول (تولید چوب) است. در برخی موارد به سبب محدودیتهای موجود در رویشگاه که موجب عدم تولید مناسب میگردد، امکان استفاده از این روش میسر نیست. بنابراین انتخاب غیر مستقیم با مطالعه سایر صفات فنوتیپی همبسته با محصول می تواند مفید باشد. در این تحقیق، آزمون Path برای برخی از صفات مورفولوژیکی و رویشی در سالهای 1379و1380 بر روی کلنهای صنوبر یک و دو ساله انجام گرفت. صفات اندازه گیری شده بر روی 5 پایه منفرد در هر واحد آزمایشی شامل تعداد برگ، سطح برگ، سطح کل برگها، طول پهنک، حداکثر پهنای برگ، نسبت پهنا به طول برگ، طول دمبرگ، عمق دندانه برگ، تعداد رگبرگ، تعداد شاخه، طول شاخه، قطر شاخه، قطر ساقه، نسبت قطر ساقه به قطر شاخه، زاویه شاخه، ارتفاع، تعداد ریشه، طول ریشه، تعداد برگ نوظهور و زنده مانی بوده است. بعد از حصول نتایج تایید کننده وجود تفاوتهای معنی دار بین گونه ها و کلن های آنها برای صفات مورد بررسی، آزمون Path در مورد دادههای فوق انجام گردید. این آزمون برای صفت ارتفاع به عنوان متغیر وابسته نشان داد که صفات تعداد شاخه و زاویه شاخه دارای اثرات مستقیم قابل توجه بر روی متغیر مستقل (ارتفاع) هستند. تعداد شاخه اثر مستقیم منفی زیادی بر روی ارتفاع نشان داد، اما اثر غیر مستقیم آن بر روی ارتفاع از طریق سایر متغیرهای مستقل، مثبت بود که در نتیجه آن یک اثر کل منفی به میزان 554/0- بر روی ارتفاع حاصل شد. تعداد برگ دارای اثر مستقیم مثبت زیاد بر روی ارتفاع بود. نسبت قطر شاخه به قطر ساقه دارای بالاترین اثر کل منفی بر روی ارتفاع بود و در نتیجه قطر ساقه دارای بیشترین اثر مستقیم مثبت بر روی ارتفاع بود. زنده مانی از طریق سایر صفات مستقل، دارای اثر غیر مستقیم مثبت زیاد بر روی ارتفاع بود، طوری که اثر مستقیم منفی آن بر روی ارتفاع را صورت اثر کل با میزان 667/0 تعدیل نمود. طول شاخه اثر مستقیم منفی زیادی را بر ارتفاع نشان داد، اما این متغیر از طریق اثرات مثبت زیادی سایر صفات مستقل یک اثر کل مثبت زیاد را بر روی ارتفاع ایجاد نمود. در هر حال، سطح کل برگها با اثر مستقیم مثبت زیاد و نیز اثرات غیر مستقیم مثبت زیاد بر روی ارتفاع مؤثرترین صفت بر روی ارتفاع بود که می تواند به عنوان بهترین شاخص بر روی ارتفاع در کلنهای این مطالعه معرفی شود. این نتیجه دارای ارزش زیادی خواهد بود، به ویژه زمانی که تعداد زیادی از کلنها در مراحل اولیه برنامه های کشت صنوبر وجود داشته باشند قابل توصیه است.
در این بررسی امکان استفاده از دادههای سنجنده + ETM ماهواره لندست 7 برای تهیه نقشه تراکم تاج پوشش در چهار طبقه، %100-81 ، %80-51، % 50-31 و %30- 5 در چهار منطقه از جنگلهای شمال کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. با بهره گیری از شاخصOIF و تجزیه و تحلیل آماری دادهها در باندها و با توجه به اینکه باندهای 3 و 4 لندست برای تشخیص پوشش گیاهی مناسب میباشند ترکیب رنگی کاذب 3 , 4 , 5 و 2 , 3 , 4 برای طبقه بندی نظارت نشده در نظر گرفته شد. از نقشه حاصل از این طبقه بندی به عنوان راهنما جهت بازدید و برداشت مشاهدات صحرایی استفاده شد. هر یک از مناطق با شدت آماربرداری یک درصد، به ترتیب دارای 72، 34،81 ، 95 قطعه نمونه 2250 متر مربعی به ابعاد 150×150 متر بودند که بعد از تعیین موقعیت آنها اطلاعات مربوط به درصد تاج پوشش و سایر اطلاعات مورد نیاز از آنها برداشت شد. نقشههای نهایی تراکم تاج پوشش با بکارگیری اطلاعات ثبت شده از قطعات نمونه و مشاهدات میدانی با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده استخراج شدند. ارزیابی نقشههای درصد تراکم تاج پوشش نشان داد که صحت کلی نقشه درصد تاج پوشش استخراج شده از دادههای ماهواره ای43/85%، متوسط صحت تولید کننده 7/84% و متوسط صحت کاربر 68/82% میباشد.
به منظور تعیین مناسبترین فاصله کاشت با حداکثر تولید در واحد سطح، این بررسی با تعدادی ارقام پر محصول صنوبر خارجی در اسفند 1372 در اراضی صنایع کاغذ غرب واقع در هرسین کرمانشاه به اجرا درآمد. در این آزمایش چهار فاصله کاشت 2×1 و 2×2 و 3×2 و 4×2 متر با سه کلن صنوبر از کشور ترکیه به شمارههای 135/63 Popuplus nigra، 154/62 P. nigra، 172/62 P. nigra و یک کلن شاهد بومی 78/42P. nigra در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار شامل 25 اصله نهال با ریشه و ساقه یکساله به صورت ردیفی 5×5 کاشته شدهاند. اندازهگیریها عبارتند از ارتفاع بر حسب متر و قطر برابر سینه بر حسب سانتیمتر و محاسبه حجم در هکتار. نتایج بدست آمده در فواصل مختلف پس از 8 سال به شرح زیر است: در فاصله کاشت 2×1 متر کلن 135/63 P. nigra با میانگین 54 متر مکعب در سال و در هکتار؛ با کمترین قطر برابر سینه معادل 3/11 سانتیمتر بیشترین حجم را تولید کرده است. کلن 135/63 P. nigra با تولید 3/34 متر مکعب در سال و با میانگین قطر برابر سینه 13 سانتیمتر بیشترین حجم را در فاصله کاشت 2×2 متر داشته است. در فاصله کاشت 3×2 متر کلن 154/62 P. nigra با میانگین قطر برابر سینه 9/13 سانتیمتر و با رویش حجمی 29 متر مکعب بهترین رقم پرمحصول در این فاصله بوده است. در فاصله کاشت 4×2 متر کلن 135/63 P. nigra با میانگین قطر برابر سینه 2/15 سانتیمتر، 25 متر مکعب تولید سالیانه داشته است.
به منظور تعیین دوره بذردهی راش در جنگلهای شمال کشور در مناطق کلاردشت، گرگان وسنگده تعداد 85 اصله درخت راش در وضعیت اجتماعی چیره به صورت نمونه انتخاب گردیدند و پس از انجام برداشتهای کمی و کیفی از آنها، نمونهبرداری از خاک و رستنیها، درختان قطع و از محل برش (کنده) دیسکی به ضخامت 20 سانتیمتر قطع و مورد بررسی قرار گرفت. سپس دوایر سالیانه در دو جهت عمود بر هم اندازهگیری شده و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده به شرح زیر است: 1- راش درهر سه منطقه مورد مطالعه دارای دو نوع بذردهی «فراوان» و «جزیی» میباشد. 2 – حداقل سن بذردهی بین 30 تا 35 سالگی است که اغلب با بذردهی جزیی شروع میشود. 3 – بسته به هر منطقه بذردهی فراوان ازسن 60 تا 75 سالگی به بعد شروع میشود. 4- رفتار درختان در بذردهی بسیار متفاوت است. بدین مفهوم که درمناطق مختلف و حتی در یک منطقه دارای بذر دهی یکسان نیستند. 5- بذردهی جزئی هر 1 تا 3 سال یکبار رخ میدهد و بذردهی فراوان هر 3 تا 9 سال یکبار حادث میگردد. البته اختلافات جزیی میان سه منطقه مشاهده میشود. 6 – این تحقیق روشن میسازد که برای استقرار زادآوری طبیعی بهتر است تا به دورههای بذردهی جزیی در طرحهای جنگلداری بیشتر اتکا شود و میتوان انتظار داشت که تجدید حیات طبیعی جنگلهای راش با بذردهی جزیی به دلیل تعدد وقوع تحقق پذیر باشد. 7 – در خصوص میزان کاهش رویش و دوره بذردهی با در نظر گرفتن آب و هوا سه طبقه قابل تشخیص است. در این خصوص برای سه منطقه مورد بررسی اختلافات جزیی دیده میشود: الف – در صورتی که میزان کاهش رویش دوایر سالیانه کمتر از 74/0 میلیمتر باشد، سال بذردهی تلقی نمیگردد. ب – در صورتی که میزان کاهش رویش دوایر سالیانه بین 74/0 تا 5/1 میلیمتر باشد، سال مربوطه میتواند مربوط به بذردهی جزیی باشد. ج – در صورتی که میزان کاهش رویش بیش از 5/1 میلیمتر باشد، سال بذردهی فراوان محسوب میگردد.
unavailable