per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
1
8
10.22092/ijfpr.2006.119442
119442
Jeld
شناسنامه
Contents
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_119442_6dca22378dc1f1856d0fec44ea6d4773.pdf
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
291
278
108185
Scientific article
بررسی سازگاری نهایی 10 کلن صنوبر تاج بسته Populus nigra در استان کرمانشاه به منظور معرفی برترین آنها
Elimination trial of 10 Poplar clones (Populus nigra) in Kermanshah province
فتحعلی نوری
fathalin@yahoo.com
1
علیرضا مدیررحمتی
modirrahmati@rifr-ac.ir
2
احمد همتی
ahemmati@rifr-ac.ir
3
عضو هیأت علمی مرکزتحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
اعضاء هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
اعضاء هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
به منظور انتخاب و معرفی کلنهای برتر صنوبر (پوپولتوم مقایسهای) آزمایشی با 10 کلن صنوبر از گونههای Populus nigra که در خزانه سلکسیون برتری خود را نشان داده بودند در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار با فواصل کاشت 3×3 متر در دو ایستگاه تحقیقاتی مهرگان و اسلامآبادغرب انجام گرفت. در طول دوره آزمایش مبارزه با علفهای هرز به صورت دستی و آبیاری نرمال به روش جوی پشته انجام پذیرفت. در پایان هر فصل رویشی صفات قطر برابر سینه (در ارتفاع30/1 متر) و ارتفاع درختان اندازهگیری گردیدند. در سال آخر آزمایش علاوه بر دو صفت یاد شده قطر یقه، قطر میانه، قطر انتهای تنه و وزن درختان هر یک از کلنها پس از قطع اندازهگیری شد. تجزیه واریانس ساده برای ارتفاع، قطر و میزان حجم در هکتار درختان، تجزیه واریانس مرکب برای ارتفاع، قطر، حجم در هکتار و میزان رویش جاری سالیانه انجام پذیرفت و کلنها بر اساس میانگینهای محاسبه شده گروهبندی گردیدند. این آزمایش نشان میدهد که از میان کلنهای کاشته شده در دو ایستگاه تحقیقاتی مهرگان و اسلامآبادغرب با توجه به میزان ارتفاع، قطر برابر سینه، رویش جاری ارتفاعی، رویش جاری قطری و حجم در هکتار کلنهای Populus nigra 62/154، Populus nigra 56/75،Populus nigra betulifolia ، Populus nigra mehregan ،Populus nigra 56/32وPopulus nigra 56/52 برترند که برای کشت انبوه در استان معرفی میگردند. میانگین قطر این کلنها بین 7/20 تا 9/21سانتیمتر، میانگین ارتفاع بین 2/15 تا 9/16 متر و میانگین تولید حجمی آنها بین 9/27 تا 2/39 متر مکعب در هکتار و در سال محاسبه گردید
In order to select and introduce the promissing clones of Populus nigra, 10 clones were planted 3*3 m in two research stations (Mehregan and Eslamabad) of Kermanshah province. The statistical design of the experiment was randomized complete block with three replicates. At the end of each growing season, diameter at breast height and height of trees were measured. Moreover, at the last year other factors such as collar diameter, media diameter, top diameter and weight of trees were measured as well. The results after 8 years showed that Populus nigra 62.154, P.n. 56.75, P.n. betulifolia, P.n. mehrgan, P.n. 56. 32 and P.n. 56. 52 are the most promissing clones. The mean diameter of clones varied between 20.7 and 21.9 cm, mean height between 15.2 and 16.9 m and mean volume increment varied between 32.3 and 39.2 m3ha-1y-1.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108185_c62a4a2af32d866ae68922760f795e2b.pdf
ارتفاع
حجم
پوپولتوم مقایسهای
صنوبرتاج بسته
قطر
کرمانشاه
comparative populetum
DIAMETER
height
Kermanshah
Poplar
volume
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
305
292
108186
Scientific article
بررسی نقش مطالعات آنزیمی در جداسازی اکوتیپهای گونه بارانک
ecotype, isoenzyme, Peroxsidase, physiogenetic, Wild service (Sorbus torminalis).
یعقوب ایران منش
y_iranmanesh@yahoo.com
1
سودابه علی احمد کروری
s.korori@yahoo.com
2
سید فضل الله عمادیان
3
داود آزادفر
azadfar.d@gmail.com
4
کامبیز اسپهبدی
k_espahbodi@yahoo.com
5
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه مازندران
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گرگان
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
این تحقیق به منظور بررسی نقش مطالعات آنزیمی جهت انجام بررسیهای اکولوژیکی و فیزیوژنتیکی در برنامهریزی مدیریت و احیا تودههای بارانک، در محدوده جنگلی شرکت سهامی بهرهبرداری چوب فریم، در دو رویشگاه سنگده (ارتفاع 1800-1700 متر از سطح دریا) و اشک (ارتفاع 2350-2200 متر از سطح دریا) صورت گرفته است. ابتدا پایههای بارانک موجود در دو منطقه شناسایی شده و در دو گروه با مورفولوژی مناسب و با مورفولوژی نامناسب دستهبندی گردیدند. نمونهبرداری، همزمان از سرشاخههای یکساله پایهها در فصل زمستان، از 40 پایه درخت بارانک در دو رویشگاه انجام شد. علاوه بر این از کلیه پایهها بذرگیری کرده و به منظور تهیه نهال، بذرها در گلدانهای مخصوص، در شرایط نهالستان کشت گردیدند. نمونهبرداری از اندامهای مختلف بارانک نیز در فصل تابستان صورت گرفت. بلافاصله پس از نمونهبرداری، از آنها عصارهگیری کرده و آنزیم پراکسیداز آنها از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعات کمی و کیفی آنزیم پراکسیداز، حاکی از وجود یک اکوتیپ در کل منطقه می باشد، که در آن سه طبقه جدا گردید. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی برگ و شاخه نهالها، حاکی از وجود ایزوآنزیمهای شاخص در نمونههای برگ وشاخه است. این ایزوآنزیمها نشان دهنده سازگاری پایههای مورد نظر به شرایط اکولوژیکی منطقه می باشد. مقایسه الگوی آنزیمی اندامهای مختلف نشان داد که الگوی کیفی و فعالیت کمی آنزیم پراکسیداز در اندامهای مختلف، در فصل برداشت ثابت، یکسان نمیباشد. با توجه به طبیعی بودن زیربنای اکوسیستم مناطق، تنوع ژنتیکی پایههای مطالعاتی محدود بوده و این موضوع خطر انقراض گونه بارانک را هشدار میدهد.
This research was carried out to investigate the role of enzymes in ecological and physiogenetical studies in management and rehabilitation of wild service trees (Sorbus torminalis). The two studied sites are located in Sangdeh (1700-1800 m.a.s.l.) and Ashak (2200-2350 m.a.s.l.) in Farim region of CaspianForest. Wild service trees were identified and classified into two “desirable” and “undesirable” morphological groups. Then, one-year-old branches were sampled from the 41 selected trees in winter. In addition, seeds were collected from the trees and sowed in special containers at nursery. Sampling from different organs of the trees was made in the following summer and peroxidase enzyme was extracted immediately for quantitative and qualitative enzymatic studies. The results showed that only one ecotype could be identified in the whole region, which could be seperated into three classes. Comparison of isoenzymatical patterns of the leaf and branch showed specific isoenzymes in the leaves and branches of seedlings. Comparision of isoenzymatical patterns of different organs, repersented differences in qualitative and quantitative enzymatic patterns. With regards to the natural ecosystem of the region, the genetic diversity of the studied individuals has been limited. Therefore, the extinction danger of wild service trees is brougth to notice.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108186_17d64c4065672c67adecf3a4b4955c74.pdf
بارانک
اکوتیپ
ایزوآنزیم
پراکسیداز
فیزیوژنتیک
ژنتیک
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
313
306
108187
Scientific article
مطالعه تاثیر زمان پیوند و قطر پیوندک بر موفقیت پیوند در لاریکس (Larix decidua)
Effect of grafting time and scion diameter on grafting success in Larch (Larix decidua)
جلال محمودی
j_mahmoudi2005@yahoo.com
1
داریوش بیات
2
بهرام ناصری
bnasery@gmail.com
3
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور
کارشناس ارشد اصلاح نباتات، دفتر جنگلکاری و پارکها- چالوس
کارشناس زیست شناسی گیاهی، دفتر جنگلکاری و پارکها
چرای مفرط دام، قاچاق چوب، آتش سوزی، برداشت بیرویه از عوامل تخریب و تغییر مرزهای جنگل بهویژه در قسمت فوقانی آن است. کاشت گونههای غیر بومی از جمله لاریکس که با اراضی جنگلی ارتفاعی سازگار می باشد به دلیل عدم چرای آن توسط دام و همچنین مصونیت آن به علت داشتن اثرات روانی بر ساکنان جنگل به دلیل ناشناخته بودنش کمک شایانی در اعاده پوشش جنگلی در اراضی تخریب شده ارتفاعی می کند. از آن جایی که بذر مورد نیاز برای تولید نهال در داخل کشور وجود ندارد و خرید آن مستلزم هزینه زیادی میباشد، در بخش اجرا برای توسعه جنگل در ارتفاعات، سازمان جنگلها و مراتع کشور در زمینه تامین بذر این درخت با چالشها و تنگناهای زیادی مواجه میباشد، بهطوریکه استفاده از روشهایی که مدت زمان دستیابی به بذر مورد نیاز را در داخل کاهش دهد، الزامی است. درختان پیوند شده نسبت به درختان غیر پیوندی در مدت زمان کوتاهتری به بذر میروند. احداث باغهای بذر پیوندی با توجه به مدیریت متمرکز امکان دستیابی به بذر فراوان و ارزان قیمت را فراهم میآورد. بنابراین بررسی چگونگی حصول موفقیت در پیوند لاریکس با توجه به دو عامل تاریخ مناسب پیوند و قطر پیوندک در این تحقیق مد نظر قرار گرفت. براساس نتایج حاصل تاریخ پیوند و قطر پیوندک در سطح احتمال 1% و اثر متقابل تاریخ پیوند در قطر پیوندک در سطح احتمال 5% معنیدار میباشند. بنابراین بهترین تاریخ پیوند (اسفند ماه)، بر اساس فعالیت رویشی پایه و پیوندک، زمانی است که جوانههای پایه شروع به تورم نموده و جوانه های پیوندک در خواب هستند و بهترین قطر پیوندک بیش از 2 میلیمتر توصیه میشود. نتایج این بررسی میتواند مورد استفاده کارشناسان بخش اجرا بهویژه برای احداث باغ بذر قرار گیرد
Extreme grazing, illegal logging, fire and irregular harvesting are factors of forest degradation and boundaries change particularly in the upper parts of Caspian forests. Planting of exotic species such as Larix with good adaptability in these areas due to cattle’s avoidance of grazing and immunity due to psychical effects on forest residents for it’s unknown identity, can help considerably to reestablishment of forest cover in upland degraded areas. Since there isn’t enough seed for seedling production in the country and it’s high prices of seeds and currency need for procurement from foreign countries using of techniques that reduce the time to obtain enough seeds in the country is necessary. Grafted trees in comparison to non-grafted trees produce seeds in shorter time. Therefore, obtaining success in grafting was due to two factors: grafting time and scion diameter. According to the obtained results grafting time and scion diameter in prob., level of 1% and interaction between two factors in prob., level of 5% were significant. Therefore, the best time for grafting according to vegetative activity of stock and scion was the time that stock buds started swelling and scion buds were dormant (March) and the best scion diameter was more than 2 mm
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108187_1a7da4757f419e85e07899d127195252.pdf
لاریکس
پیوند
تاریخ پیوند
قطر پیوندک
Larch
grafting
grafting time
scion diameter
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
325
314
108188
Scientific article
بررسی تحمل شوری در چند گونه از اکالیپتوس در شرایط آزمایشگاهی
Tolerance of few Eucalypt species to salinity in Vitro
محمد حسن عصاره
1
تیمور رستمی شاهراجی
tsharaji@gmail.com
2
آناهیتا شریعت
shariat_ana@yahoo.com
3
فخرالسادات رفیعی
4
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان
کارشناس ارشد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جنگلداری دانشگاه گیلان
بیشتر مشکلات شوری در گیاهان عالی در اثر ازدیاد کلرید سدیم ایجاد میشود که در خاکهای نواحی خشک، ساحلی و منابع آب آنها گسترش یافته است. در این تحقیق چهار گونه اکالیپتوس شامل Eucalyptuscamaldulensis،E. microtheca، E.kingsmillii و E. tetragona انتخاب گردید. به منظور بررسی تحمل شوری پنج تیمار نمک طعام (NaCl) شامل غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار در سه تکرار در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی انجام گرفت. نمونهبرداری از برگهای انتهایی تیمارهای مختلف انجام شد و غلظت رنگیزههای گیاهی شامل کلروفیل کل، کلروفیل a وb، کاروتن، قند، پرولین و مولفههای رشد از جمله بیوماس، سطح برگ، میزان درصد رطوبت نسبی برگ (RWC)، میزان کمبود آب نسبت بهحالت اشباع (WSD)، موجودی هر واحد سطح برگ (LWCA) و سطح ویژه برگی (SLA)و صفات ظاهری از جمله صفات پژمردگی، خشکیدگی و ریزش برگها اندازهگیری شد. افزایش تنش شوری به افزایش میزان پرولین، قندهای محلول و نیز افزایش پژمردگی، ریزش و خشکیدگی برگها و کاهش رنگیزههای گیاهی و مولفههای رشد در هر چهار گونه منجر گردید. در میان گونههای مورد بررسی بیشترین تحمل به شوری مربوط به E.microtheca میباشد که از نظر میزان پرولین، قندهای محلول، رنگیزههای گیاهی، SLA، LWCA، WSDبیشترین شاخصها و از نظر صفات پژمردگی، ریزش و خشکیدگی برگها کمترین مقادیر را به خود اختصاص داد.
Most of the salinity problems causes by NaCl distribution in dry lands, beaches and water resources. This research was carried out to estimate the salinity resistance of four Eucalyptus species: Eucalypus camaldulensis, E. microtheca, E. kingsmillii and E. tetragona. Five NaCl level (0, 50, 100, 150 and 200 mM) treatments were used in three replication in a factorial experiment design based on completely randomized plots. Sampling were made from stamen leaves of different treatments and pigments (total chlorophyll, chlorophyll a and b, carotene, soluble sugar and prolin) and growth parameters (biomass, leaf area, relative water content, water saturation deficient (WSD), specific leaf area (SLA) and leaf water content per unit leaf area (LWCA)) and other characters including withering, falling and drying leaves were measured. Increased of salt stress leds to increased prolin, soluble sugar and withering, falling, drying leaves and decreased pigments and growth parameters in four species. Between the studied species, E.microtheca showed the most tolerant salt stress, although for prolin, soluble sugar, pigments, SLA, LWCA, WSD had the highest quantity and for the withering, falling and drying leaves had the lowest quantity.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108188_0a6cb0249e5d40b51704c70bef07bd84.pdf
تنش شوری
اکالیپتوس
کلروفیل
پرولین
قندهای محلول
رشد
Salt stress
Eucalyptus
pigments
prolin
Soluble sugar
Growth
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
337
326
108189
Scientific article
ارزیابی و مقایسه تنوع گونهای در جوامع گیاهی Querco-Carpinetum betulii و Fagetum orientalis ، Carpino-Fagetum orientalis (مطالعه موردی: بخشهای نمخانه و گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرودکنار، نوشهر)
Evaluation and comparison of species diversity in Fagetum orientalis, Carpino-Fagetum orientalis and Querco-Carpinetum betulii communities (Case study :Namkhaneh and Gorazbon Districts-Noshahr)
محمد حسن عصاره
1
تیمور رستمی شاهراجی
tsharaji@gmail.com
2
آناهیتا شریعت
shariat_ana@yahoo.com
3
فخرالسادات رفیعی
4
جواد اسحق نیموری
5
قوام الدین زاهدی امیری
ghavamza@ut.ac.ir
6
محمد رضا مروی مهاجر
mohadjer@ut.ac.ir
7
مصطفی اسدی
assadi@rifr-ac.ir
8
اسداله متاجی
a_mataji@yahoo.com
9
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان
کارشناس ارشد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جنگلداری دانشگاه گیلان
دانشجوی دکتری جنگلداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران.
استاد پژوهش موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
استادیار واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی.
در این مطالعه تنوع گونه ای جوامع جنگلی Fagetum orientalis، Carpino-Fagetum orientalisوQuerco-Carpinetum betulii در بخشهای نمخانه و گرازبن از جنگل آموزشی و پژوهشی خیرودکنار نوشهر مورد ارزیابی و مقایسه قرارگرفت. برداشت فلورستیکی با استفاده از جدول اقتباس شده از جدول براون- بلانکه در 69 قطعه نمونه (رولوه) که در جهات جغرافیایی مختلف جوامع جنگلی مذکور انتخاب شده بودند انجام شد که در جوامع Fagetum orientalis ،Carpino-Fagetum orientalis و Querco-Carpinetum betulii به ترتیب 21، 18 و30 رولوه مورد بررسی قرار گرفت. مساحت قطعات نمونه بر اساس روش حداقل سطح، 400 متر مربع در نظر گرفته شد. شاخصهای غنای گونه ای، تنوع گونه ای و یکنواختی شانون و شاخص تنوع گونهای سیمپسون برای ارزیابی تنوع گونهای جوامع جنگلی مختلف بکار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها میانگین شاخصهای تنوع گونه ای مختلف در هر جامعه محاسبه و برای آزمون معنی دار بودن اختلاف بین میانگین شاخصها در جوامع مختلف از آزمون آماری توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان شاخصهای غنا، تنوع و یکنواختی مربوط به جامعه Querco-Carpinetum betulii و کمترین مقدار مربوط به جامعه Fagetum orientalis است و جامعه Carpino-Fagetum orientalis دارای شرایط حد واسط میباشد. اختلاف بین میانگین شاخصهای مختلف بین جامعه Fagetum orientalis و جوامع Carpino-Fagetum orientalis و Querco-Carpinetum betulii در سطح 5% معنی دار بوده ولی اختلاف معنی داری بین میانگین شاخصهای مختلف بین دو جامعهCarpino-Fagetum orientalis و Querco-Carpinetum betulii مشاهده نشد.
In this study the plant species diversity was compared among Fagetum orientalis,Carpino-Fagetum orientalis and Querco-Carpinetum betulii communities in Namkhaneh and Gorazbon districts. Floristic sampling was done by Braun-Blanquet scale on 69 releves which were selected in the different aspects of the mentioned comunities. 21،18 and 30 releves were sampled in the Fagetum orientalis, Carpino-Fagetum orientalis and Querco-Carpinetum betulii communities, respectively. The area of releves was identified 400 m2 according to the minimal area procedure. Species richness, Shannon and Simpson diversity indexes and Shannon evenness index were applied to evaluate species diversity of the different communities. For data analyzing, the different indexes's averages of releves in each community were calculated. Tukey test was used to test whether there were significant differences in the different indexes among the different communities. The results illustrated that the highest level of the plant species richness, diversity and evenness indexes belonged to Querco-Carpinetum betulii and the least level belonged to Fagetum orientalis. Carpino-Fagetumorientalis was located between two previous ones. The mean differences between both Carpino-Fagetumorientalis and Querco-Carpinetum betulii communities and Fagetum orientalis community were significant in all diversity indexes in 5% level. However, there were no significant differences in the different indexes between Carpino-Fagetum orientalis and Querco-Carpinetum betulii.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108189_b7a3b9a9e758059155a09e677f87b8c7.pdf
جامعه گیاهی
غنای گونه ای
تنوع گونه ای
شاخص شانون
شاخص سیمپسون
جنگلهای شمال ایران
Caspian forests
Plant community
Species richness
species diversity
Shannon index
Simpson index
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
359
238
108190
Scientific article
ارزیابی میزان موفقیت جنگلکاری با گونههای پهن برگ در شهر اراک
Evaluation of afforestation success by broad leaf species in Arak city
اسدالله متاجی
amataji@srbiau.ac.ir
1
رضا اخوان
akhavan@rifr-ac.ir
2
سیاوش آقاخانی
saghakhani60@gmail.com
3
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
استادیار موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
کارشناس ارشد جنگلداری.
به منظور بررسی میزان موفقیت جنگلکاری با گونههای پهن برگ در شهر اراک، منطقه ای به صورت نوار جنگلی و به مساحت 160 هکتار شامل دو گونه زبان گنجشک و اقاقیا انتخاب شد. با جنگل گردشی در منطقه برای هر گونه 3 تیمار شامل:منطقه با دخالت مطلوب ومنظم مجری وتأثیرات اجتماعی زیاد، منطقه با دخالت متوسط و نامنظم مجری وتأثیرات اجتماعی متوسط و منطقه با دخالت کم و بدون برنامه مجری وتأثیرات اجتماعی کم مد نظر قرار گرفت. برای آماربرداری (با توجه به ساختار نواری منطقه) از روش پلات گذاری در امتداد ترانسکت استفاده شد. در نهایت 148 قطعه نمونه با فاصله 200 متر و به مساحت 200 مترمربع اندازه گیری شد. برای ارزیابی میزان موفقیت جنگلکاری، در قطعات نمونه مشخصههای کمی و کیفی برداشت شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از آزمونهای t و توکی (Tukey) وهمچنین در مطالعات کیفی از آزمونهای ناپارامتریک K نمونه مستقل (آزمونهای کروسکال والیس و کای اسکور) استفاده گردید. به منظور بررسی شرایط خاک منطقه، تعداد 7 پروفیل حفر و از هر پروفیل دو نمونه خاک (از اعماق30 -0 و 60-30 سانتیمتری) برای تعیین مشخصههای فیزیکی و شیمیایی خاک برداشت شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هرچه از سمت مناطق با دخالت کم و بدون برنامه به سمت مناطق با دخالت زیاد و منظم پیش میرویم بافت خاک مطلوب تر و حاصلخیزی خاک افزایش مییابد. همچنین در مناطقی که گونه زبان گنجشک کاشته شده حاصلخیزی خاک در مقایسه با مناطق کاشته شده با گونه اقاقیا کمتر میباشد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق از لحاظ مجموع مشخصههای کمی و شاخصهای استقرار جنگلکاری، گونه اقاقیا بر زبان گنجشک برتری دارد، ولی از لحاظ مشخصههای کیفی و نیز مسائل زیبایی شناختی و دید بصری، گونه زبان گنجشک در مجموع دارای مزیت بیشتری است. بنابراین به منظور توسعه فضای سبز و جنگلکاری با گونههای پهن برگ در شهر اراک، در مواردی که هدف طراحی منظر و مسائل زیبایی شناختی شهری میباشد، پیشنهاد میگردد تا از گونه زبان گنجشک استفاده شود، ولی در حالاتی که استقرار جنگلکاری و بهبود مشخصههای کمی مدنظر است، گونه اقاقیا میتواند انتخاب مناسبی باشد.
In order to investigate on situation of broad leaf afforestationin Arak city, a forest plantation around 160 ha, including ash (Fraxinus rotundifolia) and Black locust trees (Robinia pseudoacacia) was selected. For every species three treatments employed: 1- area with suitable and organized management and high social effects, 2- area with moderate irregular management and medium social effects and 3- area with low organized management and low social effects. Line sampling method was used for forest inventory regarding to the stripped shaped of the forest area by 200m intervals between plots. Finally, 148 sample plots with 200m2 surface area were measured. In each sample, qualitative and quantitative characteristics were recorded. T and Tukey tests were applied for quantitative data analysis as well as Kruskal-Wallis and Chi-Square tests for qualitative data. Seven soil profiles were digged for studying of soil condition in the study area. In each profile, two soil samples (depths 0-30 and 30-60 cm) were taken to analyze soil chemical and physical properties. Principal components analysis (PCA) was used to analyze soil characteristics. The results showed that the area with regular management has better condition than other treatments. Evaluation of plantation success indicated that black locust species is more successful than ash trees considering quantitative characteristics and plantation establishment indices. However, considering qualitative characteristics and aesthetic issues as well as visual vision, ash tree generally has more privileges.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108190_34d1759a40a6f7c53fa6e3894f8edee1.pdf
جنگلکاری
ارزیابی کمی و کیفی
گونههای پهن برگ
اراک
afforestation
Arak
broad leaf
quantitative and qualitative evaluation
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
270
260
108193
Scientific article
تعیین مساحت و شکل مناسب قطعه نمونه در برآورد تاج پوشش با استفاده از شبیه سازی جنگل در زاگرس
Determining suitable area and shape of sample plot for crown cover estimation using forest simulation in Zagros Region
سید یوسف عرفانی فرد
erfanifard@gmail.com
1
جهانگیر فقهی
jfeghhi@ut.ac.ir
2
محمود زبیری
zobeiri@ut.ac.ir
3
منوچهر نمیرانیان
mnamiri@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
استاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
جنگلهای زاگرس در حفاظت از آب و خاک منطقه غرب کشور تاثیر به سزایی دارند. به دلیل اهمیت این جنگلها تهیه و تنظیم یک برنامه منسجم و کامل مدیریتی ضروری به نظر می رسد. اطلاعات کمی و کیفی مورد نیاز برای این منظور را میتوان از طریق آماربرداری تامین نمود. پوشش گیاهی این جنگلها قادر به تولید چوب صنعتی نمیباشد. بنابراین حجم سرپا عامل مناسبی برای بررسی و اندازهگیری نیست. بنابراین مشخصه تاج پوشش در هکتار به عنوان شاخصی مناسب برای بررسی و کنترل در این جنگلها انتخاب شده است. در این تحقیق سعی شده تا مساحت و شکل مناسب قطعه نمونه برای اندازه گیری تاج پوشش پیشنهاد شود. برای این منظور، در استان کهگیلویه و بویراحمد در نزدیکی شهرستان یاسوج در جنگلهای سروک یک قطعه به مساحت 2 هکتار آماربرداری صددرصد شد. قطرهای بزرگ و کوچک تاج هر درخت و موقعیت مکانی هر کدام بر روی زمین برداشت گردید. سپس با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، یک نقشه جنگل بر پایه این اطلاعات با مساحت 30 هکتار شبیه سازی شد. 30 قطعه نمونه با ابعاد 5 تا 25 آر و به سه شکل مربع، مستطیل و دایره به صورت منظم تصادفی با شبکه 100× 100 متر در جنگل شبیه سازی شده انتخاب گردید. سپس انحراف از معیار درصد تاج پوشش هر یک از مساحتها برای هر شکل محاسبه شد. آزمون آماریF نتایج حاصل از منحنیهای مساحت قطعه نمونه و انحراف از معیار درصد تاج پوشش نشان دادند که حداقل مساحت قطعه نمونه برای مطالعه تاج پوشش در شکلهای مربع، دایره و مستطیل 8 آر است. آنگاه با مقایسه نسبت محیط به مساحت هر یک از این شکلها، شکل دایره با مساحت 8 آر برای منطقه مورد بررسی به عنوان گزینه مناسب انتخاب گردید.
Zagros forests have a great effect on water and soil conservation in the west part of Iran. Therefore, it is important to prepare a complete management program for this area. The necessary qualitative and quantitative data can be gathered via inventory. Crown cover is a suitable factor to study in this area because the forests can not produce industrial wood. Consequently, volume is not a suitable factor to study. In this research, it is aimed to determine the suitable area and shape of sample plot for crown cover estimation. In Kohgiloye-BoyerahmadProvince, a 2 hectare plot in Servak Forests near Yasuj was surveyed by full callipering method and the position of each tree was determined. Using GIS, a 30 hectare forest map was simulated according to the real field data. 30 sample plots in three shapes of circular, rectangular and square were chosen in a systematic random network (100×100 m). The surface area varied between 500 to 2500 m2. Standard deviation of the crown cover percent for each area and each shape was calculated. The "F" test of the figures' results showed that the least sample surface area for crown cover inventory is 800 m2 for all shapes. Comparing the ratio of perimeter to surface area of three chosen shapes, 800m2 circular sample plot was chosen as the suitable sample plot for the study area.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108193_de11481c6f085928f1c44b94f26e8ca5.pdf
تاج پوشش
شبیه سازی جنگل
سطح قطعه نمونه
شکل قطعه نمونه
زاگرس
crown cover
simulated forest
sample area
sample shape
Zagros
per
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
1735-0883
2383-1146
2006-12-22
14
4
381
371
108210
Scientific article
بررسی اکولوژیکی رویشگاه جنگلی ارغوان در شمال ایلام
Ecological survey of Arghavan forest in north of Ilam
جواد میرزایی
zagrosnature.m@gmail.com
1
مسلم اکبری نیا
akbarim@modares.ac.ir
2
سید محسن حسینی
hosseini@modares.ac.ir
3
جعفر حسین زاده
j.hoseinzadeh@ilam.ac.ir
4
دانشجوی کارشناسی ارشد جنگلداری دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس
استادیار گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس
استادیار گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس
استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام
به منظور بررسی اکولوژیکی دره ارغوان در شمال شهرستان ایلام و شناسایی رویشگاههای موجود، محدوده آن در روی نقشه توپوگرافی تعیین و به صورت تصادفی 57 قطعه نمونه 400 متر مربعی پیاده شد. پوشش گیاهی (شامل گونههای درختی، درختچهای، بوتهای و علفی)، خاک و عوامل فیزیوگرافی منطقه برداشت شد. با استفاده از روشهای آماری چند متغیره در منطقه مورد مطالعه چهار رویشگاه شناسایی شدند. بر اساس این نتایج رویشگاه بادام (Amygdalus scoparia) با ارتفاع از سطح دریا همبستگی مثبت داشت و تنوع کمتری از گونههای گیاهی را دارا بود، در حالی که رویشگاه آلبالو (Cerasus microcarpa) با مواد آلی خاک همبستگی مثبت و با ارتفاع از سطح دریا همبستگی منفی داشته و تنوع و غنای گونهای بالایی را داشت. رویشگاه انجیر (Ficus carica) در مناطق صخرهای تشکیل شده، در حالی که رویشگاه بلوط ایرانی (Quercus brantii) در نقطه مقابل این رویشگاه و روی خاکهایی با وزن مخصوص و رس بیشتر تشکیل میشود. نتایج این تحقیق نشان داد که مهمترین عوامل محیطی تاثیرگذار بر پوشش منطقه ارتفاع از سطح دریا، درصد پوشش سنگ، بافت و مواد آلی خاک میباشند.
The aim of this study was ecological survey and site classification of Arghavan valley, north of Ilam, Iran. For this study, vegetation (tree, bush, shrub and herbaceous species), soil and physiographic factors were investigated in 57 plots. Multivariate analysis recognized four sites. Amygdalus scoparia group had positive correlation with elevation and had low species diversity. Cerasus microcarpa group had positive correlation with organic matter and negative correlation with elevation. This group had high diversity and richness. Ficus carica group was in rocky site, while Quercus brantii was in compacted soil with high clay ratio. Results showed that elevation from sea level, stone proportion of soil, soil texture and organic matter were the most important factors influencing vegetation.
https://ijfpr.areeo.ac.ir/article_108210_a117bbd458a1429106c78cb7e7690d61.pdf
گروه اکولوژیک
بادام
انجیر
آلبالو
بلوط ایرانی
دره ارغوان
ایلام
ecological group
Quercus brantii
Amygdalus scoparia
Ficus carica
Cerasus microcarpa
Arghavan valley
Ilam