unavailable
unavailable
بنه (پسته وحشی) درختی است که در بیشتر اقلیمهای خشک و نیمهخشک ایران رویش دارد و منطقه خلخال یکی از رویشگاههای مهم آن در استان اردبیل است. بهمنظور شناخت شرایط رویشگاهی این گونه در منطقه خلخال، شش رویشگاه، بنهخلخال، مزرعه، نوده، کندرق، جعفرآباد و نیمهیل انتخاب و خصوصیات خاک، اقلیم، پستی و بلندی و رشد درختان بنه آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. در کل 109 قطعه نمونه به مساحت 400 مترمربع بهروش انتخابی تعیین و خصوصیات کمی درختان بنه شامل تعداد در قطعه نمونه، ارتفاع کل، قطر برابرسینه، رویهزمینی، طول تنه و قطر تاج اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بنه در ارتفاع بین760 تا 1800 متر از سطح دریا و در رویشگاههایی که متوسط بارندگی سالیانه 320 تا440 میلیمتر و میانگین دمای سالیانه آنها بین 2/10 تا1/17 درجه سانتیگراد متغیر است، پراکنش دارد. خاک رویشگاههای پسته وحشی از نوع خاکهای کمتحول یافته لیتوسول کمعمق تا نیمهعمیق میباشد. اسیدیته خاک از 4/7 تا 1/8 و هدایت الکتریکی آن 21/0 تا 39/0 دسیزیمنس بر متر متغیر است. بنه در منطقه شش تیپ غالب را تشکیل میدهد که عبارتند از: تیپ خالص بنه، تیپ ارس ـ افرا همراه بنه، تیپ سیاهتلو ـ بنه، تیپ بنه ـ بادام همراه قرهمیخ، تیپ ارس ـ بنه همراه بادام و تیپ سیاهتلو ـ ارس همراه بنه. نتایج آماربرداری نشان داد که میانگین قطر برابرسینه درختان بنه در رویشگاه مزرعه 6/14 سانتیمتر و در رویشگاه نیمهیل 6/4 سانتیمتر میباشد. حداکثر ارتفاع تنه در رویشگاه مزرعه 9/1 متر و حداقل آن در رویشگاه جعفرآباد 81/0 متر ارزیابی شد. میانگین قطر تاج درختان 48/2 متر و میانگین ارتفاع کل درختان بنه 90/2 متر است که بهدلیل قطع و بهرهبرداری بیرویه درگذشته، فاقد تنه واحدی میباشند.
اولین گام برای مطالعه واکنش گیاه به تغییرات طبیعی و مصنوعی محیط از قبیل دما، بارندگی، مواد غذایی، رطوبت خاک و غیره شناخت مراحل فنولوژیکی است. در این پژوهش مراحل فنولوژیکی یکصد اصله نهال کاج جنگلی (Pinus sylvestris) هر10-5 روز بهصورت مشاهدهای بررسی گردید. میزان رشد طولی ساقه و برگها بهوسیله کولیس و خطکش بهمنظور ترسیم نمودار سرعت رشد اندازهگیری شد. به استناد نتایج بدست آمده مراحل جوانهزنی نهالهای یک، دو، سه و هفت ساله بهترتیب به 10، 10، 9 و 8 قسمت طبقهبندی شدند. ترتیب وقوع مراحل فنولوژیکی نهالها در نهال دوساله با نهالهای مسنتر تفاوت اندکی داشت. نمودار سرعت رشد سیگموئیدی نهالهای دوساله نشان داد که بخش میانی ساقه سال قبل تأثیر بیشتری در افزایش ارتفاع این نهالها نسبت به بخش بالایی ساقه (رأس رویشی) سال قبل داشته است. بنابراین هر عاملی که باعث افزایش طول بخش میانی ساقه نهال یکساله گردد بهنوبه خود باعث افزایش رشد طولی ساقه اصلی در دوسالگی نیز میشود. افزایش طول ساقه نهالهای دوساله در پایان فصل رویش تحت تأثیر مرحله فنولوژیکی رشد نوشاخه تابستانه (Lammas shoot) است. مرحله ظهور جوانههای برگی مصادف با حداکثر شدت رشد طولی ساقه نهالها و درختان جوان کاج میباشد.
گونههای پسته وحشی، بنه (Pistacia atlantica) و کلخونگ (Pistacia khinjuk) از گونههای خشکیپسند منطقه رویشی ایران و تورانی هستند. گسترشگاههای پسته وحشی در استان فارس به مساحت 3200000 هکتار در چهار تیپ جنگلی کیکم- بنه، بادام- پسته وحشی (بنه و کلخونگ)، بلوط- پسته وحشی و پسته وحشی مشاهده میشوند. با استفاده از سامانههای اطلاعات جغرافیایی نقشه پراکنش گسترشگاههای پسته وحشی، طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب در مقیاس 1:250000 در استان فارس تهیه گردید و سپس نقشه پراکنش با هر یک از نقشههای طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب در هم ادغام شدند. نتایج آماری با آزمون F مقایسه و مشخص شد که 57% این گسترشگاهها در ارتفاع 1000 تا 2000 متر از سطح دریا و 5/25% آنها در طبقه شیب بین 15% تا 30% واقع شده است. 66% جهت جغرافیایی در این رویشگاهها شمالی و جنوبی است.
هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر مبدأ بذر بر خصوصیات مورفولوژیک، درصد سبز شدن و صفات بنیه اولیه بذر بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) در نهالستان بوده است. بذرها از چهار رویشگاه (مبدأ) جنگلی حوزه زاگرس جنوبی (استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس) واقع در ارتفاعات 850 ، 1100، 1500 و 2100 متر بالاتر از سطح دریا جمعآوری و در نهالستان شهید روستا، آبباریک فارس (1700 متر از سطح دریا) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار کاشته شدند. نتایج نشان داد که اثر مبدأ بذرها بر روی صفات مورفولوژیک بذر (طول بذر، قطر بذر و وزن هزار دانه)، سبز شدن (درصد سبز شدن، سرعت سبز شدن و میانگین مدت سبز شدن)، مشخصههای رشد نونهال (طول ساقه، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ و سطح برگ) و شاخص بنیه گیاهچه معنیدار است (p<0.01). بیشترین مقدار صفات طول ساقه، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، سطح برگ و شاخص بنیه گیاهچه مربوط به بذرهای ارتفاع پایین (850 متر) بود. همبستگی ارتفاع از سطح دریای مبدأ بذر با میانگین مدت سبز شدن مثبت و معنیدار (p<0.01) و با دیگر صفات اندازهگیری شده منفی و معنیدار بود (p<0.01). نظر به این که درصد سبز شدن، سرعت سبز شدن، میانگین مدت سبز شدن، طول ساقه و شاخص بنیه گیاهچه بهعنوان معیارهای ارزیابی بنیه بذر در مراحل ابتدایی رشد محسوب میگردند، میتوان اظهار داشت که بذرهای ارتفاع پایین از این لحاظ مناسبتر هستند.
بهمنظور انتخاب و معرفی کلنهای برتر صنوبر، 10 کلن از گونه Populus nigra که در خزانه سلکسیون برتری خود را نشان داده بودند، طی یک مرحله هشت ساله در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در فواصل کاشت 3×3 متر در ایستگاه تحقیقاتی مهرگان کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از اتمام مرحله اول رویش بهمدت 8 سال و بهرهبرداری از درختان موجود و تولید جستهای جدید از کندههای باقیمانده در سال اول، همه جستها بهجز بهترین و قویترین آنها حذف و در طول دوره آزمایش مبارزه با علفهای هرز بهصورت دستی و آبیاری متداول بهروش جوی- پشته انجام شد. در پایان هر فصل رویش مشخصههای قطر برابرسینه و ارتفاع درختان اندازهگیری شدند. مشخصههای رویش جاری ارتفاع، رویش جاری قطر، میزان حجم چوب تولیدی در هکتار و متوسط حجم چوب تولیدی در هکتار محاسبه شد. تجزیه واریانس ساده برای ارتفاع، قطر و میزان حجم چوب تولیدی در هکتار درختان، تجزیه واریانس مرکب برای ارتفاع، قطر، میزان حجم چوب تولیدی در هکتار و میزان رویش جاری سالیانه ارتفاع و قطر انجام شد و کلنها براساس میانگینهای محاسبه شده گروهبندی شدند. این آزمایش نشان داد که از میان کلنهای تاجبسته کاشته شده با توجه بهمیزان ارتفاع، قطر برابرسینه، رویش جاری ارتفاعی، رویش جاری قطری و حجم چوب تولیدی در هکتار، کلنهای P. nigra 56/75، P. nigra 63/135، P. nigra 56/52، P. nigra 56/32 و P.nigra mehregan بهترتیب با 65/46، 03/34، 18/30، 03/30 و 84/28 مترمکعب در هکتار و در سال نسبت به سایر کلنها تولید بیشتری داشته که برای کشت انبوه در استان معرفی میشوند
زالزالک از تیره گلسرخ (Rosaceae) و از جمله درختانی است که دارای مصارف دارویی و زینتی میباشد. بذر این جنس دارای مشکل جوانهزنی است، بهطوری که ممکن است 2 تا 3 سال جوانه نزند. در زمینه جوانهزنی گونههای مختلف این جنس تحقیقات محدودی صورت گرفته است. بههمین علت در این تحقیق در مورد جوانهزنی بذر سه گونه زالزالک بومی ایران یعنی Crataegus babakhanloui، C. aminii و C. persica تحقیقاتی انجام و بهترین و مؤثرترین تیمار معرفی گردید. برای بررسی جوانهزنی و شکستن خواب بذرهای سه گونه یادشده، آزمایشهایی با 4 تیمار و 3 تکرار بهصورت طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل خراشدهی پوسته و اعمال گرمادهی و سرمادهی متناوب بودند. نتایج نشان داد که در تمام تیمارها برای نفوذپذیرتر کردن پوسته و شکستن خواب بذر، خراشدهی مکانیکی مؤثر است. سرعت جوانهزنی در تیمار 4 (قرار دادن بذرها در آب روان بهمدت 24 ساعت، سپس سه ماه گرمادهی ( °C18) و بهدنبال آن 5/4 ماه سرمادهی) در بین همه گونهها دارای بیشترین مقدار میباشد. بیشترین درصد جوانهزنی در تیمار 3 (کاشتن بذرها در هوای آزاد در اوایل تابستان) نشاندهنده موفقیت این تیمار است. با توجه به تعداد دانه در هر میوه و تعداد دانههای جنیندار در هر میوه مشخص گردید که بیش از 80% از میوهها دارای یک جنین میباشند.
جنگلهای طبیعی پده که در حاشیه رودخانههای استان خوزستان عرصه وسیعی را پوشاندهاند، با تخریب فراوان مواجه میباشند. بدینترتیب جنگلکاری ممکن است راهحل مناسبی برای احیای این بیشهزارهای تخریب یافته باشد. کاشت گونههای Eucalyptus camaldulensis، Acacia salicina و Dalbergia sissoo در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه بلوک در سال 1372 در حاشیه رودخانه دز صورت گرفت. برای ارزیابی ماکروفون خاک در اواسط آبان 1387 با استفاده از دو قطعه نمونه به ابعاد 5/0 ´ 5/0 متر در هر کرت آزمایشی، جانداران موجود در لاشریزه و خاک تا عمق 25 سانتیمتری بهطور دستی و به سرعت خارج شده و در کیسههایی جمعآوری شدند. سپس تعداد و وزن تازه آنها در آزمایشگاه اندازهگیری گردید. در مجموع 18 نمونه برداشت شد. در این تیمارها کرم خاکی بیشترین بخش ماکروفون خاک را تشکیل میداد. تعداد و زیوزن کرم خاکی در خاک آکاسیا بیشتر بود، اما در مورد بندپایان در تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری وجود نداشت؛ بهدلیل این که بخش عمده ماکروفون خاک را کرم خاکی تشکیل داده است، بنابراین همان تفاوتهایی که در فراوانی کرم خاکی وجود داشت در مورد ماکروفون هم مشاهده شد. فراوانی و زیوزن کرم خاکی و ماکروفون خاک با نسبت کربن به ازت همبستگی منفی داشت. کمتر بودن فراوانی و زیوزن کرم خاکی در عرصه اکالیپتوس میتواند بهعلت وجود ترکیبات فنولیک برگ اکالیپتوس و محدودیت ازت در خاک باشد. بهطورکلی میتوان چنین نتیجه گرفت که جنگلکاری گونههای مختلف تأثیر متفاوتی بر روی فراوانی و زیوزن ماکروفون خاک بهویژه کرم خاکی داشته است. با توجه به افزایش ماکروفون خاک و ایجاد خاک با حاصلخیزی بهتر بهوسیله آکاسیا، این گونه برای جنگلکاری در منطقه مناسب تشخیص داده شد
پایه و اساس سنجش از دور بهویژه سنجش از دور ابر طیفی برای تشخیص گونهها و تهیه نقشه تیپ جنگل، آگاهی از چگونگی انعکاس طیفی گونههای موردنظر میباشد. بخشی از سنجش از دور بهنام طیفسنجی زمینی به تعیین این مشخصههای طیفی میپردازد و سعی در ایجاد کتابخانههای طیفی (Spectral library) پدیدهها دارد. در این راستا و با هدف تعیین مشخصه طیفی برگ مهمترین گونههای درختی جنگلهای شمال ایران، برای اولین بار با همکاری دانشگاه واخنینگن هلند، یک دستگاه طیفسنج زمینی پیشرفته در تابستان 1386 وارد ایران شد و مشخصههای طیفی برگ پنج گونه راش، ممرز، توسکای ییلاقی، بلندمازو و انجیلی در جنگل آموزشی- پژوهشی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد اندازهگیری قرار گرفت. در مجموع 321 نمونه مجموعه برگ از 107 درخت از گونههای یادشده، در دامنه ارتفاعی 250 تا 2200 متر از سطح دریا، در شرایط مناسب و نور طبیعی اندازهگیری شد. از هر نمونه مجموعه برگ بهطور متوسط 100 اسکن انجام و میانگینگیری شد. پس از بررسیهای اولیه کیفیت دادهها و حذف دادههای نویز، منحنی انعکاس طیفی گونههای یادشده در طول موج 350 تا 2500 نانومتر تهیه شد. بهمنظور بررسی تفاوتهای احتمالی بازتاب طیفی گونهها، پنج شاخص گیاهی مهم و حساس به غلظت کلروفیل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. شاخصهای Vogelmann و نسبت ساده، تفاوت معنیداری (به احتمال 99%) را بهترتیب بین گونه ممرز با گونههای راش، بلندمازو و توسکای ییلاقی و همچنین گونه انجیلی با گونههای بلندمازو و توسکای ییلاقی نشان میدهد. دیگر شاخصها تفاوت معنیداری را بین بازتاب طیفی برگ گونهها نمایان نکردند. برای بررسی کاملتر تفاوت طیفی گونهها، تعیین میزان کلروفیل برگ، محاسبه شاخصهای حساس به دیگر رنگدانهها و رطوبت برگ توصیه میشود.
هدف از این مطالعه، بررسی گروهگونههای بومشناختی در رابطه با برخی عوامل فیزیوگرافی و فیزیکی و شیمیایی خاک در حوزۀ ارشت به مساحت تقریبی 510 هکتار در منطقۀ حفاظت شدۀ کبیرکوه ایلام است. برای این منظور 67 قطعه نمونه به ابعاد 20×20 متر بهصورت منظم- تصادفی (با فواصل 150 متری) در منطقه پیاده شدند. در داخل قطعات نمونه، نوع گونه، تعداد و درصد پوشش درختان و درختچهها با اندازهگیری قطر کوچک و بزرگ تاج مشخص شدند. برای برداشت پوشش علفی، درصد پوشش هر گونۀ علفی در سطح چهار میکروپلات 5/1 مترمربعی با استفاده از مقیاس دمین (Domin) مشخص شد. از روشهای آنالیز تطبیقی متعارف (CCA) و آنالیز دوطرفه گونههای شاخص (TWINSPAN) برای طبقهبندی رویشگاه و تعیین گروههای بومشناختی و تعیین روابط آنها با عوامل محیطی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش گروهگونه در منطقه مورد مطالعه وجود دارند. در این تفکیک برخی عوامل فیزیکی و شیمیایی خاک و عوامل فیزیوگرافی نقش داشتند. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل محیطی مؤثر در استقرار و پراکنش گروههای بومشناختی شامل بافت خاک، آهک، ازت، کربن آلی، ارتفاع از سطح دریا و شیب میباشند.
بهمنظور ارزیابی و مقایسه تصاویر ماهوارهای ETM+ و LISS III در تهیه نقشه تیپ در جنگلهای زاگرس، پنجرهای از تصاویر چندطیفی و پانکروماتیک سنجندههای ETM+ ماهواره Landsat 7 و LISS III ماهواره IRS-P6 از جنگلهای قلاجه استان کرمانشاه انتخاب گردید. پس از بررسی کیفیت دادهها هیچگونه خطای رادیومتری مشاهده نگردید. تطابق هندسی تصاویر با استفاده از 55 نقطه کنترل زمینی و خطای RMSE برابر 39/0 در جهت محور X و 46/0 در جهت محور Y برای تصاویر ETM+ و با 34 نقطه کنترل زمینی و RMSE برابر 67/0 در جهت محور X و 58/0 در جهت محور Y برای تصاویر LISS III انجام گردید. عملیات پردازش تصاویر از جمله تبدیل PCA، تبدیل تسلدکپ و ایجاد شاخصهای گیاهی مناسب منطقه بر روی تصاویر مربوطه صورت گرفت. برای تهیه نمونههای تعلیمی و برآورد صحت طبقهبندیها، نقشه واقعیت زمینی نمونهای از طریق آماربرداری منظم- تصادفی (سیستماتیک) و با 114 قطعه نمونه به ابعاد 60×60 متر تهیه شد و تعداد 5 تیپ بلوط خالص، بلوط غالب، بنه غالب، کیکم غالب و آمیخته از طریق درصد غلبه تاجپوشش گونهها تعیین گردید. پس از انتخاب نمونههای تعلیمی و مجموعه باندهای مناسب، طبقهبندی دادهها بهروش نظارتشده و با استفاده از روشهای حداقل فاصله از میانگین، الگوریتم حداکثر تشابه و متوازیالسطوح انجام شد که الگوریتم حداکثر تشابه برای طبقهبندی مناسب تشخیص داده شد. نتایج ارزیابیها نشان داد که میزان صحت کلی و ضریب کاپا برای تیپبندی پنج طبقهای برای تصاویر ETM+، بهترتیب 57/44% و 18/0 و برای تصاویر LISS III، بهترتیب 6/50% و 32/0 بوده است. پس از ادغام طبقات 1 و 2 مقدار صحت کلی و ضریب کاپا بهترتیب برابر 08/61 و 21/0 برای تصاویر ETM+ و 44/71 و 33/0 برای تصاویر LISS III بدست آمد که در نهایت با ادغام طبقات 3، 4 و 5، طبقهبندی برای 2 تیپ کلی بلوط و آمیخته انجام شد که این مقادیر بهترتیب 1/74 و 37/0 برای تصاویر ETM+ و 7/77 و 41/0 برای تصاویر LISS III بدست آمد. باز بودن تاجپوشش و همچنین اختلاط بازتاب خاک و پوشش گیاهی در این منطقه مانع از دستیابی به نتایج مطلوبتر گردید. نتایج نشاندهنده قابلیت نسبتاً بهتر دادههای سنجنده LISS III در مقایسه با ETM+ میباشد و انجام تحقیقات مشابه در مناطق دیگر و استفاده از دادههای با قدرت تفکیک طیفی بیشتر توصیه میگردد.
بهمنظور بررسی رویش و تولید چوب توده دستکاشت زربین در سن 22 سالگی در منطقه کردکوی، 101 هکتار از جنگلکاری این منطقه با فاصله کاشت 2×2 انتخاب شد. با توجه به خالص و همسال بودن توده، تعداد 30 قطعه نمونه دو آری بهروش منظم- تصادفی (سیستماتیک) انتخاب و در هر قطعه نمونه قطر برابرسینه تمامی درختان و ارتفاع درختان شاهد اندازهگیری شد. همچنین تعداد 53 اصله درخت بهمنظور تهیه جدول حجم، براساس طبقات قطری در داخل قطعات نمونه قطع شدند. نتایج نشان داد که درصد زندهمانی 72/58% بوده است. مشخصههای کمی محاسبه شده عبارتند از: میانگین قطر 2/15 سانتیمتر، میانگین ارتفاع 02/14 متر، سطح مقطع 35/24 مترمربع در هکتار، حجم سرپای توده 31/157 سیلو در هکتار و میانگین رویش حجمی سالیانه 15/7 سیلو در هکتار. نتایج مطالعه نشان داد که این توده جنگلکاری زربین در مقایسه با تودههای دیگر جنگلکاری شده در داخل و خارج از کشور از وضعیت مناسبتری برخوردار میباشد.
تحقیق حاضربهمنظور بررسی تأثیر اجرای طرحهای مدیریتی بر جنگل، با مقایسه خصوصیات کمی و کیفی جنگل مدیریت شده و شاهد انجام شد. به این منظور پارسل 149 سری شوراب و پارسل 218 سری جمند از حوضه 45 گلبند بهترتیب بهعنوان پارسلهای مدیریت شده و شاهد انتخاب شدند. سپس آماربرداری به روش منظم – تصادفی (سیستماتیک) با قطعات نمونه 10 آری در شبکهای به ابعاد 125×80 متر در هر دو پارسل انجام و مشخصههای قطر برابرسینه، ارتفاع و کیفیت درختان اندازهگیری و ثبت شدند. نتایج بدست آمده نشان دهنده تغییر شرایط در جنگل مدیریت شده به نفع گونه ممرز برای رقابت با سایر گونهها بوده، بهطوری که تیپ این جنگل از راش- ممرز به ممرز- راش تغییر یافته است. از نظر تنوع گونهای و درجههای کیفی مطلوب نیز، جنگل مدیریت شده شرایط ضعیفتری را نسبت به جنگل شاهد نشان داد. همچنین مشخص گردید که با باز شدن فضا، فراوانی گونه نورپسندتر (ممرز) افزایش یافته و در نتیجه سرعت رسیدن جامعه به شرایط کلیماکس کند شده، بهطوری که ممرز در پارسل مدیریت شده در مقایسه با پارسل شاهد برتری خود را از لحاظ تعداد در طبقات قطری نسبت به راش دیرتر از دست داده است. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که در پارسل مدیریت شده تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد بین حجم در هکتار گونههای راش و ممرز با پارسل شاهد وجود دارد.
بهمنظور بررسی امکان نگهداری بذر گونه Eucalyptus microtheca در شرایط فراسرد، از پیشتیمارهای گلیسرول 30 درصد، محلول ویتریفیکاسیون گیاهی (Plant Vitrification Solution 2 یا PVS2) و کاهش رطوبت بذر (Desiccation) استفاده شد. بذرهای پیشتیمار شده بهمدت یک هفته در ازت مایع با دمای Cº 196- نگهداری شدند و پس از خروج از ازت مایع در معرض شوک حرارتی (Cº 42+) قرار گرفتند. پس از اعمال شوک حرارتی نیمی از بذرها بر روی کاغذ مرطوب کشت و به ژرمیناتور با دمای Cº 24+ منتقل شدند. نیمی دیگر درون گلدان حاوی خاک معمولی و پیتماس کشت و به گلخانه با دمای Cº 20+ انتقال یافتند. بذر تیمارهای مختلف که مرحله ماندگاری را در شرایط فراسرد گذرانده بودند، ضمن احیا مجدد قادر به جوانهزنی و تولید گیاهچه بودند. بذرهای تیمارهای مختلف فراسرد که در شرایط ژرمیناتور و گلخانه رشد کردند، تفاوت معنیداری با بذرهای شاهد نداشتند و رشد گیاهچهها طبیعی و عاری از هر گونه آثار سوء بود. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که با توجه به کاهش شدید فعالیتهای متابولیک و فیزیولوژیک موجود زنده در این دما، امکان نگهداری بلندمدت بذر گونه E. microtheca در شرایط فراسرد کاملاً امکان پذیر بوده و میتوان انتظار داشت که بذرهای این گونه را بتوان با استفاده از تکنولوژی فراسرد برای مدت زمان بسیار طولانی حفظ نمود
سطح زیادی از جنگلهای ایران در ناحیه ایرانی- تورانی قرار گرفته است. استفاده بیرویه از جنگلهای این ناحیه در سالیان متمادی موجب شده که این جنگلهای با ارزش به اکوسیستمهای حساس و شکنندهای تبدیل شوند. مشخصه تاجپوشش بهعنوان مهمترین مشخصه برای آگاهی از وضعیت کمی جنگل و بررسی و پایش تغییرات آن محسوب میشود. امروزه استفاده از عکسهای هوایی با توجه به گستردگی، هزینه کم و سرعت عمل زیاد در مقایسه با عملیات زمینی، گسترش زیادی یافته است. بنابراین در این تحقیق سعی شده که با تفسیر رقومی- بصری عکسهای هوایی و استفاده از آماربرداری صددرصد زمینی، تغییرات کمی ذخیرهگاه بلوط سرسختی طی یک دوره زمانی50 ساله بررسی شود. بدین منظور عکسهای هوایی دو دوره 1334 و 1374 ارتوفتو شد و تغییرات کمی طی این دو دوره با آماربرداری صددرصد که در سال 1386 انجام شد، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که طی دوره 40 ساله اول، تاجپوشش 6 درصد کاهش یافته و از 41 درصد به 35 درصد رسیده است. ولی از سال 1374 درصد تاجپوشش با افزایش 5 درصدی که نتیجه مدیریت صحیح بوده به 40 درصد در سال 1386 رسیده است.
افزایش تقاضا برای تولیدات چوبی در دنیا، منجر به افزایش فشار بر جنگلهای طبیعی شده است. دوره بهرهبرداری کوتاه-مدت و ارتقاء تولیدات چوبی در کاهش این فشار مؤثر بوده و صنوبرها با توجه به خصوصیات متنوع خود میتوانند در رفع این مشکل کمک نمایند. این طرح با هدف افزایش تولید در واحد سطح، با انتخاب کلنهای پُرتولید اجرا گردیده است. در این طرح 21 کلن بومی و غیربومی با تاجبسته در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی ارزیابی شدهاند. ضمن انجام عملیات نگهداری سالیانه، مشخصههای قطر و ارتفاع درختان اندازهگیری و محاسبه رویش جاری، متوسط و کل حجمی انجام شد که در نتیجه بیشترین مقادیر قطر برابرسینه، ارتفاع و متوسط رویش حجمی در کلن P.nigra 56/72 بهترتیب 7/20 سانتیمتر، 57/17 متر و 55/36 مترمکعب در هکتار و در سال برآورد گردید. ارقام مناسب برای معرفی، توسعه و اصلاح صنوبرکاریهای استان بهترتیب کلنهای P.nigra 56/72، P.nigra 72/19 ، P.nigra 72/5 وP.nigra betulifolia میباشند.